مقایسه فائزههاشمی باکاندیدایامریکایی
رادیو تهران در برنامه زنده"بحث روز" ؛ پیرامون بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت انتخابات ، شنبه 12 شهریور 90 به گفتگو و تبیین این مسئله با عنوان : "انتخابات پشتوانه امنیت ملی است" پرداخت.
در این گفتگو دکتر دامغانی و علیرضا فرقانی به عنوان میهمانان برنامه به تبادل
نظر پرداختند. در قسمتی از این برنامه فرقانی به بیان تفاوت مبنایی بین انتخابات
ایران و ایالات متحده پرداخت.
این کارشناس مسائل سیاسی در بخشی از اظهاراتش
گفت :" در آمریکا انتخاب مردم بر اساس پورنوکراسی است یعنی نفسانیت سالاری در آنجا
حکم فرماست. به عنوان نمونه وقتی خانمی که تهیه کننده فیلم های پورنو بود توانست در
انتخابات فرمانداری كاليفرنيا رای دوم را به خود اختصاص دهد شاهد این ادعاست. از
طرفی در ایران اکثر شعارهای کاندیداها بر اساس فطرت بوده مانند عدالت، مهرورزی
و.... . البته در ایران هم بعضی از موج سواری بر نفسانیات بی بهره نبودند و هنوز هم
استفاده می کنند و رای جمع می کنند. در انتخابات پنجم مجلس تهران نیز خانمی با طرح
شعار دوچرخه سواری توانست رای اول تهران را به خود اختصاص دهد به طوری که رئیس مجلس
پنجم در تهران رای دوم را آورد."
همزمان با اعطای لقب 'رهبر جهان اسلام' به نخست وزیر ترکیه؛ «خط و نشان» بی بی سی برای ولی امر مسلمین ج
با اندکی تامل در مستند یاد شده متوجه می شویم که بی بی سی اهداف چندگانه ای را با تولید و پخش آن دنبال کرده است و مهم ترین پروژه بی بی سی، انتقال رهبری جهان اسلام از نماینده حقیقی اسلام ناب انقلابی به شخصیت های بدلی و خنثی می باشد.


به گزارش کلمه به نقل از جام نیوز، در تاریخ 18 سپتامبر (27شهریور) بی بی سی
فارسی در اقدامی مشکوک مستندی با عنوان "خط و نشان رهبر" به نمایش گذاشت.
این به
اصطلاح مستند در قالب مصاحبه با اشخاصی مانند "محمود مرادخانی" (پسر شیخ علی
تهرانی)، "رجب علی مزروعی" (نماینده اصلاح طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی)،
"ابوالحسن بنی صدر" (رئیس جمهور معزول) و چند تن دیگر تهیه و تولید شده
است.
مستند با پخش آشوب های خیابانی پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری و صحنه
هایی که عده ای در خیابان ها مشغول آتش زدن اموال عمومی هستند، آغاز می
شود.
مستند "خط و نشان رهبری" با حمایت از مواضع بنی صدر، درنقل قولی از او، حکم
امام راحل مبنی بر عضویت آیت الله خامنه ای در شورای انقلاب را نابجا و خارج از
قانون اساسی توصیف می کند. بنی صدر می گوید:
«عضویت آقای خامنه ای بی معنی بود
چرا که ما یک مرتبه دیدیم آقای خامنه ای به اعضای شورای انقلاب اضافه شد. همه به هم
نگاه می کردیم، این مرد در شورا چه می کند؟ ایشان برای انقلاب فقط چند بار زندان
رفته و تبعید شده(!) دیگر کاری نکرده است.»
(سوال این است که که مگر یک مبارز
انقلابی غیر از تبعید و زندان رفتن چه کار دیگری باید بکند؟ آن هم به عنوان زندانی
سیاسی و نیز تبعید برای مدتی نامعلوم در نقطه ای کم سکنه و دور از آبادی و امکانات
اولیه زندگی)
بنی صدر در ادامه ادعا کرد: «حتی آقای خامنه ای در جبهه هم حضور
خاصی نداشته است. »
(این سخن نیز در حالی عنوان شد که در همین مستند، فیلم های
حضور آیت الله خامنه ای در جبهه های جنوب و غرب کشور نشان داده می شود.)
مستند
در ادامه به جلسه خبرگان رهبری در سال 68 سری می زند و انتخاب آیت الله خامنه ای را
تشریفاتی می خواند!
"محمود مرادخانی" در این باره مدعی شد: «امثال آقای رفسنجانی
سعی شان بر این بود کسی را انتخاب بکنند که تمام کارهای انجام شده و حرف های زده
شده را زیر پا نگذارد.»
در بخش دیگری نیز به سخنان "شیخ علی تهرانی" در رادیو
بغداد (دوره صدام) استناد می شود که غیر از فحاشی و توهین با الفاظی مانند «مرگ بر
ولی فقیه»، «این شخص (آیت الله خامنه ای) نه فقیه است، نه مجتهد است و نه مطالعات
خاصی دارد» چیز دیگری تحویل مخاطب نمی شود.
("شیخ علی تهرانی" از بستگان سببی
آیت الله خامنه ای است که به دلیل قدرت طلبی و اختلالات روحی، روانی به حزب بعث
عراق پناهنده شد و ضمن همکاری با صدام حسین به لجن پراکنی بر علیه امام و رزمندگان
اسلام پرداخت.)
مستند مذکور، حضور مردم را در انتخابات، تشریفاتی و بی اثر
دانسته و مدعی است اختلاف بین رهبران جمهوری اسلامی جدی است. در همین رابطه پای
سخنان "رجب علی مزروعی" (نماینده اصلاح طلب مجلس ششم) می نشیند.
وی مدعی است:
«از سال73 به بعد رابطه بین دولت هاشمی رفسنجانی و رهبری به هم خورد و رابطه بیت
رهبری با آقای هاشمی به یک رابطه تقابلی تبدیل شد.»
در طول این "مستند نما" با
فواصل مشخص به طور حساب شده ای صحنه های اغتشاشات فتنه 88 نمایش داده می شود که بی
بی سی از آن ها به عنوان مردم معترض ایران یاد می کند.
نقشه بیت رهبری و موقعیت
مکانی آن نسبت به ساختمان نهاد ریاست جمهوری در این مستند نشان داده می شود و در
تحلیلی عوامانه دلیل زندگی رهبر انقلاب در مرکز شهر، دخالت در امور رئیس جمهوری
عنوان می گردد :
«آقای خامنه ای به دفتر آیت الله خمینی در جماران نمی رود و می
گوید نهاد رهبری باید در مرکز امور باشد نه در نقطه ای دور افتاده در شمال شهر.
(تهران) خیابان پاستور جایی که آیت الله خامنه ای برای زندگی و حکومت بر می گزیند.
همسایه دیوار به دیوار رئیس جمهور، مجموعه ای برای نظارت بر جزیی ترین امور
دولت!»
مزروعی در بخش دیگر مستند مدعی است: «در دوره "خاتمی" مسئولان امنیتی -
به طور خاص سپاه- یک سری عملیات تهاجمی علیه اصلاح طلب ها شروع کردند که قبل از عید
ترور آقای حجاریان بود، بعد از عید هم در واقع در قالب یک میتینگ بزرگ در مصلای
تهران یک جمعیتی چند صد هزار نفری جمع آوری شد و آیت الله خامنه ای به آن جا رفت و
گفت: مطبوعات پایگاه دشمن است.»
(جالب است که فیلم بیانات رهبری نشان می دهد که
ایشان بر "برخی" از روزنامه ها و مطبوعات تاکید دارند نه همه مطبوعات، ولی گوینده
مدعی است آقای خامنه ای گفته اند (همه) مطبوعات ایران پایگاه دشمن هستند.)
هوشنگ
اسدی از هم بندان آیت الله خامنه ای در زندان ستم شاهی نیز به بی بی سی می گوید:
«آقای خامنه ای در اوایل انقلاب به عنوان آخوند روشنفکر شناخته می شد اما هر چه
جلوتر می رود روشنفکران از ایشان فاصله می گیرند.»
این در حالی است که در فواصل
مرتب در طول سال، رهبر انقلاب با نخبگان دانشگاهی، شعراء، فرهیختگان، هنرمندان و
اصحاب رسانه، روحانیون و ورزشکاران و همین طور اقشار مختلف مردم دیدارهای متعدد
خصوصی و عمومی ترتیب می دهند.
همچنین فیلمی آرشیوی در مستند گنجانده شده است که
طی آن "علی اکبر خوئینی" در صحن مجلس ششم می گوید: «از نمایندگان محترم خبرگان
رهبری که نظارت بر عملکرد رهبری اصلی ترین وظیفه شان می باشد می پرسم که عملکرد
رهبری به خصوص در جریان انتخابات ناعادلانه . . .»
مستند بقیه سخنان خوئینی را
پخش نمی کند و برداشت را به عهده مخاطب می گذارد.
(و البته این پرسش بینندگان را
نیز بی پاسخ می گذارد که اکبر خوئینی چگونه بعد از این که در کمال آزادی در صحن
مجلس شورای اسلامی به بالاترین مقام مملکتی توهین روا می دارد -بدون هیچ گونه
مزاحمت و پیگردی در این خصوص- به فعالیت های سیاسی خود ادامه داده و دست آخر از
کشور متواری شده است؟!)
شبه مستند "خط و نشان رهبر" در پایان، «جنبش سبز» را
الهام بخش انقلاب های منطقه معرفی می کند. آن جایی که می گوید: «بعد از حمایت باراک
اوباما از مخالفان دولت ایران، تظاهرات مردم ایران نقطه آغازی می شود بر جنبش های
اعتراضی در منطقه. »
با اندکی تامل در مستند یاد شده متوجه می شویم که بی بی سی
اهداف چندگانه ای را با تولید و پخش آن دنبال کرده است. اول این که قلب طپنده و مغز
متفکر نظام اسلامی را هدف گرفته و می کوشد با تخریب آن، انقلاب اسلامی ایران را با
تمام خصوصیات منحصر به فردش تضعیف نماید.
از دیگر سو قصد دارد از چهره محبوب و
الهام بخش رهبری در نزد مسلمانان و اندیشمندان آزاده دنیا تصویری دروغین و ناصحیح
ارائه دهد. علی الخصوص که در همین روزها شاهد بوده ایم که ایده برگزاری همایش
شکوهمند "بیداری اسلامی" با استقبال گسترده نخبگان و روشنفکران مسلمان از بیانات
روشنی بخش و راهگشای معظم له مواجه گردیده است. چیزی که اصلا به مذاق بلندگوی
تبلیغاتی استعمار پیر خوش نیامده است. به دیگر معنا پروژه انتقال رهبری جهان اسلام
از نماینده حقیقی اسلام ناب انقلابی به شخصیت های بدلی و خنثی را با چنین مستندهایی
پیگیری می کند. کما اینکه به صورت همزمان و هماهنگ با سایر رسانه های استعماری
مانند "صدای امریکا"، نخست وزیر سکولار ترکیه را "رهبر جهان اسلام"! لقب می دهد. در
کنار این هدف، بسیار خرسند می شود که بتواند از این رهگذر جان تازه ای نیز در کالبد
"جنبش مرده سبز" بدمد.
و مکروا و مکر الله و الله خیر
الماکرین
سادگی سادهلوحان مرتعی برای فتنهگران است
مدیر حوزههای علمیه کشور در واکنش نسبت به خبر جعلی پیدا شدن یک نسخه از قرآن مجید در اطراف قم با 115 سوره، گفت: وجود سادهلوحان نه تنها دشمنان فتنهگر که گاه یک ملت مؤمن و بیگناه را دچار کجفهمی، تفرقه و عداوت میسازد.

ابتدای شهریورماه جاری، یکی از
وبلاگهای مخالف جمهوری اسلامی ایران با انتشار طنز سخیفی نوشت: در پی حفاری گروهی
از باستان شناسان در اطراف شهر قم، یک جلد قرآن کریم با قدمت 1400 سال کشف شده که
115 سوره دارد و حاوی مطالبی درباره امامان شیعه و رهبران جمهوری اسلامی ایران
است!
انتشار این طنز سخیف که منبع آن به خبرگزاری فارس اعلام شده بود، روزنامه
افغانی «ویسا» را به خطا انداخت و سبب شد اتهاماتی را به این خبرگزاری و جمهوری
اسلامی ایران وارد کند.
این روزنامه در مطلبی با عنوان «توطئه دیگر شیطانی که در
حال تکوین است» با جدی فرض کردن خبر حعلی مذکور، تحلیلهای ناروایی علیه جمهوری
اسلامی ایران ارائه کرد.
البته روزنامه «ویسا» مدعی بود که این خبر منتسب به
فارس را از طریق یک شبنامه منتشر شده در کابل دریافت کرده است نه از طریق سایت
خبرگزاری فارس.
بر پایه این گزارش، روز گذشته آیتالله «مرتضی مقتدایی» مدیر
حوزههای علمیه نسبت به این موضوع واکنش داد و یادداشتی در مرکز خبر حوزه منتشر کرد
که عیناً در پی میآید:
استهزاء پیامبران و مسخره کردن مقدسات وحیانی ادیان
و هجو و بدگویی و متلک گفتن به مصلحان و اولیا الهی و جعل اخبار شوخی هدفمند، از
ابزارهای رایج و کهنه دشمنان ادیان الهی در تاریخ بوده است، خداوند به پیامبر
بزرگوار اسلام(ص) که گاه مواجه با هجویات و استهزا دشمنان مواجه میشد اعلام کرد
که این شیوه سخیف و غیر علمی دشمنان در برخورد پیامبران قبل از تو هم قرار داشته
است: «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ ...».
گرچه نویسنده وبلاگ ضد
انقلابی «گامرون» در مقدمه خبرش تصریح میکند که آنچه را در بخش طنز اجتماعی، سیاسی
مینویسد یک شوخی و غیر واقعیت است و چون با خبرگزاری فارس و رجانیوز شوخی دارد،
غالبا جعلیات شوخی خویش را به آنان نسبت میدهد، اما متاسفانه خبر جعلی پیدا شدن یک
نسخه از قرآن مجید در اطراف قم با 115 سوره مشتمل بر نام مسئولان انقلاب در عصر
حاضر و جعل خبر تایید آن از زبان مدیر حوزههای علمیه موجب شد که سادهلوحی در
افغانستان مثل صاحب روزنامه «ویسا» آن را باور کرده و نه تنها بر اساس توصیه قرآن
نسبت به صحت خبرهای فاسقان (إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن
تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ) شک
نکرده است، بلکه حتی تصریح سازنده این خبر به شوخی بودن این طنز، وی را متوجه کذب
خبر نکرده و ضمن چاپ آن تحلیلی هم بر آن نهاده و ناله فریاد خویش را علیه شیعیان به
خاطر تایید تحریف قرآن بلند کرده است. وجود اینگونه سادهلوحان نه تنها دشمنان
فتنهگر و گاه یک ملت مومن و بیگناهی را دچار کج فهمی و تفرقه و عداوت
میسازد.
جعل این خبر انسان را به یاد خبر طنز آمیز میاندازد که شیادی گفت: «در
کتب تاریخ نوشته شده است: امامزاده ابراهیم را در بالای مناره سر بریدند، رندی چنین
به اصلاح خبرش پرداخت و گفت: اولا امامزاده نبوده و پیامبرزاده بوده و ثانیا فرزند
ابراهیم نبوده بلکه فرزند یعقوب بوده، ثالثا بالای مناره نبوده بلکه در قعر چاه
بوده، رابعا سر نبریدهاند بلکه گرگ او را خورده و خامساً اصل قصه خوردن حضرت یوسف
توسط گرگ یک دروغ بوده است.»
در این قصه جعلی هم اولاً سازنده و ناشر خبر یک
سایت ضد اسلامی است که اخبارش نیازی به بررسی صحت و سقم ندارد، ثانیاً خودش تصریح
کرده که من شوخی میکنم و طنز اجتماعی مینویسم، ثالثاً در این خبر گفته که این
نسخه قرآن از 1400 سال قبل زیر زمین مانده، حال اینکه کهنترین نسخههای خطی قرآن
که در کتابخانهها و موزهها با تدبیر و شرایط خاصی نگهداری میشده و نیمه سالم
باقی مانده مربوط به دوران بعد از این تاریخ است چگونه این نسخه زیر خاک سالم مانده
است؟ رابعاً عدد 115 سوره را مطرح کرده که تاکنون حتی ادعا کنندگان غیر معتبر تحریف
هم این عدد را ادعا نکردهاند، خامساً همه علمای بزرگ شیعه اتفاق نظر دارند که این
قرآن همان قرآن وحی شده از جانب خدا است و مصونیت از تحریف دارد و به نظر شیعه
همانند اهل سنت قرآن کریم ذرهای تحریف نشده است. سادساً اینکه روح مدیر حوزههای
علمیه از این قصه ساختگی خبر ندارد و عجیب است که برخی سادهلوحان در افغانستان تحت
تاثیر این خبر جعلی قرار گرفته و به نقل آن و انتقاد به شیعه پرداختهاند.
از
آنجا که یک خبر جعلی برخاسته از طنز و استهزاء جوابی علمی مفصل نمیطلبد به همین
مقدار توضیح بسنده نموده و خوانندگان برای اطلاع داشتن از آرای علمای بزرگ شیعه در
خصوص مصونیت قرآن کریم به کتبی که در این رابطه تالیف گردیده مراجعه
نمایند.
محافظان رییس جمهور اجازه نداند مسئولیت حفاظت از احمدی نژاد بر عهده تیم حفاظتی آمریکایی ها قرار بگیرد
یک منبع آگاه در نیویورک به محرمانه آنلاین خبر داد که تیم حفاظتی دکتر احمدی نژاد اجازه ندادند که مسئولیت حفاظت از جان رییس جمهور در اختیار تیم حفاظتی آمریکایی ها قرار بگیرد.
وی ادامه داد: بر همین اساس قرار بود که با ورود دکتر احمدی نژاد به خاک امریکا مسئولیت حفاظت از جان رییس جمهور کشورمان بر عهده تیم حفاظتی این کشور قرار بگیرد .
این منبع آگاه گفت: اما با مخالفت شدید تیم حفاظتی رییس جمهور در نهایت همچنان محافظان شخصی رییس جمهور کشورمان مسئولیت حفاظت از جان دکتر احمدی نژاد را در آمریکا بر عهده دارند.
وی تاکید کرد: البته ناگفته نماند که در این راستا بین محفاظان رییس جمهور و آمریکایی ها بگو و مگوهایی به وجود آمد که در نهایت این محافظان رییس جمهور بودند که توانستند مسئولیت حفاظت از دکتر احمدی نژاد را در خاک آمریکا بر عهده داشته باشند.
این منبع در خاتمه خاطر نشان کرد: به نظر می رسد رییس جمهور تا قرار گرفتن در پشت تریبون سازمان ملل راه دشواری را باید طی کند.
سخنان هاشمی همزمان با اتمام استمهال يك ماهه فائزه معناي خوبي ندارد
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با اشاره به اتمام استمهال یک ماهه فائزه هاشمی خواستار تسریع در بررسی پرونده وی در دادگاه انقلاب اسلامی شد.

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل
دانشگاه تهران با صدور بیانیهای و با اشاره به گذشت 5 روز از پایان استمهال یک
ماهه فائزه هاشمی خواستار اقدام عاجل قوه قضائیه در بررسی این پرونده و ممانعت از
به تأخیر افتادن روند اجرای عدالت شد.
متن کامل بیانیه دانشجویان به شرح زیر
است:
به مسئولان خیر خواه در قوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با
فساد به نوعی هم دستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و
قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل
خود را نشان دهند.
امام خامنهای
با گذشت بیش از 2 سال از فتنه ی سال 88
در حدود 40 روز پیش در تاریخ 23/5/1390 شنیدن خبر اولین جلسه محاکمه فائزه هاشمی
با موضوع اعلام جرم دادستانی تهران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری
اسلامی و اتهام انتسابی به «فائزه هاشمی» در خصوص مصاحبه او با سایت روزآنلاین موجی
از امیدواری در بین مردم تشنه عدالت و به خصوص جریان دانشجوئی ایجاد شد که ناگهان
با انتشار خبر قبول درخواست استمهال یک ماهه فائزه هاشمی توسط قاضی پرونده این شادی
فروکش کرد.
گوشهای از موارد مستندی که فائزه هاشمی در قبل و بعد از
انتخابات 88 مرتکب آنها شده و باید در رابطه با آنها پاسخ دهد عبارتند از: توهین
به رئیس جمهور وقت کشور در تاریخ 2 خرداد 88، شرکت در راهپیمائی 25 خرداد88، تحریک
مردم در مقابل سازمان صدا و سیما به شعار دادن علیه نظام 26 خرداد، شرکت در
اغتشاشات روز 30 خرداد در خیابان آزادی و تحریک اعتشاشگران، حضور در اغتشاشات روز
عاشورا، حضور در اغتشاش 25 بهمن، اتهامزنی به نظام در مصاحبه با سایتهای وابسته
به فتنه و موارد دیگر. با بررسی این اقدامات پشت سرهم در طی 2 سال به سادگی مشخص
میشود که مسامحه و عدم برخورد به موقع قوه قضائیه و اجرای مر قانون دررابطه با این
آقازاده باعث شده است که او و برخی افراد دیگر که در موقعیتی مشابه او قرار دارند
به سادگی به خود اجازه دهند که نظام مقدس جمهوری اسلامی را که با خون هزاران شهید
آبیاری شده است را به مسخره بگیرند و آب از آب هم تکان نخورد.
در همان
بحبوحه بعد از انتخابات شاهد آن بودیم که افراد مختلف بامنصبهای گوناگون در نظام
به دلیل حضور در یکی از این تجمعات و یا انجام این قبیل اقدامات ضد نظام به سرعت
محاکمه و قانون در مورد آنها اجرا شد که بسیار جای خوشحالی داشت، اما علامت سؤال
بسیار بزرگ مردم این است که چرا خانواده آقای هاشمی دارای حاشیه امنیت کامل هستند و
پرونده پسران و دختر او جریان نمییابد. آیا نباید ترس از خدا به جای ترس از اشخاص
و منصب در رأس امور مسئولین مربوطه قرار بگیرد. درحال حاضر با گذشت پنج روز از فرصت
یکماهه فائزه هاشمی برای حضور در دادگاه و 2 سال از عدم حضور مهدی هاشمی در دادگاه
برای پاسخگوئی به اتهامات، قوه قضائیه باید با برخورد قاطع و سریع خود با فرزندان
آقای هاشمی اعتماد کم رنگ شده مردم به این دستگاه را دوباره احیا کند.
در
روزهایی که پس از گذشت سالها رنج و محنت و گلاویز شدنهای متعدد سیاسی دانشجویان
با بدنه مافیایی دانشگاه آزاد خبر از انتخاب رئیس جدید این دانشگاه در جلسه آتی
هیئت امنا منتشر میشود، شاهد آن هستیم که آقای هاشمی همچون همیشه و برای بهدست
آوردن تریبونی در فضای دانشگاه در اقدامی کانالیزه به دانشگاه آزاد قزوین میرود و
با افتتاح غیرقانونی چند ساختمان خالی و مراکزی که هنوز مجوز فعالیت ندارند به نطق
سیاسی و موضعگیری علیه جریاناتی که خواستهای جز اجرای عدالت برای همه مردم جامعه
و همچنین اعضای خانواده وی ندارد، میپردازد.
سؤال اینجاست این چه فشاری
است که به آقای هاشمی و خانوادهشان وارد شده ولی هنوز بعد از گذشت 2 سال هیچ خروجی
نداشته است؟ این چه فشاری است که آقای هاشمی از آن گله میکنند اما هنوز نتوانسته
فرزند وی، مهدی هاشمی را به کشور برگرداند؟ این کدام فشار است که هنوز نتوانسته از
آقای هاشمی به خاطر انتشار نامه تهدیدآمیزش در ایام فتنه به رهبری نظام و یا
خطبههای وهنبرانگیز او در نماز جمعه بازخواست کند؟ این فشار چیست که آقای هاشمی
در تریبونی از دانشگاه آزاد قزوین از آن گله میکنند اما هنوز نتوانسته تکلیف رئیس
این دانشگاه را مشخص کند؟ انشاءالله که آقای هاشمی بنا ندارند با وارونهنمایی
مسائل و مظلومنمایی هزینهها را برای اجرای عدالت و اینکه مردم به حقوق خود برسند
بالا ببرد.
چرا هر زمانی که بحث تغییر و تحولی در سرنوشت دانشگاه آزاد و یا
تعیین تکلیف و بازخواست اولاد یا نزدیکان آقای هاشمی میشود، این برادر گرامی به
جای همراهی با نظام و مسئولین اجرای عدالت به سخنرانی و گلهگذاری علیه آنان
میپردازد؟ چرا آقای هاشمی که تحولات عظیم جهان اسلام، افول بیش از پیش جهان
استکبار و غرب، اقبال گسترده جهانیان به ایران اسلامی و رهبری عزیز، سقوط
دیکتاتورهای منطقه و در ادامه انشاءالله سقوط آلسعود را میبینند، در این باره
کلمهای بیان نمیکنند اما تریبون ایشان در نقد به مطالبهگران و جوانان خواستار
اجرای عدالت همواره فعال است؟ امیدواریم سخنان آقای هاشمی در دانشگاه آزاد قزوین در
واکنش به اتمام استمهال دخترشان و یا در مخالفت با تعیین تکلیف ریاست دانشگاه آزاد
و تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی نباشد که اگر غیر از این باشد معنای خوب و
پسندیدهای ندارد و آقای هاشمی میماند و مطالبات مردم و دادگاه انقلاب و عدل
خداوند متعال.
در پایان ما دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشجویان مستقل
دانشگاه تهران فارغ از سخنان و نوع موضعگیری خاص آقای هاشمی که همیشه میشنویسم و
به آن عادت کردهایم خطاب به مسئولین قضایی و امنیتی کشور اعلام میداریم که دیگر
تاب و تحمل ذرهای تسامح و تساهل در برخورد قاطع و قانونمدار با قانونشکنان و
مخالفین مردم و نظام خواه از خانواده آقای هاشمی باشد خواه اختلاس کننده 3 هزار
میلیاردی باشد، خواه قاتل شهید علیمحمدی و... را نداریم و از قوه قضائیه به جد
میخواهیم که قاطعانه برای ریشهکن کردن تمامی این موارد نامیمون در میدان نبرد با
ظلم، فساد و تبعیض باقی بماند و بداند که جریان دانشجویی کشور، ملت شریف و عزیز
ایران پشتیبان شمشیر آخته عدالت باقی خواهد ماند.
والعاقبه للمتقین
کالبد شکافی اظهارات وزیر اطلاعات در اجلاس خبرگان
سخنان مهم حجت الاسلام والمسلمین مصلحي در اجلاس خبرگان، ضمن رمز گشايي از ماجراي عزل و ابقاي وزير اطلاعات در اوايل سالجاري ، صحت تفكيك بين جريان انحرافي و حاميان آن را با ترديد جدي مواجه مي سازد.
سخنان مهم حجت الاسلام والمسلمین مصلحي در اجلاس خبرگان، ضمن رمز گشايي از ماجراي عزل و ابقاي وزير اطلاعات در اوايل سالجاري ، صحت تفكيك بين جريان انحرافي و حاميان آن را با ترديد جدي مواجه مي سازد.
به گزارش سرویس سیاسی صراط نيوز ،حجت الاسلام مصلحي 15 شهريور ماه جاري ميهمان ويژه مجلس خبرگان رهبري بود كه ضمن ايراد سخنان بسيار مهمي پيرامون شرايط فعلي كشور، از برنامه بدخواهان ملت براي مقابله با ولايت فقيه و ايجاد انحراف در انتخابات مجلس پرده برداشت.
وي در سخنان مهم خود با يادآوري ويژگي هاى مشترك جريان فتنه و جريانات انحرافى از تحركات اين دو جريان در راستاى تقابل جدى با نظام و ولايت فقيه سخن گفت و با اشاره به مواردي چون:
1.القاي فصل الخطاب نبودن ولايت فقيه
2. تقسيمبندى فرامين رهبرى به حكومتى و غيرحكومتى
3. تأكيد بر ملى گرايى افراطى
4.تأكيد بر ناكارآمد بودن اسلام و روحانيت
به عنوان محورهاي اين تحركات تصريح كرد: از نگاه اين جريانات، به دست گرفتن كرسى رياست جمهورى و كرسي هاى مجلس تنها راه تغيير نظام است و لذا مدتى است كه روشهاى گوناگون جذب مردم در حال شكل گيرى است.
وزير اطلاعات در بخش ديگري از سخنان خود به رويكرد منفعلانه اين جريانات با مسأله بيدارى اسلامى نيز اشاره ايي داشت.
هرچند مشابه سخنان وزير اطلاعات در اجلاس خبرگان، بطور ويژه طي چند ماه اخير به كرات از سوي نخبگان مذهبي ، سياسي ،اجتماعي و فرهنگي كشور با ادبيات مختلف بيان شده است و شواهد و قراين پنهان و پيداي آن از مدتها قبل به چشم مي خورد، اما سخنان وزير اطلاعات از چند جهت با ساير سخنان متفاوت است.
1. اصلي ترين تفاوت بين سخنان وزير اطلاعات و ديگران در اين است كه حجت الاسلام مصلحي به عنوان بالاترين مقام رسمي اطلاعاتي و امنيتي كشور كه قاعدتا از تحركات و برنامه هاي جريانات مختلف داخلي باخبر است اين سخنان را بر زبان رانده است و بين سخنان او و حدس و گمان و شنيده هاي افراد مختلف و سايتهاي خبري و روزنامه ها و....تفاوت بسيار است.
2. از آنجايي كه وزارت اطلاعات مرجع رسمي و چشم بيناي نظام اسلامي در رصد تهديدات عليه نظام و بنيانهاي آن است ، اين سخنان مهر تاييدي است بر وجود يك جريان انحرافي با مشخصات بيان شده توسط مصلحي و اتمام حجتي است با كساني كه عليرغم اين هشدار و انذار همچنان در خواب بسر برده و جريان انحرافي را موهوم و زاييده مخالفان خود و احيانا باند قدرت-ثروت مي دانند.
3. تفاوت مهم ديگر بين اين سخنان آنست كه با توجه به جايگاه حقوقي گوينده و بيان آن در جمع خبرگان ملت ، نمي توان براي گفته هاي مصلحي انگيزه هاي سياسي و جناحي تصور كرد و از اين زاويه آن را تحليل كرد.
4. سخنان مصلحي تا حد زيادي رمز گشاي ماجراي پر چالش عزل و ابقاي وي در اوايل سال جاري است و نشان دهنده آن است كه جريان انحرافي با علم به رصد تحركات خود توسط وزارت اطلاعات و با توجه به برنامه ريزي براي تصاحب مجلس به منظور پيگيري برنامه هاي بعدي خود ،در پي اخراج مصلحي از دولت و ناكارآمد كردن اين وزارتخانه حساس بود و اين بازي مرگ و زندگي بقدري حساس و حياتي بود كه حاضر شد هزينه سنگين تقابل عملي با رهبري و مخدوش شدن اعتبار خود را نيز به جان بخرد.
5. فهم درايت و تيز بيني رهبر معظم انقلاب و نقش ولايت فقيه در جلوگيري از انحراف در مسير انقلاب از نتايج ديگر توجه به سخنان وزير اطلاعات است كه سبب شد ايشان با علم و اطلاع از روند تحولات كشور به صورت جدي در مسئله عزل وزير اطلاعات وارد شده و با قاطعيت خواستار ابقاي مصلحي و انجام وظيفه وي در راستاي حفظ و حراست از نظام شدند و سخنان بعدي معظم له در جمع مردم فارس كه از مقابله خود با ايجاد انحراف در مسير نظام سخن گفتند تاييدي بر همين مطلب است.
به هرحال هرچند سخنان مهم وزير اطلاعات تا حدودي تحت تاثير حاشيه هايي مانند وجود يا عدم وجود جنگ فر هنگي، خلاقيت انسان و امكان سه برابر شدن يارانه ها قرار گرفت و فاش شدن اختلاس 3 هزار ميلياردي نيز در تحت الشعاع قرار گرفتن آن موثر بود ولي به نظر مي رسد وظيفه همه رسانه ها و شخصيتهاي دلسوز نظام اين است كه با تبيين افشاگري بسيار مهم وزير اطلاعات در جمع خبرگان ملت، به سهم خود در راه روشنگري افكار عمومي و فاش ساختن ماهيت مخوف جريان انحرافي قدمي بردارند.
بازهم فتنه گران فراري برای فتنه ای جدید دور هم جمع شدند
مخالفان و فتنه گران فراري روز گذشته در دانشگاه جرج واشنگتن آمريكا دور هم جمع شدند و باز هم به توطئه گري عليه ايران پرداختند.
مخالفان و فتنه گران فراري روز گذشته در دانشگاه جرج واشنگتن آمريكا دور هم جمع شدند و باز هم به توطئه گري عليه ايران پرداختند.
نام افرادي چون "علي افشاري" و "اكبر گنجي" در اين ميان به چشم مي خورد.
"علي افشاري" رئيس اين برنامه در گفتگو با العربيه گفت: هدف اصلي از برگزاري اين کنفرانس ايجاد پلي ارتباطي ميان عربهاي ضد ايراني و مخالفان نظام ايران است.
در اين کنفرانس، همچنين فتنه گران به مرور اشتباهاتشان در جريان اغتشاشات سال 88 و علل شكست فتنه سبز پرداختند.
"اکبر گنجي" که العربيه وي را از مخالفان خواهان تغيير معرفي
کرد؛ گفت: من هيچ تعلق خاطري به نظام كشورم و ولايت فقيه ندارم و از آن حمايت نمي
کنم.
گفتني است، شماري از آمريكاييها هم در اين كنفرانس تحت حمايت واشنگتن حضور داشتند.
آشغال(گفت و شنود)
گفت: يادت هست كه چند ماه قبل ماجراي تجاوز مدير شبكه تلويزيون فارسي زبان آمريكا VOA به مجريان اين شبكه چه رسوايي بزرگي پديد آورد؟
گفتم: البته كه يادم هست. كارشان در آمريكا به دادگاه كشيد و جنجال بزرگي برپا شد.
گفت: يادت هست كه همين ماجراي زشت و نفرت انگيز در چند شبكه تلويزيوني ماهواره اي ضدانقلاب در لس آنجلس و هلند هم اتفاق افتاده بود.
گفتم: كار آنها هم به دادگاه و زد و خورد كشيد و همه متوجه شدند.
گفت: حالا همان اتفاق در شبكه بي بي سي فارسي هم اتفاق افتاده و مدير اين شبكه به تعدادي از مجريان تجاوز كرده و با شكايت آنها روبرو شد.
گفتم: حالا خودت قضاوت كن كه گروه هاي اپوزيسيون و مخالفان نظام چه اجق وجق هايي هستند؟!
گفت: دلم براي موسوي و كروبي و خاتمي مي سوزد كه براي اتهام تجاوز به زندانيان در ايران چقدر زور الكي زدند و حالا معلوم شده آب در كوزه خودشان بوده و...
گفتم: يارو آشغال رفته بود توي چشمش، رفت جلوي آينه ايستاد و به تصوير خودش فوت كرد. رفيقش كه ادعا مي كرد خيلي باهوش تر از اوست بهش گفت؛ احمق جون! چرا تو فوت مي كني؟ بايد تصويرت از اون طرف فوت كنه!
وزير ارشاد: بي بي سي فارسي رسانه نيست صداي فتنه گران است
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام كرد كه همكاري كنندگان با بنگاه شايعه پراكني بي بي سي فارسي برانداز محسوب مي شوند.
«سيد محمد حسيني» در جمع خبرنگاران در اين باره گفت: حامي جامعه فرهنگ و هنر كشور هستيم اما بيشتر كساني كه دستگاه هاي امنيتي به سراغ شان مي روند جرم شان فعاليت فرهنگي يا هنري نيست. وي افزود: در جريان حوادث بعد از انتخابات شاهد بوديم شبكه بي بي سي فارسي چه فعاليت هايي مي كرد و به نوعي فرماندهي اغتشاشات را برعهده داشت.
وي گفت: عده اي در اين زمينه همكاري داشتند و معلوم است كه همكاري كنندگان با چنين شبكه اي كاري عادي انجام نمي دهند و كارشان براي براندازي است.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان اينكه چنين افرادي معاند محسوب مي شوند، افزود: نبايد انتظار داشت براي كسي كه با بيگانه و دشمن كشور همكاري مي كند فرش قرمز پهن كنند. آقاي حسيني گفت: البته در اين گونه موارد بنابر ارفاق و گذشت است و هنرمندان نيز بايد مراقبت كنند كاري انجام ندهند كه به نفع دشمن باشد. وي افزود: در گذشته هم كساني را به نام هنرمند داشتيم كه اكنون به طور رسمي همكار شبكه صداي آمريكا شده اند و در روزنامه ها هم كساني را داشتيم هم اكنون در خارج از كشور مقابل نظام فعاليت مي كنند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: لطمه اي كه برخي از اين افراد به هنرمندان، نويسندگان و خبرنگاران وارد مي كنند سخت است و شما بايد مراقبت كنيد و بايد حساب آنها را از جامعه هنرمندان كشور جدا كنيم.
شناسايي عوامل بي بي سي ادامه دارد
سخنگوي كميسيون فرهنگي در مجلس شوراي اسلامي با تاكيد بر اينكه شناسايي افراد مرتبط با سخنگوي شبكه مخفي بي بي سي ادامه دارد، تصريح كرد: همه كاركنان و كساني كه در داخل كشور با اين شبكه همكاري مي كنند بايد شناسايي شوند و پاسخگوي دستگاه قضايي باشند. «ستار هدايت خواه» نماينده بويراحمد و دنا در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران، با اشاره به اهداف پنهان اين شبكه مخفي خاطرنشان كرد: بي بي سي پوششي به ظاهر خبري و رسانه اي براي تحقق اهداف استعماري، استكباري و شيطاني دولت انگليس، صهيونيست ها و نظام سلطه است. وي با بيان اينكه شبكه مخفي بي بي سي در پي اهداف شيطاني و استعماري دولت انگليس و نظام سلطه با پوشش خبري است، افزود: شبكه بي بي سي با هدف براندازي نظام هاي مردمي و خوش خدمتي به استعمار طراحي و تاسيس شده است.
محمد خاتمی : قانون اسا سی وحی منزل نیست!! /اسلام واقعی اسلام ماست!
محمد خاتمی مدعی شد:«قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است. اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با آزادی و استقلال سازگار است!»


به نقل از خبری که در تاریخ24شهریور در سایت جرس منتشر شد؛ درحالی که سران فتنه
واصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با نادیده گرفتن رای اکثریت مردم
ادعای تقلب کردند و ضمن زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، آشوب های خیابانی به راه
انداختند، محمد خاتمی در دیدار با جمعی که با عنوان آزادگان دفاع مقدس از آنها یاد
می شد، مدعی شد:« قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است وچارچوب
رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید درچارچوب قانون اساسی حرکت کرد و
این قانون اساسی است که مبنای عمل ماست، نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و
عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد، اگر همین قانون اساسی درست
پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»
به نظر می رسد بروز اغتشاشات و قانون شکنی های
اصلاح طلبان در طی دو سال گذشته نیز بر اساس التزام به همین دیدگاه خاتمی در مورد
قانون اساس کشور بوده، البته باید توجه داشت براساس کدام اصل از این قانون اساسی ای
که از نظر خاتمی و اصلاح طلبان وحی منزل نیست ولی باز همچنان مبنای عمل آنها است!،
حوادث سال 88 انجام شده است؟
خاتمی در ادامه با چشم پوشی بر اقداماتی که تا کنون
از سوی اصلاح طلبان در زیرسئوال بردن ارزشهای اسلامی و انقلابی وآموزه های امام
خمینی(ره) صورت گرفته، ادامه داد:« اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به
صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با
عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر
کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به
شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر
انسانی می تواند داشته باشد.»
وی در ادامه مدعی شد:« امروز هم اسلامی را که ما
مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید
جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز
دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی
مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا
ندارد! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را
قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این
اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست، وفاداری
ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و
مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.»
این
در حالی است که تا کنون بیشترین هجمه به مبانی اسلام، ارزشهای دینی و انقلابی،
فرامین امام(ره) درطی سال های گذشته از سوی حامیان تفکر اصلاح طلبی صورت گرفته،
هنوز حافظه تاریخی مردم ایران موج انبوه شبهه پراکنی ها وحمله های روزنامه های
اصلاح طلب به مقدسات دینی مردم ایران، امام خمینی(ره) و تفکرات ایشان را فراموش
نکرده اند، هنوز جای زخم عمیق احساسات مردم ایران که از اقدامات فتنه گران همانند
اهانت به تمثال امام خمینی(ره) در 16 آذر و یا حمله به عزاداران و به آتش کشیدن
پرچم ها و کتیبه های حسینی در عاشورای 88 به وجود آمد و خشم و انزجار عمومی را
برانگیخت، التیام نیافته است، آیا خاتمی فکر می کند مردم مسلمان و انقلابی ایران
اقدامات فتنه گران را فراموش می کنند!؟
در پیام میرحسین موسوی به آمریکایی ها،من مترقی تر از عبدالکریم سروش هستم
با گذشت دوسال اندی از فتنه سبز با تلاش نهادهای نظارتی بالاخره فاش شد که در پی مذاکرات مخفیانه باند جریان سبز با دول خارجی میرحسین موسوی طی پیامی به آمریکایی ها خود را «مترقی تر» از عبدالکریم سروش و حلقه کیان جلوه داده است!
چند روز قبل از قیام تاریخی امت حزب الله در نهم دی ماه میرحسین موسوی ناگهان
متوجه ابعاد سیاستهای خانمانسوز خود و عقبه سیاسی اش شده است و به شدت نگران
مخالفتها و ایستادگی ملت ایران در مقابل سیاستهای غلط او می شود.
در آن
مقطع کنونی میرحسین موسوی که به خوبی متوجه تنفر و انزجار امت حزب الله و بزرگان
نظام و روحانیون از افکار الحادی-التقاطی گروهک خودشده بود به هر شکل سعی می کند
تا در پیامهای مخفیانه خود به مقامات آمریکائی خود را نماینده افکار به اصطلاح مدرن
معرفی نماید و گفته می شود که در برخی از مذاکرات خود با بیگانگان وی حتی خود را
«مترقی تر» از عبدالکریم سروش و حلقه کیان جلوه داده است!
یک مقام آگاه و
ناظر در همین رابطه به محرمانه آنلاین گفت : مسئله اساسی تلاشهای بی نتیجه میرحسین
موسوی برای سرپوش نهادن بر تماسهای مخفیانه خود با مقامات آمریکائی می باشد. چرا که
اسناد آن در اختیار مقامات ارشد نظام قرار گرفته است.
وی ادامه می دهد:
میرحسین موسوی با هماهنگی مهدی کروبی تلاش های فراوانی را برای ادامه مذاکرات با
غربی ها و آمریکایی ها اغاز کرده بود و از طریق و با واسطه گری موسوی خویینی ها دو
دیدار با نماینده آمریکایی ها در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته
اند.
وی افزود: در این دیدارها موسوی خویینی ها سعی کرده است که میرحسین
موسوی و و عقبه سیاسی وی را نماینده تحصیل کرده ها و قشر روشنفکر ایران معرفی کرده
و حتی موسوی را از عبدالکریم سروش مترقی تر معرفی کند.
این مقام گفت: البته
این مذاکرات با انتقاد و مخالفت محمد خاتمی روبرو شد اما حمایت های بعضی از چهره
های سرشناس سیاسی از ادامه این روند محمد خاتمی را در حالت انفعالی قرار
داد.
سكولارها و سبزها به جان هم افتادند!
ه دنبال انتشار مصاحبه اخير مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی درباره تشکیل يك "گروهك مافيايي" براي سبزها، اسماعیل نوری علا از سكولارهايي كه تا به امروز خود را همراستا با حاميان جنبش سبز(فتنه) جلوه مي داد، اينبار ديگر شمشيرش را از رو بست.
نوري علا با انتقاد از مجتبي واحدي مشاور كروبي گفت: واحدی دارد در یک دایره کوچک بسته حرکت میکند.
نوری علا اعلام كرد كه واحدي سرش را كلاه گذاشته و طرح خودش را جا زده است.
وي افزود: ما دو سال است که دنبال تشكيل چنين گروهي هستيم يعني يك گروه "سکولار انحلالطلب". ولي واحدي همه برنامه هاي ما را خراب كرد.
نوری علا با لحني خشن تر ادامه داد: قرارمان با واحدي اين نبود. او دارد شب و روز را با هم قاطي مي كند.
او در پايان خط مشي اش را از اين به بعد از اين گروه جدا كرد و گروه واحدي را جبهه مقابلش ناميد.
گفتني است، مجتبي واحدي مشاور كروبي كه از همه جا رانده و مانده شده در اقدام جديدي دورهگردي هايي را براي تشكيل يك گروه مافيايي به قول خودش موسوم به "كميته ملي" در سراسر كشورهاي غربي آغاز كرده و اذعان كرده حتي از جذب تروريستها هم در اين گروه ابايي ندارد.
هرگز به آمريكا، ناتو و رژيمهاي جنايتكار انگليس، فرانسه و ايتاليا اعتماد نكنيد
رهبر معظم انقلاب خطاب به ملتهای منطقه فرمودند: هرگز به آمریکا و ناتو و به رژیمهای جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز، سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند، اعتماد نکنید؛ به آنها سوءظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید؛ پشت این لبخندها و وعدهها، توطئه و خیانت نهفته است.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر
مقام معظم رهبری مشروح بیانات حضرت آیتالله خامنه ای در نخستین اجلاس بیداری
اسلامی را به شرح ذیل منتشر کرد:
بسمالله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و
رحمة الله و برکاته
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد وآله
الطیبین و صحبه المنتجبین قال الله العزیز الحکیم: بسماللهالرحمنالرحیم یا
أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً(١) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ مِنْ
رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (٢) وَ تَوَكَّلْ عَلَى
اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَکیلاً (٣) [احزاب]
به حضار گرامی و میهمانان عزیز
خوشامد میگویم. آنچه ما را در اینجا گرد آورده بیداری اسلامی است یعنی حالت
برانگیختگی و آگاهیئی در امّت اسلامی که اکنون به تحولی بزرگ در میان ملتهای این
منطقه انجامیده و قیامها و انقلابهائی را پدید آورده که هرگز در محاسبهی شیاطین
مسلّط منطقهئی و بینالمللی نمیگنجید؛ خیزشهای عظیمی که حصارهای استبداد و
استکبار را ویران و قوای نگهبان آنها را مغلوب و مقهور ساخته است.
شک نیست
که تحولات بزرگ اجتماعی، همواره متکی به پشتوانههای تاریخی و تمدنی و محصول تراکم
معرفتها و تجربهها است. در صدوپنجاه سال اخیر حضور شخصیتهای فکری و جهادی بزرگ و
جریان ساز اسلامی در مصر و عراق و ایران و هند و کشورهای دیگری از آسیا و افریقا،
پیشزمینههای وضع کنونی دنیای اسلامند.
همچنانکه تحولات دهههای پنجاه و
شصت میلادی در تعدادی از این کشورها که به رژیمهای غالباً متمایل به تفکرات و
ایدئولوژیهای مادی منتهی شد و به اقتضای طبیعت خود پس از چندی در دام قدرتهای
استکباری و استعماری غرب گرفتار آمد، تجربههای درسآموزیاند که سهم وافری در شکل
دادن به اندیشهی عمومی و عمیق کنونی دنیای اسلام دارند.
ماجرای انقلاب کبیر
اسلامی در ایران که در آن به تعبیر امام خمینی عظیم، خون بر شمشیر پیروز شد و تشکیل
نظام ماندگار و مقتدر و شجاع و پیشروندهی جمهوری اسلامی و تأثیر آن در بیداری
اسلامی امروز، نیز خود داستان مفصل و در خور بحث و تحقیقی است که یقیناً فصل مشبعی
در تحلیل و تاریخنگاری وضعیت کنونی دنیای اسلام را به خود اختصاص خواهد
داد.
حاصل آنکه حقایق رو به افزایش کنونی در دنیای اسلام، حوادث بریده از
ریشههای تاریخی و زمینههای اجتماعی و فکری نیستند تا دشمنان یا سطحینگران
بتوانند آن را موجی گذرا و حادثهئی در سطح بیانگارند و با تحلیلهای انحرافی و
غرضآلود، مشعل امید را در دل ملتها خاموش سازند.
من در این گفتار برادرانه
میخواهم بر روی سه نقطهی اساسی درنگ کنم:
١ ـ نگاهی اجمالی به هویت این قیامها
و انقلابها.
٢ ـ خطرات و آسیبهای بزرگی که بر سر راه آن قرار دارد.
٣ ـ
پیشنهادهائی در علاججوئی و پیشگیری از آسیبها و خطرها.
١ ـ در موضوع اول، به
نظر من مهمترین عنصر در این انقلابها، حضور واقعی و عمومی مردم در میدان عمل و
صحنهی مبارزه و جهاد است، نه فقط با دل و خواست و ایمانشان، بلکه علاوه بر آن، با
جسم و تنشان. فاصلهی عمیقی است میان چنین حضوری با قیامی که به وسیلهی یک جمع
نظامی یا حتی یک گروه مبارز مسلّح در برابر چشمان بیتفاوت مردم یا حتی مورد رضایت
آنان انجام میگیرد.
در حوادث دههی پنجاه و شصت در تعدادی از کشورهای
آفریقا، و آسیا، بار سنگین انقلاب را نه قشرهای گوناگون مردم و جوانان از همه جای
کشورها، بلکه دستجات کودتاگر یا هستههای کوچک و محدود مسلح بر دوش داشتند. آنها
تصمیم گرفتند و عمل کردند و آنگاه که خودشان یا نسل پس از آنها بر اثر انگیزهها و
عوامل قابل شمارش، راه خود را عوض کردند، انقلابها به ضد خود تبدیل شد و دشمن بار
دیگر بر آن کشورها تسلط یافت.
این بکلی متفاوت است با تحوّلی که بر دوش
تودهی مردم است و آنهایند که جسم و جان خود را به میدان میآورند و با مجاهدت و
فداکاری، دشمن را از صحنه بیرون میرانند.
در اینجا این مردماند که شعارها
را میسازند، هدفها را معین میکنند، دشمن را شناسائی و معرفی و تعقیب میکنند،
آیندهی مطلوب را ـ اگر چه به اجمال ـ ترسیم میکنند، و در نتیجه اجازهی انحراف و
سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و بطریق اولی به عوامل نفوذی
دشمن نمیدهند.
در حرکت مردمی ممکن است کار انقلاب با تأخیر انجام گیرد، ولی
از سطحیگری و ناپایداری به دور است، کلمهی طیبهئی است مصداق کلام خداوند که
فرمود:
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً
كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (ابراهیم ـ ٢٤).
من وقتی پیکر دلاور ملت پر افتخار مصر را از تلویزیون در میدان تحریر دیدم
یقین کردم که این انقلاب پیروز خواهد شد. حقیقتی را بگویم: پس از پیروزی انقلاب
اسلامی و تشکیل نظام اسلامی در ایران که زلزلهی عظیمی را در حکومتهای دنیاطلبان
شرق و غرب پدید آورد و ملتهای مسلمان را در جوش و خروشی بیسابقه انداخت، ما غالباً
انتظار داشتیم که مصر پیش از همه جا، به پا خیزد. سابقهی جهاد و روشنفکری و تربیت
شخصیتهای بزرگ مجاهد و متفکر در مصر، این توقع را در دل ما برمیانگیخت. اما از مصر
صدای واضحی شنیده نمیشد. من در دل، خطاب به ملت مصر این شعر ابوفراس را زمزمه
میکردم:
اَراکَ عَصِیَّ الدَّمعِ شیُمتُک الصبر ـ اَما لِلهوی نهیٌ علیک و لا
امرٌ ..؟ وقتی ملت مصر را در میدان تحریر و میادین دیگر شهرهای مصر دیدم، پاسخ خود
را شنیدم. ملت مصر با همان زبان دل به من میگفت:
بَلی اَنَا مُشتاقٌ و عِندِیَ
لَوعةٌ -ولکنَّ مِثلی لایُذاعُ لهُ سِرٌّ ..
این سرّ مقدس یعنی انگیزه و
عزم قیام، به تدریج در ذهنیت ملت مصر قوام یافت و شکل گرفت و در لحظهی مناسب
تاریخی، عریان در صحنهئی پرشکوه به میدان آمد.
تونس و یمن و لیبی و بحرین هم
دقیقاً محکوم به همین حکماند، و مِنهم مَن یَنتظِر و ما بدّلوا تبدیلاً.
در چنین انقلابهائی، اصول و ارزشها و هدفها، نه در مانیفستهای
پیشساختهی گروهها و حزبها، بلکه در ذهن و دل و خواست آحاد مردم حاضر در صحنه،
نگاشته و در قالب شعارها و رفتارهای آنان اعلام و تثبیت میشود.
با این
محاسبه به روشنی میتوان تشخیص داد که اصول انقلابهای کنونی منطقه، مصر و دیگر
کشورها، در درجهی اوّل اینها است :
ـ احیاء و تجدید عزت و کرامت ملی که در طول
زمان با دیکتاتوری حاکمان فاسد و با سلطهی سیاسی امریکا و غرب، در هم شکسته و
پایمال شده است.
ـ برافراشتن پرچم اسلام که عقیدهی عمیق و دلبستگی دیرین مردم
است و برخورداری از امنیت روانی و عدالت و پیشرفت و شکوفائیئی که جز در سایهی
شریعت اسلامی به دست نخواهد آمد.
ـ ایستادگی در برابر نفوذ و سلطهی امریکا و
اروپا که در طول دو قرن بیشترین لطمه و خسارت و تحقیر را بر مردم این کشورها وارد
آوردهاند.
ـ مبارزه با رژیم غاصب و دولت جعلی صهیونیست که استعمار چون خنجری در
پهلوی کشورهای منطقه فرو برده و وسیلهئی برای ادامهی سلطهی اهریمنی خود ساخته و
ملّتی را از سرزمین تاریخی خود بیرون رانده است.
بیشک این حقیقت که انقلابهای
منطقه متکی به این اصول و خواستار تحقق آنها است، مورد پسند امریکا و غرب و
صهیونیسم نیست و آنها همهی تلاش خود را به کار میبرند تا آن را انکار کنند، ولی
واقعیت با انکار آن دگرگون نمیشود.
مردمی بودن این انقلابها مهمترین عنصر در
تشکیل هویت آنها است. قدرتهای خارجی که با آخرین توانائیها و شگردهای خود سعی
میکردند حکام مستبد و فاسد و وابسته را در این کشورها حفظ کنند و تنها هنگامی از
حمایت آنها دست برداشتند که قیام و عزم مردم، هیچگونه امیدی برای آنها باقی نگذاشت،
حق ندارند خود را در پیروزی این انقلابها سهیم بدانند. در جائی مانند لیبی هم، ورود
و دخالت امریکا و ناتو نمیتواند حقیقت را مشوب کند. در لیبی، ناتو ضایعههای
بیجبران آفریده است. اگر دخالت نظامی ناتو و امریکا نبود، ممکن بود مردم اندکی
دیرتر پیروز شوند ولی در عوض این همه زیرساخت نابود نمیشد، این همه نفوس بیگناه از
زنان و کودکان کشته نمیشدند و آنگاه دشمنانی که خود سالها همراه و همدست قذافی
بوهاند مدّعی حق دخالت در این کشور مظلوم و جنگزده، نمیشدند.
مردم و
نخبگان مردمی و کسانی که از مردم بر آمدهاند، خود صاحبان این انقلابها و متعهّد به
حراست از آن و ترسیمکنندهی مسیر آینده و رو به تکامل آن میباشند و خواهند بود
انشاءالله.
٢ ـ در موضوع آسیب ها و خطرها .. نخست باید تأکید کنم که خطر هست
ولی راه مصونیت از آن نیز هست. توجه به خطر نباید ملتها را بترساند. بگذارید
دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که : انّ کید الشیطان کان ضعیفا. خداوند دربارهی
گروهی از مجاهدان صدر اسلام میفرماید: الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ
النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِیلُ. فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ
وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو
فَضْلٍ عَظِیمٍ.
خطرها را باید شناخت تا در مواجهه با آن حیرت و تردید پیش
نیاید و چاره و علاج، شناخته شده باشد.
ما با این خطرها پس از پیروزی انقلاب
اسلامی روبرو شدیم و آنها را شناختیم و تجربه کردیم و بخواست خدا و رهبری امام
خمینی و بصیرت و فداکاری مردممان از بیشتر آنها به سلامت گذشتیم، البته توطئهها از
سوی دشمن و عزم راسخ از سوی ملت، همچنان ادامه دارد.
من این آسیبها را به
دو قسم تقسیم میکنم: آنها که در درون خود ما ریشه دارد و از ضعفهای ما بر میخیزد،
و آنها که دشمن بطور مستقیم آن را برنامهریزی میکند.
دستهی اوّل، چیزهائی
از این قبیل است: احساس و گمان اینکه با سقوط حاکم وابسته و فاسد و دیکتاتور، کار
تمام شد. راحتیِ خیال ناشی از احساس پیروزی و به دنبال آن کم شدن انگیزهها و سست
شدن عزمها، نخستین خطر است، و آنگاه این خطر مهیب تر میشود که اشخاص در صدد تصاحب
سهم ویژه در غنیمتِ به دست آمده باشند.
ماجرای جنگ اُحُد و غنیمتجوئی
مدافعان تنگه که به شکست مسلمانان انجامید و مجاهدان از سوی خداوند متعال سرزنش
شدند، یک نمونهی نمادین است که هرگز نباید از یادها برود. مرعوب شدن از هیمنه
ظاهری مستکبران و احساس ترس از امریکا و دیگر قدرتهای مداخلهگر آسیب دیگری از این
دسته است که باید از آن پرهیز کرد. نخبگان شجاع و جوانها باید این ترس را از دلها
بیرون کنند. اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعدهها و حمایتهای آنها افتادن نیز
آسیب بزرگ دیگری است که بطور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند. دشمن
را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردی در پس ظاهر دوستی و
کمک پنهان میشود باید ملت و انقلاب را مصون ساخت. روی دیگر این صفحه، مغرور شدن و
دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را باید با تدبیر و حزم در هم آمیخت. در مقابل
شیطان جنّ و انس، باید همهی ذخائر الهی در وجود خود را به کار گرفت. ایجاد اختلاف
و به جان هم انداختن انقلابیون و رخنه در پشت جبههی مبارزه، نیز آفتی بزرگ است که
با همهی توان باید از آن گریخت.
آسیبهای دستهی دوم را غالباً ملتهای این
منطقه در حوادث گوناگون آزمودهاند، نخستین آسیب، بر روی کار آوردن عناصری است که
خود را متعهد به امریکا و غرب میدانند. غرب می کوشد پساز سقوط ناگزیر مهرههای
وابسته، اصل سیستم و اهرمهای اصلی قدرت را حفظ کند و سر دیگری را بر روی این بدن
بگذارد و بدین وسیله سلطهی خود را همچنان ادامه دهد. این به معنای هدر رفتن همهی
تلاشها و مجاهدتها است. در این مرحله اگر با مقاومت و هشیاری مردم مواجه شوند،
میکوشند تا بدیلهای انحرافی گوناگون در پیش پای نهضت و مردم بگذارند. این سناریو
میتواند پیشنهاد مدلهای حکومتی و قانون اساسیهائی باشد که کشورهای اسلامی را بار
دیگر در دام وابستگی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به غرب بیفکند، و میتواند نفوذ میان
انقلابیون و تقویت مالی و رسانهئی یک جریانِ نامطمئن و به حاشیه راندن جریانهای
اصیل در انقلاب باشد. این نیز به معنی بازگرداندن سلطهی غرب و تثبیت مدلهای
نوسازی شدهی غربی و بیگانه از اصول انقلاب و در نهایت، تسلط بر اوضاع
است.
اگر این تاکتیک نیز به نتیجه نرسد، تجربهها به ما میگوید که آنگاه
روشهائی چون هرج و مرج و تروریزم و جنگ داخلی میان پیروان ادیان یا قومیتها یا
قبائل و احزاب و یا حتی میان ملتها و دولتهای همسایه، و همراه با آن، حصر اقتصادی و
تحریم و بلوکه کردن سرمایههای ملی و نیز هجوم همه جانبهی تبلیغاتی و رسانهئی را
در پیش خواهند گرفت. مقصود آنان از این همه، خسته و نومید کردن مردم و مرددّ و
پشیمان کردن مبارزان است. که میدانند در این صورت، شکست دادن انقلاب، ممکن و آسان
خواهد شد. ترور نخبگان صالح و مؤثر یا بدنام کردن برخی از آنان و از سوئی خریدن
کسانی از سست عنصران، نیز در شمار روشهای متداول قدرتهای غربی و مدعیان تمدن و
اخلاق است.
در ایران اسلامی، اسناد لانهی جاسوسی که به دست انقلاب افتاد،
نشان داد که همهی این توطئهها، بدقت از سوی رژیم ایالات متحدهی امریکا برای ملت
ایران برنامهریزی شده بود. برای آنان باز گرداندن ارتجاع و استبداد و حاکمیت
وابسته در کشورهای انقلابی، اصلی است که همهی این روشهای کثیف را تجویز
میکند.
٣ ـ در آخرین بخشِ سخنانم، توصیههائی را بر اساس تجربهی عینی
خودمان در ایران و آنچه از مطالعهی دقیق دیگر کشورها به دست آمده است، در معرض دید
و تشخیص و انتخاب شما میگذارم. شکّ نیست که شرائط ملتها و کشورها در همه چیز یکسان
نیست ولی بیّناتی وجود دارد که میتواند برای همه مفید باشد.
اولین سخن آن است که
با توکل به خداوند و اعتماد و حسن ظن به وعدههای مؤکد نصرت الهی در قرآن و
بکارگیری خرد و عزم و شجاعت، میتوان بر همهی این موانع فائق آمد و پیروزمندانه از
آنها عبور کرد. البته کاری که شما بدان همت گماشتهاید بسی بزرگ و سرنوشتساز است،
پس باید زحمات بزرگ را هم بخاطر آن تحمل کرد. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرموده
است: فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِی دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ
تَمْهِیلٍ وَ رَخَاءٍ وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ
أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ وَ فِی دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا
اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَر.
توصیهی مهم آن است که خود را
همواره در میدان بدانید: فاذا فَرغتَ فَانصَب، همیشه خداوند را حاضر و کمککار خود
بدانید: و الی ربک فارغب، و پیروزیها ما را دچار غرور و غفلت نکند: اذا جاء نصرالله
و الفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجاً فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان
تواباً اینها پشتوانههای حقیقی یک ملت مؤمن است.
توصیهی دیگر، بازخوانی دائمی
اصول انقلاب است. شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده
شوند. استقلال، آزادی، عدالتخواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی
تبعیضهای قومی و نژادی و مذهبی، نفی صریح صهیونیزم. اینها ارکان نهضتهای امروز
کشورهای اسلامی است و همه برگرفته از اسلام و قرآن است.
اصولتان را روی
کاغذ بنویسید؛ اصالتهای خود را با حساسیت بالا حفظ کنید؛ نگذارید اصول نظام آیندهی
شما را دشمنان شما بنویسند؛ نگذارید اصول اسلامی در پای منافع زودگذر قربانی
شود.
انحراف در انقلابها از انحراف در شعارها و هدفها، آغاز میشود. هرگز به
امریکا و ناتو و به رژیمهای جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز
سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند اعتماد نکنید؛ به آنها سوء ظن داشته
باشید و لبخند آنها را باور نکنید؛ پشت این لبخندها و وعدهها، توطئه و خیانت نهفته
است. راهحل خود را خود با بهرهگیری از سرچشمهی فیاض اسلام به دست آورید و
نسخههای بیگانه را به خودشان پس دهید.
توصیهی مهم دیگر پرهیز از اختلافات
مذهبی، قومی، نژادی، قبیلهئی و مرزی است. تفاوتها را به رسمیت بشناسید و آن را
مدیریت کنید. تفاهم میان مذاهب اسلامی کلید نجات است. آنها که آتش تفرقه مذهبی را
با تکفیر این و آن دامن میزنند، اگر خودشان هم ندانند مزدور و عملهی
شیطانند.
نظامسازی کار بزرگ و اصلی شما است. این کاری پیچیده و دشوار است.
نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی، یا ناسیونالیسم افراطی، یا گرایشهای چپ
مارکسیستی خود را بر شما تحمیل کند.
اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط
با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور
نیست.
گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است.
هدف نهائی
را باید امت واحدهی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایهی دین و عقلانیت و
علم و اخلاق، قرار داد.
آزادی فلسطین از چنگال درندهی صهیونیستها نیز هدفی
بزرگ است. کشورهای بالکان و قفقاز و آسیای غربی پس از هشتاد سال از چنگال شوروی
سابق نجات یافتند؛ چرا فلسطین مظلوم نتواند پس از هفتاد سال از اسارت صهیونیستهای
ظالم نجات یابد؟
نسل امروز کشورهای اسلامی این ظرفیت را دارد که به چنین
کارهای بزرگی بپردازد. نسل جوان امروز مایهی افتخار نسلهای پیشین خویش است. بقول
شاعر عرب:
قالوا: ابوالصَّخر مِن شَیبان قُلتُ لَهُم کلاّ لَعمَری ولکن منهُ
شیبانٌ
وَ کَم اَبٍ قد عَلاَ بِابنٍ ذُری شَرَفٍ کما عَلا برسول الله
عدنانٌ
به نسل جوان خود اعتماد کنید، روح اعتماد به نفس را در آنان زنده کنید، و
از تجربههای مجرّبان و پیران، آنها را بهرهمند سازید.
دو نکتهی مهم در
اینجا وجود دارد:
اوّل آنکه ملتهای انقلاب کرده و آزاد شده یکی از مهمترین
خواستههایشان حضور و نقش قاطع مردم و آرائشان در مدیریت کشور است، و چون مؤمن به
اسلامند، پس مطلوب آنان « نظام مردمسالاری اسلامی» است، یعنی حاکمان با رأی مردم
برگزیده میشوند و ارزشها و اصول حاکم بر جامعه، اصول مبتنی بر معرفت و شریعت اسلامی
است.
این خود میتواند در کشورهای گوناگون به اقتضای شرائط، با شیوهها و
شکلهای گوناگون تحقق یابد ولی با حساسیت کامل باید مراقب بود که این با دموکراسی
لیبرال غربی اشتباه نشود. دموکراسی لائیک و در مواردی ضد مذهب غربی با مردمسالاری
اسلامی که متعهد به ارزشها و خطوط اصلی اسلامی در نظام کشور است، هیچ نسبتی
ندارد.
نکتهی دوم آن است که اسلامگرائی نباید با تحجّر و قشریگری و
تعصّبهای جاهلانه و افراطی مشتبه گردد. مرز میان این دو نیز باید پر رنگ باشد.
افراطهای مذهبی که غالباً با خشونت کور همراه است، عامل عقبماندگی و دور شدن از
هدفهای والای انقلاب است، و این به نوبهی خود مایهی جدا شدن مردم و در نتیجه شکست
انقلاب خواهد بود.
خلاصه کنم: سخن از بیداری اسلامی، سخن از یک مفهوم نامشخص
و مبهم و قابل تأویل و تفسیر نیست؛ سخن از یک واقعیت خارجی مشهود و محسوس است که
فضا را انباشته و قیامها و انقلابهای بزرگی را پدید آورده و مهرههای خطرناکی از
جبههی دشمن را ساقط کرده و از صحنه بیرون رانده است. با این حال، صحنه همچنان
سیّال و نیازمند شکل دادن و به سرانجام رساندن است. آیاتی که در طلیعهی سخن تلاوت
شد دستورالعمل کامل و کارسازی است؛ برای همیشه و بویژه در این برههی حساس و
سرنوشتساز. خطاب به پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله است، ولی در واقع ما همگی بدان
مخاطب و مکلّفیم. در این آیات، تقوا با همان معنی بلند و گستردهاش، اوّلین توصیه
است، و سپس سرپیچیدن از فرمانبری کافران و منافقان، و پیروی از وحی الهی، و سرانجام
توکل و اعتماد به خداوند.
بار دیگر این آیات را مرور کنیم:
بسماللهالرحمنالرحیم یا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ
الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً(١) وَ
اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ
خَبیراً (٢) وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَکیلاً.
والسلام
علیکم و رحمةالله
اخلال در توليدبرنامه بي بي سي، در پي شناسايي عوامل اين شبكه در تهران
دستگيري شبكه تامين مطلب براي بي بي سي فارسي
در تهران نشان از اشراف اطلاعاتي بالاي دستگاه اطلاعات كشور دارد گفت: مجاري و
منافذ ارسال اطلاعات از درون كشور به بي بي سي كه هدف گذاري اوليه و اصلي آن تخريب
وجهه ملي و تضعيف امنيت ملي ايران بوده كشف شد و اين موفقيتي بزرگ براي دستگاه
اطلاعاتي ايران و سربازان گمنام امام زمان است.
اين فعال سياسي با اشاره به اينكه واكنش خشم آلود بي بي فارسي ناشي از عصبانيت نسبت به اشراف اطلاعاتي جمهوري اسلامي است افزود: در صورت ضربه خوردن منابع كسب خبر و توليد گزارش بي بي سي فارسي در داخل كشور، اين شبكه براي سياه نمايي اوضاع ايران در وضعيت بسيار فقيرانه اي قرار گرفته و حتي قادر به پخش برنامه با كيفيت معمولي عليه ايران نيز نخواهد بود.
مهدي محمدي شبهه بي بي سي فارسي در واكنش به خبر باشگاه خبرنگاران ، اظهار داشت:از همان روز اول فعاليت بي بي سي فارسي و تاسيس دفتر آن در ايران، هر گونه ارتباط با آن شبكه توسط اتباع ايراني ممنوع اعلام شد؛ لذا هرگز مشكل حقوقي در برخورد با فعاليت اين افراد وجود ندارد.
دبير سياسي كيهان با اشاره به فعاليت جاسوسي بي بي سي فارسي فراتر از تهيه گزارش و مطلب، گفت: در مدل هاي نوين جاسوسي، استفاده از گزارشگران و خبرنگاران در قالب پوشش هاي مختلف، يك امر كاملا شناخته شده است كه با توجه به سابقه فتنه انگيزي و جاسوسي بي بي سي امري محتمل است.
محمدي با بيان اينكه برخورد با شبكه جاسوسي بي بي سي فارسي در ايران ضروري است، خاطرنشان كرد: هدف اين شبكه انتقال اخبار و اطلاعات به دشمن ايران بوده لذا همكاري با يك نهاد غير قانوني به نام بي بي سي فارسي، اقدام عليه امنيت ملي كشور محسوب مي شود./ط
امام جمعه فقيد يزد: همه اموالم بايد در اختيار ولي فقيه باشد
به گزارش خبرنگار «خبرگزاري دانشجو»، حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي صدوقي، امام جمعه فقيد يزد كه تيرماه امسال دار فاني را وداع گفت، وصيت كرده است كه بخش اصلي اموال و دارايي هايش زيرنظر رهبر معظم انقلاب قرار گيرد. امام جمعه فقيد يزد كه تنها فرزند ذكور سومين شهيد محراب، آيت الله صدوقي بود در وصيت نامه خود عنوان كرده كه «تمام اموالم پس از من بايد زيرنظر ولي فقيه باشد، غير از اين، يك حساب شخصي دارم كه مبلغ كمي در آن است و آن هم مربوط به خانواده است، ولي بقيه اموال بايد در اختيار ولي فقيه قرار گيرد.»
طيفهاي جريان نزديك به فتنه روز يكشنبه جلسه دارند/ همايش براي روز عيد غدير
![]() |
محمد علی غریبانی که اکنون رییس دورهیی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است در گفتوگو با «اعتماد» اما از دیگر فعالیتهای پیش روی جبهه متبوعش خبر داد؛ اینکه اصلاحطلبان روز یکشنبه قرار است با اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون دیدار و گفتوگو کنند. اهمیت این دیدار به این دلیل است که مجمع روحانیون بعد از جدا شدن حجتالاسلام کروبی دیگر عضو جبهه اصلاحات نبوده و از سوی دیگر اعضای این مجمع از جمله حجتالاسلام خاتمی و آیتالله موسوی خوئینیها از جمله چهرههای شاخص اصلاحطلب محسوب میشوند که نظرات آنها در جبهه اصلاحات حایز اهمیت است. ..به گفته غریبانی این فعالیتها جنبه انتخاباتی ندارد هر چند در همایشی که قرار است در عید غدیر اواخر آبان، برگزار شود درباره نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات هم تصمیمگیری میشود. |
پروژهمشترك فتنهگران قديم و جديد براي لاپوشاني فساد 3000 ميلياردي
![]() |
تازه ترين اطلاعات دريافتي كيهان حكايت از آن دارد كه در جريان فتنه و انحرافي درباره پرونده فساد 3000 ميلياردي به راهبردي واحد رسيده اند. بنابرگزارش هاي موجود در اختيار كيهان جريان انحرافي كه هم اكنون به شدت از حجم و عمق اسناد كشف شده در پرونده فساد 3000 ميلياردي بهت زده و نسبت به سرنوشت خود نگران است، در تازه ترين طراحي انجام شده تصميم گرفته از دو سفر رئيس جمهور يكي از اردبيل- كه انجام شد- و ديگري به نيويورك براي لاپوشاني افتضاح به بارآمده استفاده كند. همانطور كه اكنون كاملاً آشكار شده اين جريان در استفاده از سفر اردبيل براي به حاشيه بردن اين خبر هولناك - يا به تعبير يكي از يدرهاي اين جريان تبديل تهديد به فرصت- كاملاً شكست خورده است چرا كه اظهارات شتابزده و عصبي رئيس جمهور در اين سفر جز بوجود آوردن اين سؤال كه چرا وي خود در برخورد با اين فساد پيش قدم نشده حاصلي نداشته است. درباره سفر نيويورك نيز اطلاعات موجود نشان مي دهد اين جريان درصدد آن است كه با ايجاد بمب هاي خبري و حركات پر سر و صدا وضعيتي بوجود بياورد كه در آن خبر فساد 3000 ميلياردي از ذهن افكار عمومي پاك شود. در عين حال سؤالي كه در اينجا وجود دارد اين است كه اگر اين جريان از رسيدگي علني و شفاف به اين پرونده نگران نيست چرا به پروژه سازي پي درپي براي به حاشيه راندن آن روي آورده است. در همين حال از محافل مرتبط با جريان فتنه خبر مي رسد كه اين جريان 2 راهبرد اصلي را در قبال اين جريان در پيش گرفته است. راهبرد نخست فراتر بردن اتهام از دولت و متهم كردن همه اركان نظام كه سخنان روز چهارشنبه آقاي احمدي نژاد در اردبيل كمك مهمي به آن بود. راهبرد دوم اين است كه به هر شكل ممكن اسناد و اخبار ارتباط متهم اول پرونده با دولت اصلاحات و چهره هاي اصلاح طلب (در كنار جريان انحرافي) را لاپوشاني كنند. برخي از يافته هاي اخير در پرونده فساد 3000 ميلياردي حكايت از آن دارد كه متهم اول پرونده داراي ارتباطي گسترده با جريان دوم خرداد بوده و در سال هاي اخير توانسته به بخش آلوده دولت نيز نزديك شود. اين يافته ها اثبات كننده يك فرضيه بسيار مهم و البته ديرين است كه تأكيد مي كند عقبه اقتصادي و سياسي دو جريان انحرافي و فتنه يكسان است. |
خاتمی :اسلام واقعی اسلام ماست!
به نقل از خبری که در تاریخ24شهریور در سایت جرس منتشر شد؛ درحالی که سران فتنه واصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با نادیده گرفتن رای اکثریت مردم ادعای تقلب کردند و ضمن زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، آشوب های خیابانی به راه انداختند، محمد خاتمی در دیدار با جمعی که با عنوان آزادگان دفاع مقدس از آنها یاد می شد، مدعی شد:« قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است وچارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید درچارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی است که مبنای عمل ماست، نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد، اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»
به نظر می رسد بروز اغتشاشات و قانون شکنی های اصلاح طلبان در طی دو سال گذشته نیز بر اساس التزام به همین دیدگاه خاتمی در مورد قانون اساس کشور بوده، البته باید توجه داشت براساس کدام اصل از این قانون اساسی ای که از نظر خاتمی و اصلاح طلبان وحی منزل نیست ولی باز همچنان مبنای عمل آنها است!، حوادث سال 88 انجام شده است؟
خاتمی در ادامه با چشم پوشی بر اقداماتی که تا کنون از سوی اصلاح طلبان در زیرسئوال بردن ارزشهای اسلامی و انقلابی وآموزه های امام خمینی(ره) صورت گرفته، ادامه داد:« اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر انسانی می تواند داشته باشد.»
وی در ادامه مدعی شد:« امروز هم اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا ندارد! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست، وفاداری ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.»
این در حالی است که تا کنون بیشترین هجمه به مبانی اسلام، ارزشهای دینی و انقلابی، فرامین امام(ره) درطی سال های گذشته از سوی حامیان تفکر اصلاح طلبی صورت گرفته، هنوز حافظه تاریخی مردم ایران موج انبوه شبهه پراکنی ها وحمله های روزنامه های اصلاح طلب به مقدسات دینی مردم ایران، امام خمینی(ره) و تفکرات ایشان را فراموش نکرده اند، هنوز جای زخم عمیق احساسات مردم ایران که از اقدامات فتنه گران همانند اهانت به تمثال امام خمینی(ره) در 16 آذر و یا حمله به عزاداران و به آتش کشیدن پرچم ها و کتیبه های حسینی در عاشورای 88 به وجود آمد و خشم و انزجار عمومی را برانگیخت، التیام نیافته است، آیا خاتمی فکر می کند مردم مسلمان و انقلابی ایران اقدامات فتنه گران را فراموش می کنند!؟
حركتهای عظیم
اسلامی اخیر مقدمه تحول بزرگتر و حاكمیت اسلام/ مراقب تهديدها از جمله اختلاف شيعه
سني ب
|
![]() |
![]() حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سهشنبه شب در دیدار علما، نخبگان و روشنفكران شركت كننده در پنجمین مجمع عمومی جهانی اهل بیت علیهم السلام و همچنین نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در كشورهای مختلف، ضمن بیان ظرفیت های پیروان اهل بیت علیهم السلام و همچنین تهدیدهای پیشروی جهان تشیع و امت اسلامی، تأكید كردند: حركتهای عظیم اسلامی اخیر در دنیای اسلام، مقدمه تحولی بزرگتر و حاكمیت اسلام است و موضع پیروان اهل بیت علیهم السلام، حمایت از این حركت های اسلامی است. رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار كه در تالار آئینه حرم مطهر امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس برگزار شد، در بیان ظرفیت ها و امتیازات مکتب اهل بیت علیهم السلام خاطر نشان كردند: اولین ملت و كشوری كه توانست نظام مبتنی بر اسلام و قرآن را بهوجود آورد، یك ملت و كشور پیرو اهل بیت علیهم السلام بود. حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امروز جوانان كشورهای اسلامی برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود، بهجای مكاتب مادی متوجه تعالیم اسلامی شده اند و این افتخار به بركت حركت ملت ایران بهوجود آمده است. ایشان حركت های اسلامی اخیر در مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن را از الطاف الهی خواندند و خاطر نشان كردند: موضع ما حمایت از این حركت ها و تقویت آنها است و امیدواریم این حركت های اسلامی منجر به قطع كامل سلطه دشمنان اصلی یعنی صهیونیست ها و آمریكا شود. رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: در كنار این امتیازات و ظرفیت ها باید مراقب تهدیدها و آسیب ها نیز بود كه از جمله آنها ایجاد اختلاف میان مذاهب گوناگون اسلامی بهویژه شیعه و سنی است. حضرت آیت الله خامنه ای با تأكید بر اینكه ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی با انگیزه های سیاسی بین المللی انجام می گیرد، افزودند: دنیای استكبار در كنار سیاست اسلام هراسی، سیاست شیعه هراسی را نیز به صورت ویژه دنبال می كند كه باید در مقابل این تلاشها كاملا هوشیار بود. ایشان با تأكید بر اعتقاد راسخ پیروان اهل بیت علیهم السلام بر وحدت میان امت اسلامی خاطر نشان كردند: سعادت امت اسلامی بهویژه سعادت شیعیان در گرو اتحاد میان امت اسلامی است. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به شكست مكاتب مادی در پاسخگویی به نیازهای بشری و سوالات جدید، تأكید كردند: باید معارف دینی از جمله معارف اهل بیت علیهم السلام متناسب با نیازهای روز در اختیار مسلمانان و جوامع غیر اسلامی قرار گیرد. حضرت آیت الله خامنه ای در پایان تأكید كردند: تحولات كنونی در دنیای اسلام نوید بخش آینده روشنی است و نشانه های این آینده روشن و تحول عظیم آشكار شده است. در ابتدای این دیدار شیخ نعیم قاسم معاون دبیركل حزب الله لبنان، شیخ حسن سلطان از بحرین، حجت الاسلام و المسلمین اكبری از افغانستان، سیدعمار حكیم رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، حجت الاسلام و المسلمین شیخ العمری از عربستان و خانم هاجر حسینی از آمریكا، به بیان دیدگاههای خود در خصوص تحولات منطقه و بیداری اسلامی و رشد روزافزون گرایش به اسلام در جهان پرداختند و ضرورت هوشیاری در مقابل تهدیدهای دشمنان امت اسلامی و لزوم وحدت بیش از پیش دنیای اسلام را مورد تأكید قرار دادند. در این دیدار همچنین حجت الاسلام و المسلمین اختری دبیركل مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام ضمن ارائه گزارشی از اجلاس پنجم مجمع عمومی، به حضور بیش از پانصد نفراز فرهیختگان و نخبگان از ١١٠ كشور جهان در این اجلاس اشاره كرد. |
![]() |
![]() |
در فاصله كمتر از شش ماه مانده
تا انتخابات مجلس نهم، بحث نحوه حضور جريان فتنه و متعلقين به آن در انتخابات، يكي
از مباحث اختلافي و داغ در ميان چهرههاي وابسته به اين جريان است، بهطوري كه هر
يك از طرحهاي "تحريم"، "مشاركت مشروط" و "مشاركت فعال" طرفداراني دارد. در عين حال، بخش عمدهاي از جريان فتنه و افرادي
مانند خاتمي و موسوي خوئينيها كه سياسيكاريهايشان بر وجوه ديگر فعاليت سياسي
ميچربد، معتقد هستند كه در صورت پيگيري كردن سناريوي تحريم، عملاً جريان اصلاحطلب
كه در اثر حوادث سال 88 و تغيير ماهيت به آنچه كه آن را جنبش سبز ميخوانند، به يك
جريان اپوزيسيون و نامطلوب تبديل شده و كارآيي خود را از دست داده، به سرنوشت نهضت
آزادي دچار خواهد شد. طيف مخالف تحريم با تأكيد بر باقي ماندن در قدرت به
هر قيمتي كه شده و بازسازي جريان فتنه با تغيير عنوان از جنبش سبز به همان جريان
اصلاحطلب، ميگويند بايد بهنحوي عمل كرد كه براي تحريم نكردن انتخابات از نظام
امتيازهايي گرفته شود و در مقابل كمترين امتياز داده شود. بر اين اساس، عوامل داخلي جريان فتنه تقريباً به
اين جمعبندي رسيدهاند كه در مقطع فعلي بايد بر مشاركت مشروط تأكيد شود و مرزهاي
اين شروط را نيز همان شرطهاي خاتمي تعيين ميكند، اگرچه بهدليل القاي فضاي منفي
در افكار عمومي از تعبير "شرط گذاري" به نوعي منت گذاشتن، بايد بهجاي استفاده از
اين تعبير از الفاظي مانند "الزامات و بديهيات برگزاري انتخابات آزاد" استفاده
شود. جريان فتنه در اين چارچوب تصميم گرفته است كه در
شرايط فعلي با هرگونه ساز ناكوك كه اين تلقي ايجاد شود كه شروط خاتمي نوعي ژست است
و در عمل، حاضر به كوتاه آمدن از آن هستند، برخورد شود. در اين زمينه، حتي از حجم
فعاليتهايي كه مصطفي كواكبيان بهعنوان هماهنگ كننده اقليت مجلس و اسحاق جهانگيري
بهعنوان هماهنگ كننده كشوري آغاز كرده بودند، كاسته شده و به آنها نيز در اين
زمينه تذكر داده شده است. اين طيف معتقدند كه يكي از كاركردهاي سناريوي
مشاركت مشروط، متفق كردن جريان فتنه با ظرفيتهايي مانند برخي از نمايندگان مجلس
است كه منتسب به جريان اصلاحطلب هستند اما در جريان فتنه برخورد نامعقولي
نداشتهاند و قرار گرفتن آنها در كنار عناصر تابلودار فتنه، امكان سفيد شدن اين
عناصر را نيز فراهم ميكند. بر اساس سناريوي مشاركت مشروط كه امتيازگيري
حداكثري و امتيازدهي حداقلي را در خود دارد، پيشبيني شده كه يا نظام شروط خاتمي را
ميپذيرد و فضا را براي آنها باز ميكند كه به معناي پيروزي اين جريان است و يا
صحنه را بر فتنهگران ميبندد كه در نتيجه با مظلومنمايي و بدون اعلام تحريم مشابه
اقدامي كه مجمع روحانيون در انتخابات مجلس چهارم (سال 72) كرد، كنار ميكشند و از
اين عقبه مظلومنمايي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم استفاده ميكنند. در عين حال، سناريوي مشاركت مشروط و حتي كنار كشيدن
از انتخابات، پروژه آشكار جريان فتنه است اما در كنار اينكه با دست پس ميزنند و با
افرادي كه خارج از اين چارچوب اظهارنظر يا فعاليتي كنند، برخورد ميكنند، قرار شده
است كه به صورت چراغ خاموش تا حدي كه امكان دارد، افرادي به داخل مجلس فرستاده شوند
تا پتانسيل يك جريان اقليت متمايل به فتنه در قوه مقننه از دست نرود. اين در حالي است كه سياست قطعي نظام در برخورد با
عنا 'جشنواره بین المللی فیلم تورنتو' در حالی با نمایش بیش از سیصد فیلم از شصت کشور جهان روز پنج شنبه ( ١٧ شهریور ) فعالیت ده روزه خود را آغاز کرد که به نظر می رسد امسال به محلی برای نمایش فیلم های فیلمسازان ایرانی حامی فتنه 88 تبدیل شده است. به نقل از سایت صدای آمریکا، بزرگترین رویداد فرهنگی و هنری سال ٢٠١١ کانادا با نمایش ٢٦٨ فیلم بلند و ٦٨ فیلم کوتاه از کشورهای سراسر جهان به مدت ده روز در بزرگترین شهر کانادا برگزار می شود. مواضع ضد انقلابی شجریان ،ظاهرا مقداری تعدیل شده است. شنیده ها حاکی از آن است محمدرضا شجریان در حمایتهای خود از جریان فتنه دچار شک و تردید شده است. به گزارش ندای انقلاب چندی پیش در پی مذاکره طرفداران جریان فتنه با محمد رضا شجریان برای اجرای برنامه در سالگرد فتنه 88در مالزی و هند و متعاقبا برنامه ریزی برای بهره برداری از کنسرت موسیقی مذکور به نفع جریان فتنه و جو سازی و تبلیغ بر ضد نظام، با رایزنی به عمل آمده با نامبرده، وی متقاعد شد با وجود برنامه ریزی مقدماتی، از شرکت در برنامه مذکور انصراف دهد. طرفداران جریان فتنه با پوشش شرکت پارس تراول مبادرت به رایزنی و مذاکره با شجریان کرده بودند که در پی تشریح مواضع ضد انقلابی آنان برای شجریان، وی متقاعد شد به برگزار کنندگان پاسخ منفی دهد. در راستای جلوگیری از سو استفاده مجدد بیگانگان و ضد انقلاب از نامبره به عنوان مطرح ترین خواننده سنتی کشور، از حدود یک سال و نیم پیش تعامل با وی آغاز شده و مقداری مواضع ضد انقلابی وی تعدیل شد. برخی از موضع گیری های وی نشان دهنده پشیمانی نسبت به حمایت از جریان فتنه دارد. یکی از کابران سایت ضد انقلابی آزادگی بعد از گذشت یکسال ونیم از مرگ جریان فتنه، تازه متوجه افول ومرگ این جریان فتنه گر در صحنه سیاسی ایران شده است یکی از کابران سایت ضد انقلابی آزادگی بعد از گذشت یکسال ونیم از مرگ جریان فتنه، تازه متوجه افول ومرگ این جریان فتنه گر در صحنه سیاسی ایران شده است. برخی اعضای خانواده امام موسی صدر در گفتگوهای رسانه ای انگشت اتهام را به سمت جلال الدین فارسی، شهید محمد منتظری و محسن رفیق دوست گرفتند و کوشیدند تا از آب گل آلود ماجرای سقوط قذافی ماهی گیری کنند. سقوط رژیم قذافی در لیبی و فرار رهبر سبز این کشور از طرابلس پس از شش ماه جنگ داخلی، بهانه ای شده که رسانه های داخلی به بررسی ریشه های روابط انقلاب اسلامی ایران و رژیم قذافی بپردازند. در این میان موضوع ربودن شدن امام موسی صدر و تمایلات سیاسی برخی اعضای خانواده رهبر شیعیان لبنان نیز سبب شده تا این بررسی ها رنگ و بوی سیاسی تری به خود بگیرد. بنی صدر در راستای جا انداختن پروژه جدید تهدیدات نظامی غرب علیه ایران اسلامی که با تهدید سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در هفته گذشته کلید خورد، به بهانه جلوگیری از دخالت نظامی وسیاسی غرب در ایران، 25 راهکار به ضرر ملت و دولت ایران ارائه کرد! ابوالحسن بنی صدر که بارها خیانت به ملت و کشور ایران و وابستگی خود به غرب را ثابت کرده در راستای جا انداختن پروژه جدید تهدیدات نظامی غرب علیه ایران اسلامی که با تهدید سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در هفته گذشته کلید خورد، به بهانه جلوگیری از دخالت نظامی وسیاسی غرب در ایران 25 راهکار به ضرر ملت و دولت ایران ارائه کرد! يك شبكه هماهنگي رسانه اي گروهك هاي ضدانقلاب، تمايل خاتمي براي دور زدن موسوي و كروبي و حضور در انتخابات را وقاحت خواند. بالاترين با بيان اينكه «درباره خاتمي ديگر هيچ ابهامي باقي نمانده» نوشت: شرم بر تو آقاي خاتمي كه در جواب درخواست موسوي براي عدم حضور در انتخابات مي گويي بنده فقط به وظيفه خود عمل خواهم كرد. اين شبكه وابسته به اپوزيسيون مي نويسد: عجب روزگار غريبي است، در اين 2 سال چه چيزها كه نديديم و نشنيديم. از اين خوشحالم كه جنبش سبز توانست چهره واقعي همه را نشان دهد. آقاي خاتمي هنوز هم باورش برايم سخت است كه اين حرف را زده باشيد، اما اگر چنين باشد آيا اسم اين كار را مي شود به جز وقاحت گذاشت؟» «خبرآنلاين؛ دختر ميرحسين موسوي اخيرا با خاتمي ديدار كرده است. وي به نقل از پدرش به خاتمي گفته شما بايد انتخابات مجلس را تحريم كنيد و خاتمي هم كه سخت طرفدار حضور در انتخابات است در پاسخ گفته بنده فقط به وظيفه خود عمل خواهم كرد.» بالاترين افزود: چه كارهايي كه شيريني پست و مقام با آدم نمي كند! آقاي خاتمي گيرم از روي ميرحسين كه الان 7 ماه است در حصر است خجالت نكشيديد، آيا خون ريخته شده ندا رو هم فراموش كرديد؟ از روي سينا آرامي خجالت نكشيدي. براي تو آمده بود، فكر مي كرد كه تو هم سبز هستي، خبر نداشت كه تو هر روز رنگ عوض مي كني. ما هم نمي دانستيم، اما حال فهميديم. آقاي خاتمي، شما و دوستان گراميتان آزاديد كه در هر انتخابات شركت كنيد، حيف كه بعضي سودجو تو را سبز مي دانند و باعث بدنامي ما مي شوند. درود بر موسوي و كروبي باغيرت، يك تار گنديده آنها به صد تا مثل امثال شما مي ارزد. در همين حال مجتبي واحدي سردبير فراري آفتاب يزد كه خود را مشاور كروبي معرفي مي كند، ضمن تخطئه اصلاح طلبان نوشت: حاكميت با چه زباني به شما بگويد كه تصميم خود را درباره شما گرفته است. براي بسياري از تحليلگران سياسي روشن نيست كه اصرار برخي از اصلاح طلبان براي سخن گفتن درباره انتخابات به خاطر چيست؟ یک کارشناس مسائل تاریخی با بیان این که فتنه 88 جنگ احزاب جمهوری اسلامی بود،گفت در جریان فتنه 88 همه طیفهای مخالف نظام حضور داشتند. موسی حقانی کارشناس مسائل تاریخی با حضور در آئین معرفی کتاب "نقشه نقش بر آب" که به بررسی سخنان رهبری در مورد فتنه 88 اختصاص دارد، اظهار داشت: این کتاب، کتاب مهمی است ولی متاسفانه ما این طور کارها را کمی با تأخیر انجام میدهیم چرا که در حال حاضر مدتی از فتنه میگذرد. وی با بیان اینکه دشمنان انقلاب در برخی مواقع از ما جلوترند، افزود: رهبری در فتنه تاکید داشتند که باید روشنگری کنیم تا بتوانیم از فتنه رد شویم. حقانی با ذکر این مسئله که بعد از گذشت مدتی از فتنه قطعاً مستندات زیادی در مورد آن وجود دارد خاطرنشان کرد: توقع ما در مورد مسائلی که مربوط به رهبر انقلاب میشود، بسیار بالاست. این کارشناس مسائل تاریخی با بیان اینکه فتنه آمیخته شدن حق و باطل برای رسیدن به یک مقصود باطل است، تاکید کرد: معلوم است که فتنهگران به دنبال یک هدف باطل بودند. حقانی با ذکر این مسئله که مردم در تصمیمگیریهای خود تحت تاثیر خواص هستند، اظهار داشت: رهبری هدف فتنه را جمع کردن بساط جمهوری اسلامی ایران و حقیقت دین و حتی شعارهای دینی معرفی میکنند که ما از این نکته غفلت کردهایم. این کارشناس مسائل تاریخی بیان داشت:سران فتنه در راستای براندازی حرکت میکردند، یا اینکه عواملی دیگر آنها را به صحنه هل دادهاند، بحث دیگری است ولی یکی از نکاتی که در رابطه با جریان فتنه 88 باید مورد توجه قرار گیرد ارتباط آن با فتنه 78 است که ما از آن هم غفلت کردهایم. حقانی گفت: نکته دیگر بحث اسلام ناب و اسلام آمریکایی در جریان فتنه است که باید به این مسئله هم توجه صورت گیرد. وی یادآور شد که ما در جریان مشروطه دنبال مردمسالاری دینی بودیم ولی با مسائلی که برخی در آن زمان بوجود آوردهاند، حتی بسیاری از بزرگان هم نتوانستند تحلیل درستی داشته باشند. حقانی تصریح کرد: بعد از مشروطه ما شاهد رشد جریانی در کشور هستیم که یا از اسلام مارکسیستی و یا اسلام سوسیالیستی سر در آورده و به نظر من شاید مشکل سران فتنه هم این باشد که مسائل دینی خود را خارج از چارچوب اسلام فقاهتی مطرح کردند. وی با تاکید بر این نکته که فتنه 88 جنگ احزاب جمهوری اسلامی بود، اضافه کرد: در جریان فتنه 88 همه طیفهای مخالف نظام حضور داشتند. حقانی در پایان سخنانش با بیان اینکه جریان انحرافی هم از همین معضلی که ذکر کردیم رنج میبرد، اظهار داشت: اگر ما به این معضل نپردازیم و به آن دقت نکنیم با مشکل مواجه میشویم بر این اساس باید ارتباط با نظام ولایی و مرجعیت و همچنین اسلام فقاهتی توجه کافی داشته باشیم. وی با اشاره به شعارهای انتخاباتی مهدی کروبی در حمایت از دروایش، به جرس گفته است: دراویش به طور عرفی به کسی رای می دهند که آن شخص از حقوقشان حمایت کرده باشد و چون درگذشته آقای کروبی بارها از حقوق درویشان دفاع کردند در دوره انتخابات ریاست جمهوری دراویش به ایشان رای دادند اعم از گنابادی و غیر گنابادیها. ما ۲۰ میلیون نفریم سخنگوی دراویش گنابادی در ادامه در ادعایی عجیب جمعیت دراویش را ۲۰ میلیون نفر اعلام و عنوان کرد در انتخابات آینده همگی به کاندیدای حزب آقای کروبی رای می دهیم. او گفت: مقامات حکومتی احتمال بسیار زیاد می دهند که دراویش در انتخابات بعدی هم به کاندایداهای حزب آقای کروبی رای بدهند و (ممکن است) خیل دراویشان در ایران که جمعیتی نزدیک بیست میلیون هستند بگویند کاندیدای ما کروبی است و باید از زندان آزاد شوند. آقای آزمایش البته نگفت، اگر دراویش ۲۰ میلیون رای دارند و همگی به کروبی رای دادند، چرا او تنها موفق به کسب ۳۳۰ هزار رای شد. گرچه آماری مستندی از تعداد دراویش گنابادی وجود ندارد اما بر اساس گزارش های میدانی جمعیت آنان در بسیاری از شهرها از ۲۰۰ نفر تجاوز نمی کند با این حال آنان برای جلب حمایت سیاسیون همواره جمعیت خود را میلیونی معرفی می کنند. عمده دراویش در شهرهای گناباد، ششده وقره بلاغ فسا، بروجرد و چند شهر دیگر سکونت دارند. ما را نزدیک به جریان انحرافی می دانند سخنگوی دراویش گنابادی علت دوم رویدادهای اخیر کوار را جریان انحرافی دانست و عنوان کرد که نظام ما را نزدیک به جریان انحرافی می داند و به همین دلیل روحانیونی را برای مقابله با عرفان های نوظهور راهی شهرها کرده است. آزمایش در این باره اظهار داشته است: قوه قهریه جریان وابسته به اسفندیار رحیم مشایی و احمدی نژاد را که جریان انحرافی معرفی می کنند، تابع طریقت می دانند نه تابع شریعت و می گویند اینها به نحوی از انحا به عرفان و تصوف و درویشی ربط دارند و به همین دلیل با هدف سرکوب دراویش می خواهند برای پاکسازی مقدمه سازی کنند. او منظور خود را از پاکسازی، انتخابات مجلس نهم بیان کرد که ممکن است حامیان جریان انحرافی در آن پیروز شوند. به گفته آزمایش این موضوع "باعث شد که در طول ماه رمضان تعدادی از روحانیون تعلیم دیده را به مترو فرستادند و اینها زیر عنوان برنامه مشاوره نسیم معنوی با بقول خودشان عرفانهای نوظهور شروع به مبارزه فرهنگی کردند به اصطلاح و با مردم صحبت می کردند و آنها را از در غلطیده شدن به تصوف و عرفان و غیره بر حذر می داشتند." به گفته او حضور حجت الاسلام شهبازی در کوار هم در همین راستا بوده است. آقای شهبازی اواسط ماه رمضان به عنوان مبلغ به یکی از روستاهای کوار رفته و در مورد فرق و مذاهب مختلف به مردم راهنمایی داده است. به دنبال این رویداد، تعدادی از دراویش گنابادی که از فعالیت حجت الاسلام شهبازی ناراحتند، ضمن اهانت به مقدسات، او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و زمینه اعتراض و راهپیمایی مردم کوار در روز جمعه را فراهم می کنند. البته مقابله دروایش نعمت اللهی گنابادی با مردم معترض منجر به درگیری شد و ده ها زخمی بر جای ماند. از جمله حدود ۳۰ معترض با تیراندازی دراویش راهی بیمارستان شدند. در ادامه ماجرا تعدادی از تیراندازان و افراد مسلح دراویش دستگیر شدند. سخنگوی دراویش گنابادی درباره ضرب و شتم آقای شهبازی، اهانت به مقدسات و تیراندازی به سمت مردم توضیحی نداده اما مدعی است دروایش در کوار سرکوب شده اند و حتی "یک حالت کودتایی علیه کل دراویش دارد." آزمایش همچنین گفت که وکلایی در داخل کشور درصدد تنظیم شکایت به مقامات مسئول دادگستری و رئیس قوه قضاییه هستند و و دراویش قصد دارند اطلاعات حادثه اخیرا را در قالب یک فایل به نماینده سازمان ملل متحد ارسال کنند. احمد صبوری در مقاله خود نوشت: «اصلاحطلبها در این نزدیک به دو سالی که به خارج هجوم آوردهاند، با استفاده از منابع مالی لایزال که در طی ۲۸ ساله مشارکت تمام عیار در اقتصاد ایران تل انبار کرده اند، تحقیقا همه اهرمهای تبلیغی و اطلاعرسانی را تسخیر کردهند» در روز ۲ سپتامبر (۱۱ شهریور) طی مقالهای از رقابت نزدیک منافقین و اصلاحطلبان مقیم غرب برای نزدیکی به آمریکا نوشت. وی بدون اشاره به ابراز پیشمانی این طیف از اصلاحطلبان و فاصله گرفتن آنها از اصول و آرمانهای انقلاب نوشت: «سایت پشت سایت، تلویزیون بعد از تلویزیون «سبز» شد. در دیپلماسی و بده بستان جهانی ره صد ساله را در آنی در نوردیدند. اینها نبودند که سفارت آمریکا را اشغال کردند، فریاد مرگ بر آمریکا برایشان از نماز شب واجبتر نبود، برای رفتن به دستشویی عمومی، پرچم ۵۰ ستاره را لگد مال نمیکردند؟» صبوری با اشاره به ارتباطات نزدیک آنها با مقامات آمریکایی افزود: «تنها پس از یک سال اقامت در خارج، در کمیته خارجی سنای آمریکا پیدایشان شد. این روزها با زبان روزه بعد از اقامه جماعت نماز صبح با سناتورها و ژنرالهای چند ستاره آمریکایی مینشینند، کنفرانس گوادالوپ ۲ تشکیل میدهند و برای «منافع ملی» ملت! میبرند و میدوزند». نویسنده گویا نیوز همچنین با اشاره به تلاشهای منافقین برای خروج از لیست گروهکهای تروریستی آمریکا اضافه کرد: «از طرف دیگر مجاهدین خلق ... هرچه پس انداز کرده بودند را به پای رودولف جولیانی و اد رندل و ژنرال کلارک و هاوارد دین و ... ریختند. در پشت درهای کنگره آمریکا دخیل بستند که ما هم هستیم و ما هم به خوبی «منافع ملی» را پاس خواهیم داشت که «من آمریکا مستطعتم قوه»، چه غوغایی است برای حفظ این بیچاره "منفعت ملی" وی با اشاره به تحول اصلاحطلبان برای ایجاد رابطه با دشمن درجه یک ملت افزود: «اصلاحطلبها این بار به این نظر رسیدند که «منافع ملی» ما در این مقطع در گرو قربت به آمریکا است و چون اینها برندگان انتخابات ۸۸ هستند، بنابراین فقط ملت به اینها برای ارتباط گرفتن با غرب و بده بستان وکالت تام وتمام داده است. لابد میدانند اصلاحطلبها به سختی ۳ تا ۴ میلیون شکم سیر وضع خوب (که نیمی از ثروت کشور را در تملک دارند) را نمایندگی میکنند. به علاوه حتما یادشان است که برای به هیجان آوردن جوان های ساده متنفر از آن طرف از هر تهییجی که میشد، مثلا از ترانه «سر آمد زمستون»، استفاده شد که شارش را اطلاحطلب متخصص (محسن سازگارا) در نافرمانیهای مدنی ساکن در بیت جورج بوش، در فروردین سال ۶۰ ربود. میدانم که میدانند که اگر سید موسوی بزرگوار و شیخ در حصر خانگی و زندانیان اکثرا در مرخصی هفتگی، رأی حقیقی ۲۴ میلیون ایرانی را می داشتند تا به حال خانه بر سر رژیم خراب شده بود». احمد صبوری در ادامه همچنین افزود : «جنگی است به پا برای تقرب به آمریکا!. از یک طرف اصلاحطلبها و از طرف دیگر مجاهدین، بنابراین مجاهدین فقط پول خرج میکنند آن هم مثل یک ملوان مست. به هر سیاستمداری که در آمریکا بیابند و قابل خرید باشد برای ۱۰ دقیقه سوک سوک، پول خوبی میدهند، اما اصلاحطلبهای خودمان چون تازه نفسند و تحصیل و کار خوب هم داشتهاند کارشان جاندارتر است، در پشت پرده میدهند و میگیرند و در جبهه افکار عمومی هم سخت فعالند خبرگزاری فارس: در پی عملیاتهای سپاه، مجید کاویان جانشین فرمانده کل تروریستهای پژاک به هلاکت رسیده است. به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، در پی عملیاتهای نیروی زمینی سپاه در مقابله با گروهک تروریستی پژاک، مجید کاویان با اسم مستعار سمکو سرهلدان جانشین فرمانده کل تروریستهای پژاک روز شنبه 12 شهریورماه به هلاکت رسیده است. برخورد قاطع و سریع با شرکتهای متخلف می تواند اثربخشی زیادی برای مردم داشته باشد ، تقریبا اکثر تبلیغات ماهواره ای در خصوص کالاهای غیراستاندارد موجب ضرر و زیان زیادی برای مردم شده است و خصوصا داروهای افزایش ... و قد و لاغری و چاقی و..... و در کنار آن محل درآمد شبکه های ماهواره ای نیز از بین می رود. حماسه نیوز به گزارش بولتن نیوز: درتاریخ 30 اردیبهشت سال 90 آقای کریمی مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص منع تبلیغات ماهواره ای مطالبی را در خصوص برخورد با شرکتهایی که در شبکه های ماهواره ای غیر مجاز تبلیغات می کنند عنوان نمودند اما با گذشت بیش از سه ماه و اندی متاسفانه هنوز شاهد تبلیغات گسترده تعدادی از شرکتها و افراد حقیقی ایرانی در شبکه های ماهواره ای مبتذل می باشیم! . شبکه های ماهواره ای ابزار تهاجم فرهنگی دشمن: با توجه به اینکه شبکه های ماهواره ای بخشی از ابزار تهاجم فرهنگی دشمن به باورهای اخلاقی و اعتقادی و اجتماعی مردم محسوب می گردد و حمایتهای مالی از آنها می تواند در بقای آنها بسیار موثر باشد حمایت مالی از راه ارائه تبلیغات گذشته از بخش ابتذال نوع تبلیغات مستقیما ارائه کمک مالی به دشمنان مردم ایران محسوب می شود و در همین رابطه مراکز مسئول در سازمانهای ذینفع در این قضیه می بایست با جدیت با این تخلف و جرم مشهود برخورد قانونی کنند و در همین رابطه راه کارهای قانونی و ابزارهای مناسب جهت برخورد با مراکز ارائه دهنده تبلیغات در کشور به وفور وجود دارد . همه شرکتها و افراد تبلیغ کننده برای رسیدن به مقصود ، کانالهای ارتباطی خویش را همانند شماره تلفن و یا سایت ویا ایمیل خود را براحتی در تبلیغات ماهواره ای عرضه می کنند و مراکز مسئول مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می توانند با هماهنگی با وزارت ارتباطات و قوه قضاییه نسبت به برخورد با تبلیغ دهنده گان ماهواره ای اقدامات قانونی مقتضی را انجام دهند. برخورد قاطع و سریع با شرکتهای متخلف می تواند اثربخشی زیادی برای مردم داشته باشد ، تقریبا اکثر تبلیغات ماهواره ای در خصوص کالاهای غیراستاندارد موجب ضرر و زیان زیادی برای مردم شده است و خصوصا داروهای افزایش ... و قد و لاغری و چاقی و..... و در کنار آن محل درآمد شبکه های ماهواره ای نیز از بین می رود . اما نکته مهمی که باعث ارائه این گزارش گردید عدم قاطعیت دستگاههای ذیربط در برخورد با شرکتهای ارائه دهنده تبلیغات ماهواره ای ظرف چند سال گذشته و خصوصا ظرف این سه ونیم ماه گذشته می باشد این از بدیهیات است که عدم برخورد جدی موجب جری شدن شرکتها و افراد خاطی در انجام تخلف می گردد و در کنار آن موجب وهن قانون نیز خواهد شد، بدین منظور وزیر محترم ارشاد به عنوان متولی اصلی در این امور می بایست علت عدم برخورد مناسب را از طرف مسئولین مربوطه پیگیری و دستورات لازم را برای برخورد قاطع با شرکتهای متخلف با همکاری قوه محترم قضاییه صادر نماید. تصاویر ذیل تنها بخش بسیار اندک و ایزوله شده برای ارائه به مخاطبین است مرصاد به نقل از فارس نماینده مردم کرج در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: سرنوشت شوم و حقیرانه گروهک تروریستی پژاک درس عبرتی برای تمام گروهکهای ضد انقلاب است. وی تصریح کرد: برخی از گروهکهای تروریستی وقتی با رافت و سعه صدر نظامیان و حافظان امنیت ایران اسلامی روبرو میشوند، تصور میکنند ایران توانایی حفاظت از منافع خود را ندارد. ارگان حلقه لندن برای چندمین بار به معاون خاتمی در دوران ریاست جمهوری وی حمله کرد. در سریالی نشان داده میشود که برای دختر خانواده خواستگار آمده و دختر با چادر
مشکی در جمع حاضر میشود. معلوم نیست نویسنده یا کارگردان سریال در کجا چنین چیزی
را دیده که آنرا به تصویر میکشد. در حالی که افرادی امثال ما با وجود سالها زندگی
در بین خانوادههای مذهبی و چادری، تا به امروز نه چنین چیزی را دیده یا شنیدهایم.
و یا نشانداده میشود که ساعت هفت صبح است و خانم خانه از اتاق خواب... چند وقتی است که طرح
ارتقای امنیت اجتماعی در سطح کل کشور در حال اجراست. سیاست اتخاذ شده در انجام این
طرح نیز برخورد قانونی با متخلفانی است که به هر نحوی، امنیت و آرامش جامعه را برهم
میزنند. از همان آغاز به کار این طرح، خیلی از دلسوزان انقلاب و نظام عنوان داشتند
که برخورد قانونی با این اتفاقات تا جایی ممکن است که بخواهیم در مقابل
ناهنجاریهایی مثل زورگیری، دزدی، تعرض به نوامیش و... بیاستیم. اما از آنجا که یکی
از مهمترین بخشهای این طرح، برخورد با پدیدۀ بیحجابی است و چون علت اصلی وقوع این
پدیده، فقر فرهنگی عمومی و عدم وجود مکانیزم تربیت انسان دینیست، برخورد قهرآمیز
با افرادی که دچار این معضل شدهاند نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه باعث وخامت
این شرایط نیز میشود. به عبارت دیگر، تا وقتی که
زیربنای فرهنگی پذیرش حجاب اسلامی در بین عموم ترمیم نشود، نمیتوان با توسل به
اجبارهای قانونی امید داشت که در بلندمدت شاهد بهبود شرایط حجاب در جامعه باشیم.
این در شرایطیست که نه تنها تلاش موثری در جهت رفع معضلات فرهنگی این پدیده توسط
متولیان آن انجام نمیشود بلکه شاهد تعارض تولیدات فرهنگی ایشان با آنچیزی هستیم که
در طرح ارتقای امنیت اجتماعی مدنظر است. یعنی از یکسو نظام قانونی ما خواستهای را
بر مردم تحمیل میکند که زیربنای فرهنگی آن از جمعیت لازم برخوردار نیست و از سوی
دیگر نظام فرهنگی ما چیزی را بازتولید میکند که نه تنها در تضاد با جهتگیریهای
نظام قانونیست بلکه ضد آنرا تبلیغ میکند. برای مثال به جایگاه پوشش برتر
(چادر) در رسانۀ ملی و طرح ارتقای امنیت اجتماعی نگاهی بیاندزیم. آنچه بدیهی است آن
است که متولیان طرح مذکور در نظر دارند تا حد ممکن (البته اجباری برای تحقق آن
ندارند) چادر به عنوان اصلیترین حجاب خانمها تبدیل شود. یعنی نقطۀ ایدهآل ایشان
آن است که قریب به اتفاق خانمهای ایرانی نه تنها از حجاب مطلوب برخوردار باشند
بلکه تمایلی به سمت استفاده از چادر در ایشان بوجود آید و آنرا به عنوان نوع پوشش
خود برگزینند. اینکه چنین چیزی مدنظر طراحان این طرح قرار دارد نقطۀ مثبتی است که
باید از آن حمایت کرد، زیرا در صورت تحقق این امر سطح توقع جامعه از حجاب بالاتر
میرود و در شرایطی که همه خواهان استفادۀ چادر از سوی خانمها هستند میتوان
انتظار داشت که شاهد کاهش بدحجابی در جامعه باشیم و حداقلهای رعایت حجاب در سطح
بالاتری قرار گیرد. ولی افسوس که همۀ اینها در حد
ایدهآل باقی میماند و رنگ اجرا به خود نمیبیند زیرا یکی از مراجع فرهنگی جامعۀ
ما که نقش اساسی در جا انداختن معیارهای فرهنگی در بین عموم دارد، نه تنها نمایش
مطلوبی از چادر را به مخاطبین خود ارائه نمیدهد که غیرمستقیم مبلّغ بیحجابی در
جامعه نیز میشود. برای روشن شدن این موضوع خوب است که نگاهی بیاندازیم به نمایش
چادر در رسانۀ ملی. منباب این موضوع و ایراداتی که بر سیمای جمهوری اسلامی در به
تصویر کشیدن حجاب برتر وارد است چند نکته را میتوان برشمرد که عبارتند
از: 1. اکثر مواقع وقتی مشغول دیدن
برنامهای از تلویزیون هستیم که در آن خانمی از پوشش چادر استفاده کرده است،
خانمهای خانه به نحوۀ چادر سر گرفتن ایشان ایراد میگیرند و میگویند که معلوم است
این بازیگران بلد نیستند که چطور باید چادر سر بگیرند. به این ترتیب از ارج و قرب
چادر در بین خودِ چادریها میکاهند چه برسد به افرادی که اصلاً حجاب مناسبی ندارند
و با مشاهدۀ استفادۀ نادرست از آن، از علاقۀشان به آن کم میشود. مثلاً در یکی از
سریالهای رمضانی امسال شاهد این بودیم که دختر خانم تا قسمتهای اول چادر به سر
میکرد، اما چه چادر سرکردنی؟ "هیچکدام از برجستگیهای وی توسط چادر پوشانده نشده
بود" معلوم است در این شرایط، زنی که از حجاب مناسبی برخوردار نیست در مقایسۀ خود
با این زن مثلاً باحجاب چادری، فرقی بین خود و او نمیبیند. و یا اینکه بسیاری از
این زنان چادری به شدت آرایش و گریم کرده اند که اساسا شایسته یک «بانوی محجبه»
نیست. 2. اصولاً در دنیای امروز بین
روی پردۀ نمایشهای مختلف پخش شده از رسانه با پشتپردۀ آنها ارتباط وجود دارد به
نحوی که خیلی از ببینندگان در جستجوی این هستند که بدانند فلان بازیگر سینما در
زندگی واقعیاش چگونه زندگی میکند یا نظر بهمان کارگردان در مورد یک پدیدۀ سیاسی
چیست. دقیقاً به همین دلیل است که شاهد رویش و گسترش نشریات زرد در جامعۀ مطبوعات
هستیم. حال در این شرایط میبینیم که قریب به اتفاق بازیگران خانمی که از چادر در
سریالها و فیلمها استفاده میکنند، با چهرهای کاملاً زننده در سایر شئون
رسانهای حاضر میشوند و به این ترتیب تمامی نمایش چادر در رسانه را به استهزا
میگیرند و پذیرش آنرا در بین مخاطبین به حداقل میرسانند. مثلاً خانمی که تا دیروز در
امریکا زندگی کرده و در چند فیلم و سریال غربی، با ظاهری نامناسب خود را نمایش
داده، یکهو سر از وطنش درمیآورد و هنوز نیامده، در یک سریال پرمخاطب در نقش یک
خانم چادری به ایفای نقش میپردازد. شما خودتان را جای جوانان این مملکت بگذارید.
آیا ایشان باید عکسهای نامناسب این خانم بازیگر را باور کنند یا چادر سرکردنش را؟
فکر نمیکنم رسانۀ ملی به هیچ طریق دیگری میتوانست اینگونه به همۀ حزباللهیها
بخصوص خانمهای چادری که در سختترین شرایط حجاب خود را حفظ کردند توهین
کند. 3. یکی دیگر از ایرادات وارد
به نمایش چادر در رسانۀ ملی، زمان یا مکان استفادۀ آن در سریالهاست. به طور مثال
در سریالی نشان داده میشود که برای دختر خانواده خواستگار آمده و دختر با چادر
مشکی در جمع حاضر میشود. معلوم نیست نویسنده یا کارگردان سریال در کجا چنین چیزی
را دیده که آنرا به تصویر میکشد. در حالی که افرادی امثال ما با وجود سالها زندگی
در بین خانوادههای مذهبی و چادری، تا به امروز نه چنین چیزی را دیده یا شنیدهایم.
و یا نشانداده میشود که ساعت هفت صبح است و خانم خانه از اتاق خواب، با چهرهای
خوابآلود بیرون میآید و این در حالیست که چادر مشکی به سر دارد. شما قضاوت کنید،
چقدر دیدن این صحنه مضحک است و اصلاً نمیتوان آنرا پذیرفت. چه برسد به اینکه
بخواهیم از آن به عنوان تبلیغ چادر نام ببریم. 4. ایراد قدیمی و هنوز حل نشدۀ
دیگر این نمایش، افرادی هستند که در رسانۀ ملی به قاموس یک خانم چادری در میآیند.
در اکثر سریالها، افراد کم سواد با شأن اجتماعی پایین و وضعیت اقتصادی نامناسب
چادری بوده و در مقابلشان شاهد کسانی هستیم که به عنوان نمونه و الگوی جامعه معرفی
میشوند اما نه تنها چادری نیستند بلکه از حداقل سطح حجاب برخوردارند. البته این
سالها مشکل نام برده بهبود یافته و سریالهایی هم بودند که در آن خانم چادری از
شخصیت مناسبی برخوردار بوده اما اولاً؛ به دلایل بالا همچنان باورپذیر نیستند و
ثانیاً؛ رگههایی از این مشکل همچنان باقیست. مثلاً علت چادر به سرکردن
"مرجان گلچین" در سریال "سه دنگ سه دنگ" بسیار مبهم است و جای سوال دارد که چرا
باید خانمی که قرار است شخصیتی هجو شده را بازی کند که پر از لودگی است و از طرف
دیگر با کلی مشکل خانوادگی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و سرآخر در ریسک سفر به
اروپا شکست میخورد باید چادری باشد اما دختر وی که آنهمه مامانی است و از قضا
زندگی خوبی هم نصیبش میشود و وارد اشتباهات خانوادهاش نمیشود، چادری نیست. البته
منظور این نیست که نیت سوئی در پس این نمایش وجود داشته و به عمد چنین چینشی ایجاد
شده اما اشتباهیست که رخ داده و موید این نکته است که در رسانۀ ملی وسواس لازم
برای این مقوله وجود ندارد. این موضوع را حتی می توان در
دادگاه ها هم دنبال کرد. اگر گذرتان به دادگاه و دادگستری افتاده باشد و یا در
فیلمهای مختلف، زندان رفتن آدمها را دیده باشید، حتماً متوجه شدهاید که ورود
خانمها به این مکانها به قید استفاده از چادر است. و این در حالیست که عموماً
افراد مشکلدار گذرشان به چنین جاهایی میافتد و عموم اینها از وضعیت اخلاقی درستی
برخوردار نیستند. حال معلوم نیست فلسفۀ استفاده از چادر در این مکانها چیست؟ اگر
قرار است حجاب آنها در این مکان رعایت شود، چه دلیلی وجود دارد که چادر، ملعبۀ دست
ایشان قرار بگیرد و در حد ابزاری در دست افراد دونپایه پایین بیاید؟ آیا نمیتوان
پوشش موجود آنها را به شکل دیگری تغییر داد و اصلاً تغییر کوتاه مدت این پوشش چه
لزومی دارد و خود این کار، بیارزش کردن و موقتی نمودن حجاب نیست؟ البته به خوبی می
دانیم که این عمل در دادگاه ها به دلیل وجود پاره ای از محذوریت ها است اما به نظر
می رسد مضرات فرهنگی و اثرگذاری آن در سطح جامعه در طولانی مدت بیشتر
باشد. در هر صورت متصدیان فرهنگی
جامعه باید بدانند که تنها راه گسترش حجاب در بین عموم و ارتقای وضعیت آن از راه
تربیت دینی آدمها و ساخت انسان دینی است که این کار مقولهای فرهنگی بوده و باید
از راه تولیدات هنری-رسانهای و انقلاب در نظام آموزشی به انجام این مهم پرداخت.
البته این کار نیازمند متخصصان خود است و ایشان بهترین مرجع، مجری و ناظر چنین
کارهایی هستند و کارهایی نظیر تشدید قوانین در بهترین شرایط مسکنی برای دردهای
فرهنگی موجود هستند و لاغیر. دادسراي عمومي و انقلاب تهران اعلام كرد: در پي
انتشار مطالبي در سايتهاي ضد انقلاب به نقل از يک محکوم زنداني که اخيرا با عفو
مقام معظم رهبري از زندان آزاد شده، نامبرده با مراجعه به دادستاني تهران، اين
اقدام رسانههاي مذکور را تحريف اظهارات خود خواند. موافقت رهبر معظم انقلاب با درخواست عفو تعدادي از
متهمان جرايم امنيتي كه هفته گذشته در آستانه عيد سعيد فطر دادستان تهران خبر آن را
اعلام كرد، موجب واكنشهاي متفاوتي در ميان جريان فتنه شده است. به گزارش رجانيوز، بخشي از جريان فتنه كه معتقد است
به هر نحوي كه شده بايد در انتخابات مجلس نهم مشاركت فعال داشت، چراكه در غير
اينصورت جريان موسوم به اصلاحطلبان سرنوشت مشابه نهضت آزادي پيدا خواهند كرد و
مجبور خواهند بود براي هرگونه فعاليت سياسي تابلوي خود را بهطور كامل عوض كنند،
ميكوشد از آزادي اين متهمان به نفع خود بهرهبرداري كند. اين جريان كه مدعي بود نظام نيز به حضور آنها در
انتخابات نياز دارد و در اين زمينه حاضر است امتيازهايي هم بدهد، در حال القاي اين
مطلب به بدنه خود است كه آزادي اين تعداد از زندانيان جزو همين امتيازها است و بايد
با استقبال از آن بهعنوان مؤثر واقع شدن فشارها، بر اين مسأله تأكيد كرد كه هنوز
انتظارها برآورده نشده و پيشنياز حضور انتخاباتي اين جريان، آزاد شدن همه متهمان
حوادث پس از انتخابات بر مبناي شروطي است كه خاتمي بيان كرده بود. اين طيف كه افرادي از جمله موسوي خوئينيها، محمد
خاتمي و ميردامادي را شامل ميشود، معتقد هستند كه راهكار اصلاح ساختار نظام از
طريق نفوذ در ساختار است و با بيرون ماندن از گود نه تنها جريان اصلاحطلب از صحنه
سياسي كشور حذف ميشود، بلكه ساختار موجود نيز با روي كار آمدن نيروهاي عمدتاً
وفادار به آن تقويت خواهد شد. در عين حال، بخش ديگري از جريان فتنه كه مايل به
حضور در انتخابات نيست، معتقد است با ساختار موجود امكان تغيير وجود ندارد و حضور
آنها تنها منجر به گرم كردن تنور انتخابات ميشود. اين طيف همچنين با يادآوري درخواست عفو و ابراز
ندامت آزاد شدگان تأكيد ميكنند كه چنانچه نظام قصد داشت از موضع ضعف وارد شود،
بايد چهرههاي شاخص از متهمان را بدون درخواست عفو و يا اظهار ندامت آزاد ميكرد
اما حداقل در شرايط كنوني ماجرا به اين نحو نيست و آزاد شدگان عمدتاً از نيروهاي
درجه دو و سه هستند كه خود و خانوادههايشان بارها از اقدامهاي خود اظهار ندامت
كرده و درخواست عفو داشتهاند. اين واكنش به آزادي محكومان نادمي كه درخواست عفو
داشتهاند، موجب شد كه يكي از روزنامههاي متمايل به جريان فتنه امروز در ستون
يادداشت خود بنويسد: «برخي تحليلگران كه عمدتا در خارج از كشور بسر ميبرند با
تفاسير بعضا ناصواب از چگونگي آزادي اين عده از زندانيان به گونهيي داد سخن به
ميان آوردند كه گويي "آزادي" فينفسه بد و زشت است و تحقق نسبي برخي خواستههاي
اصلاحطلبان از جمله آزادي زندانيان امر پسنديدهاي نيست، در حالي كه همين افراد تا
چندي پيش بر لزوم آزادي تمام زندانيان تاكيد داشتند ولي اكنون با نگاه بدبينانه به
اين موضوع سعي در ايجاد ياس و نااميدي ميان خانواده ديگر زندانيان در بند را دارند.
البته پر واضح است همانگونه كه آقاي خاتمي اخيرا مطرح كردهاند تدبير اخير نظام
براي آزادي فعالان سياسي و دانشجويان با تداوم اين روند و برداشتن حصرها و حبسها
ميتواند موجب اميد به آينده از سوي مردم شود. از اين رو استقبال از آزادي زندانيان
نه تنها امر پسنديدهيي است بلكه به جهت اينكه «آزادي» فيالنفسه امري مبارك است
نبايد با برخي ديدگاههايي كه به نظر ميرسد نشاتگرفته از توهم توطئه است جلوي
تداوم آن را از جانب مسوولان سلب كرد. از ياد نبريم كه بعد از انتخابات رياست
جمهوري سال 88 كه جمعي از چهرههاي شاخص اصلاحطلب و روزنامهنگاران بازداشت شدند
عدهيي از شخصيتهاي طراز اول كشور همچون آيتالله هاشمي رفسنجاني و حجتالاسلام
سيدمحمد خاتمي و همچنين برخي مراجع بزرگوار بر ضرورت آزادي زندانيان تاكيد كرده
بودند، حال با گشايش نسبي فضاي سياسي كشور (حتي به بهانه در پيش بودن انتخابات
مجلس) اصلاحطلبان بايد ضمن پافشاري بر خواستههاي معقول خود از طرح برخي سخناني
كه موجب سوءاستفاده كساني كه خواستار ايجاد فضاي امنيتي در كشور هستند خودداري كرده
و مسوولان هم سعي در رفع محدوديتها از فعالان سياسي و روزنامهنگاران كنند تا
زمينه فعاليت همه اقشار جامعه در مناسبات سياسي كشور فراهم شود.» نكته قابل توجه اينكه بر خلاف آنچه كه بخش اول
جريان فتنه و بهعنوان نمونه يادداشت نويس فوق براي دلداري به جريان خود عنوان
ميكنند تا بدنهاشان را براي مشاركت فعال انتخاباتي اقناع كنند، اين اولين بار
نيست كه تعدادي از محكومان امنيتي و فتنه مورد عفو قرار ميگيرند، بهطوري كه بهار
سال 89 نيز تعدادي از محكومان نادم فتنه 88 مورد عفو مشروط قرار گرفتند و اين سيره
نظام اسلامي است كه به مناسبت اعياد مذهبي در قبال افرادي كه از عملكرد خود پشيمان
هستند و درخواست عفو دارند، با رأفت برخورد ميكند. در عين حال، مرزبندي صريح با فتنه و سران آن شرط
ورود به هرگونه فعاليت انتخاباتي است، بهطوري كه آنچنانكه رهبر انقلاب در ديدار
روز هشت خرداد ماه با نمايندگان مجلس تصريح كردند، "جريان موسوم به چپ بهدليل
نداشتن تقواي جمعي تكيهگاه افراد ضد دين و ضد امام حسين(ع) شد"، بنابراين، شرط
فعاليت سياسي مجدد اين افراد مرزبندي با فضاي كلي حاكم بر اين جريان است. در اين زمينه، آزاد كردن افرادي كه اظهار ندامت
كرده و درخواست عفو داشتهاند نيز تفسير ميشود، چرا كه با پي بردن به اشتباه خود
با عوامل اين جريان، مرزبندي كردهاند و نظام اسلامي نيز كه با موفقيت از عهده مهار
فتنه براندازانه با پشتيباني سرويسهاي اطلاعاتي غرب و حدود 20 سال برنامهريزي و
طراحي برآمده، در اوج ثبات با افراد نادم از موضع رأفت و رحمت برخورد
ميكند.
اسماعیل کوثری، در گفتگو با خبرنگار پارلمانی
باشگاه خبرنگاران اعلام بیان وجود اورانیوم در بستر دریاچه ارومیه از سوی آمریکایی
و غربی ها را کذب محض دانست و گفت: مقامات آمریکايي با دروغ پراکنی هایی در صدد
هستند تا مردم انقلابی آذربایجان را نسبت به مرکزیت نظام ایران بدبین
نمایند. وی افزود: دریاچه ارومیه در اثر خشک سالی هايی
كه در چند وقت اخير در کشور و منطقه حاکم بوده خشک شده است و وجود اورانیوم در
بستر این دریاچه دروغی هدفدار براي بر هم زدن نظم عمومي كشور از سوی مقامات آمریکا
علیه ایران می باشد. کوثری احداث سدهایی در اطراف دریاچه ارومیه
برای آبیاری زمین های زراعتی را از دیگر عوامل خشک سالی این دریاچه برشمرد و تصریح
کرد: ایجاد سدها در اطراف دریاچه ارومیه باعث گردید تا ورود مستقیم آب رودخانه های
متعدد به داخل این حوزچه کم شود و این دریاچه با وجود خشک سالی های چند سال اخیر
کشور و منطقه خشک شود. عضو ارشد سازمان مجاهدین خلق (منافقین): «مسئله دفاع از موسوی و کروبی اولین بار
توسط خانم رجوی مطرح شد و ما همواره از امنیت خانم رهنورد و آقای موسوی دفاع کرده
ایم.» "کریم قصیم" ( عضو ارشد مجاهدین خلق) با حضور در برنامه افق که در 31 اگوست
(9شهریور) از تلویزیون صدای آمریکا پخش شد، ضمن ابراز ناخرسندی از باقی ماندن نام
این گروه در فهرست سازمان های تروریستی وزرات امور خارجه آمریکا اظهار داشت: « 35
استاد دانشگاه و فعال سیاسی اپوزیسیون که در اعتراض به خروج نام سازمان مجاهدین از
لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا نامه نوشتند، همگی عمال جمهوری اسلامی
ایران بودند که با احمدی نژاد و هاشمی ثمره در ارتباط هستند!» در سریالی نشان داده میشود که برای دختر خانواده خواستگار آمده و دختر با چادر
مشکی در جمع حاضر میشود. معلوم نیست نویسنده یا کارگردان سریال در کجا چنین چیزی
را دیده که آنرا به تصویر میکشد. در حالی که افرادی امثال ما با وجود سالها زندگی
در بین خانوادههای مذهبی و چادری، تا به امروز نه چنین چیزی را دیده یا شنیدهایم.
و یا نشانداده میشود که ساعت هفت صبح است و خانم خانه از اتاق خواب... چند وقتی است که طرح
ارتقای امنیت اجتماعی در سطح کل کشور در حال اجراست. سیاست اتخاذ شده در انجام این
طرح نیز برخورد قانونی با متخلفانی است که به هر نحوی، امنیت و آرامش جامعه را برهم
میزنند. از همان آغاز به کار این طرح، خیلی از دلسوزان انقلاب و نظام عنوان داشتند
که برخورد قانونی با این اتفاقات تا جایی ممکن است که بخواهیم در مقابل
ناهنجاریهایی مثل زورگیری، دزدی، تعرض به نوامیش و... بیاستیم. اما از آنجا که یکی
از مهمترین بخشهای این طرح، برخورد با پدیدۀ بیحجابی است و چون علت اصلی وقوع این
پدیده، فقر فرهنگی عمومی و عدم وجود مکانیزم تربیت انسان دینیست، برخورد قهرآمیز
با افرادی که دچار این معضل شدهاند نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه باعث وخامت
این شرایط نیز میشود. به عبارت دیگر، تا وقتی که
زیربنای فرهنگی پذیرش حجاب اسلامی در بین عموم ترمیم نشود، نمیتوان با توسل به
اجبارهای قانونی امید داشت که در بلندمدت شاهد بهبود شرایط حجاب در جامعه باشیم.
این در شرایطیست که نه تنها تلاش موثری در جهت رفع معضلات فرهنگی این پدیده توسط
متولیان آن انجام نمیشود بلکه شاهد تعارض تولیدات فرهنگی ایشان با آنچیزی هستیم که
در طرح ارتقای امنیت اجتماعی مدنظر است. یعنی از یکسو نظام قانونی ما خواستهای را
بر مردم تحمیل میکند که زیربنای فرهنگی آن از جمعیت لازم برخوردار نیست و از سوی
دیگر نظام فرهنگی ما چیزی را بازتولید میکند که نه تنها در تضاد با جهتگیریهای
نظام قانونیست بلکه ضد آنرا تبلیغ میکند. برای مثال به جایگاه پوشش برتر
(چادر) در رسانۀ ملی و طرح ارتقای امنیت اجتماعی نگاهی بیاندزیم. آنچه بدیهی است آن
است که متولیان طرح مذکور در نظر دارند تا حد ممکن (البته اجباری برای تحقق آن
ندارند) چادر به عنوان اصلیترین حجاب خانمها تبدیل شود. یعنی نقطۀ ایدهآل ایشان
آن است که قریب به اتفاق خانمهای ایرانی نه تنها از حجاب مطلوب برخوردار باشند
بلکه تمایلی به سمت استفاده از چادر در ایشان بوجود آید و آنرا به عنوان نوع پوشش
خود برگزینند. اینکه چنین چیزی مدنظر طراحان این طرح قرار دارد نقطۀ مثبتی است که
باید از آن حمایت کرد، زیرا در صورت تحقق این امر سطح توقع جامعه از حجاب بالاتر
میرود و در شرایطی که همه خواهان استفادۀ چادر از سوی خانمها هستند میتوان
انتظار داشت که شاهد کاهش بدحجابی در جامعه باشیم و حداقلهای رعایت حجاب در سطح
بالاتری قرار گیرد. ولی افسوس که همۀ اینها در حد
ایدهآل باقی میماند و رنگ اجرا به خود نمیبیند زیرا یکی از مراجع فرهنگی جامعۀ
ما که نقش اساسی در جا انداختن معیارهای فرهنگی در بین عموم دارد، نه تنها نمایش
مطلوبی از چادر را به مخاطبین خود ارائه نمیدهد که غیرمستقیم مبلّغ بیحجابی در
جامعه نیز میشود. برای روشن شدن این موضوع خوب است که نگاهی بیاندازیم به نمایش
چادر در رسانۀ ملی. منباب این موضوع و ایراداتی که بر سیمای جمهوری اسلامی در به
تصویر کشیدن حجاب برتر وارد است چند نکته را میتوان برشمرد که عبارتند
از: 1. اکثر مواقع وقتی مشغول دیدن
برنامهای از تلویزیون هستیم که در آن خانمی از پوشش چادر استفاده کرده است،
خانمهای خانه به نحوۀ چادر سر گرفتن ایشان ایراد میگیرند و میگویند که معلوم است
این بازیگران بلد نیستند که چطور باید چادر سر بگیرند. به این ترتیب از ارج و قرب
چادر در بین خودِ چادریها میکاهند چه برسد به افرادی که اصلاً حجاب مناسبی ندارند
و با مشاهدۀ استفادۀ نادرست از آن، از علاقۀشان به آن کم میشود. مثلاً در یکی از
سریالهای رمضانی امسال شاهد این بودیم که دختر خانم تا قسمتهای اول چادر به سر
میکرد، اما چه چادر سرکردنی؟ "هیچکدام از برجستگیهای وی توسط چادر پوشانده نشده
بود" معلوم است در این شرایط، زنی که از حجاب مناسبی برخوردار نیست در مقایسۀ خود
با این زن مثلاً باحجاب چادری، فرقی بین خود و او نمیبیند. و یا اینکه بسیاری از
این زنان چادری به شدت آرایش و گریم کرده اند که اساسا شایسته یک «بانوی محجبه»
نیست. 2. اصولاً در دنیای امروز بین
روی پردۀ نمایشهای مختلف پخش شده از رسانه با پشتپردۀ آنها ارتباط وجود دارد به
نحوی که خیلی از ببینندگان در جستجوی این هستند که بدانند فلان بازیگر سینما در
زندگی واقعیاش چگونه زندگی میکند یا نظر بهمان کارگردان در مورد یک پدیدۀ سیاسی
چیست. دقیقاً به همین دلیل است که شاهد رویش و گسترش نشریات زرد در جامعۀ مطبوعات
هستیم. حال در این شرایط میبینیم که قریب به اتفاق بازیگران خانمی که از چادر در
سریالها و فیلمها استفاده میکنند، با چهرهای کاملاً زننده در سایر شئون
رسانهای حاضر میشوند و به این ترتیب تمامی نمایش چادر در رسانه را به استهزا
میگیرند و پذیرش آنرا در بین مخاطبین به حداقل میرسانند. مثلاً خانمی که تا دیروز در
امریکا زندگی کرده و در چند فیلم و سریال غربی، با ظاهری نامناسب خود را نمایش
داده، یکهو سر از وطنش درمیآورد و هنوز نیامده، در یک سریال پرمخاطب در نقش یک
خانم چادری به ایفای نقش میپردازد. شما خودتان را جای جوانان این مملکت بگذارید.
آیا ایشان باید عکسهای نامناسب این خانم بازیگر را باور کنند یا چادر سرکردنش را؟
فکر نمیکنم رسانۀ ملی به هیچ طریق دیگری میتوانست اینگونه به همۀ حزباللهیها
بخصوص خانمهای چادری که در سختترین شرایط حجاب خود را حفظ کردند توهین
کند. 3. یکی دیگر از ایرادات وارد
به نمایش چادر در رسانۀ ملی، زمان یا مکان استفادۀ آن در سریالهاست. به طور مثال
در سریالی نشان داده میشود که برای دختر خانواده خواستگار آمده و دختر با چادر
مشکی در جمع حاضر میشود. معلوم نیست نویسنده یا کارگردان سریال در کجا چنین چیزی
را دیده که آنرا به تصویر میکشد. در حالی که افرادی امثال ما با وجود سالها زندگی
در بین خانوادههای مذهبی و چادری، تا به امروز نه چنین چیزی را دیده یا شنیدهایم.
و یا نشانداده میشود که ساعت هفت صبح است و خانم خانه از اتاق خواب، با چهرهای
خوابآلود بیرون میآید و این در حالیست که چادر مشکی به سر دارد. شما قضاوت کنید،
چقدر دیدن این صحنه مضحک است و اصلاً نمیتوان آنرا پذیرفت. چه برسد به اینکه
بخواهیم از آن به عنوان تبلیغ چادر نام ببریم. 4. ایراد قدیمی و هنوز حل نشدۀ
دیگر این نمایش، افرادی هستند که در رسانۀ ملی به قاموس یک خانم چادری در میآیند.
در اکثر سریالها، افراد کم سواد با شأن اجتماعی پایین و وضعیت اقتصادی نامناسب
چادری بوده و در مقابلشان شاهد کسانی هستیم که به عنوان نمونه و الگوی جامعه معرفی
میشوند اما نه تنها چادری نیستند بلکه از حداقل سطح حجاب برخوردارند. البته این
سالها مشکل نام برده بهبود یافته و سریالهایی هم بودند که در آن خانم چادری از
شخصیت مناسبی برخوردار بوده اما اولاً؛ به دلایل بالا همچنان باورپذیر نیستند و
ثانیاً؛ رگههایی از این مشکل همچنان باقیست. مثلاً علت چادر به سرکردن
"مرجان گلچین" در سریال "سه دنگ سه دنگ" بسیار مبهم است و جای سوال دارد که چرا
باید خانمی که قرار است شخصیتی هجو شده را بازی کند که پر از لودگی است و از طرف
دیگر با کلی مشکل خانوادگی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و سرآخر در ریسک سفر به
اروپا شکست میخورد باید چادری باشد اما دختر وی که آنهمه مامانی است و از قضا
زندگی خوبی هم نصیبش میشود و وارد اشتباهات خانوادهاش نمیشود، چادری نیست. البته
منظور این نیست که نیت سوئی در پس این نمایش وجود داشته و به عمد چنین چینشی ایجاد
شده اما اشتباهیست که رخ داده و موید این نکته است که در رسانۀ ملی وسواس لازم
برای این مقوله وجود ندارد. این موضوع را حتی می توان در
دادگاه ها هم دنبال کرد. اگر گذرتان به دادگاه و دادگستری افتاده باشد و یا در
فیلمهای مختلف، زندان رفتن آدمها را دیده باشید، حتماً متوجه شدهاید که ورود
خانمها به این مکانها به قید استفاده از چادر است. و این در حالیست که عموماً
افراد مشکلدار گذرشان به چنین جاهایی میافتد و عموم اینها از وضعیت اخلاقی درستی
برخوردار نیستند. حال معلوم نیست فلسفۀ استفاده از چادر در این مکانها چیست؟ اگر
قرار است حجاب آنها در این مکان رعایت شود، چه دلیلی وجود دارد که چادر، ملعبۀ دست
ایشان قرار بگیرد و در حد ابزاری در دست افراد دونپایه پایین بیاید؟ آیا نمیتوان
پوشش موجود آنها را به شکل دیگری تغییر داد و اصلاً تغییر کوتاه مدت این پوشش چه
لزومی دارد و خود این کار، بیارزش کردن و موقتی نمودن حجاب نیست؟ البته به خوبی می
دانیم که این عمل در دادگاه ها به دلیل وجود پاره ای از محذوریت ها است اما به نظر
می رسد مضرات فرهنگی و اثرگذاری آن در سطح جامعه در طولانی مدت بیشتر
باشد. در هر صورت متصدیان فرهنگی
جامعه باید بدانند که تنها راه گسترش حجاب در بین عموم و ارتقای وضعیت آن از راه
تربیت دینی آدمها و ساخت انسان دینی است که این کار مقولهای فرهنگی بوده و باید
از راه تولیدات هنری-رسانهای و انقلاب در نظام آموزشی به انجام این مهم پرداخت.
البته این کار نیازمند متخصصان خود است و ایشان بهترین مرجع، مجری و ناظر چنین
کارهایی هستند و کارهایی نظیر تشدید قوانین در بهترین شرایط مسکنی برای دردهای
فرهنگی موجود هستند و لاغیر. دادسراي عمومي و انقلاب تهران اعلام كرد: در پي
انتشار مطالبي در سايتهاي ضد انقلاب به نقل از يک محکوم زنداني که اخيرا با عفو
مقام معظم رهبري از زندان آزاد شده، نامبرده با مراجعه به دادستاني تهران، اين
اقدام رسانههاي مذکور را تحريف اظهارات خود خواند. موافقت رهبر معظم انقلاب با درخواست عفو تعدادي از
متهمان جرايم امنيتي كه هفته گذشته در آستانه عيد سعيد فطر دادستان تهران خبر آن را
اعلام كرد، موجب واكنشهاي متفاوتي در ميان جريان فتنه شده است. به گزارش رجانيوز، بخشي از جريان فتنه كه معتقد است
به هر نحوي كه شده بايد در انتخابات مجلس نهم مشاركت فعال داشت، چراكه در غير
اينصورت جريان موسوم به اصلاحطلبان سرنوشت مشابه نهضت آزادي پيدا خواهند كرد و
مجبور خواهند بود براي هرگونه فعاليت سياسي تابلوي خود را بهطور كامل عوض كنند،
ميكوشد از آزادي اين متهمان به نفع خود بهرهبرداري كند. اين جريان كه مدعي بود نظام نيز به حضور آنها در
انتخابات نياز دارد و در اين زمينه حاضر است امتيازهايي هم بدهد، در حال القاي اين
مطلب به بدنه خود است كه آزادي اين تعداد از زندانيان جزو همين امتيازها است و بايد
با استقبال از آن بهعنوان مؤثر واقع شدن فشارها، بر اين مسأله تأكيد كرد كه هنوز
انتظارها برآورده نشده و پيشنياز حضور انتخاباتي اين جريان، آزاد شدن همه متهمان
حوادث پس از انتخابات بر مبناي شروطي است كه خاتمي بيان كرده بود. اين طيف كه افرادي از جمله موسوي خوئينيها، محمد
خاتمي و ميردامادي را شامل ميشود، معتقد هستند كه راهكار اصلاح ساختار نظام از
طريق نفوذ در ساختار است و با بيرون ماندن از گود نه تنها جريان اصلاحطلب از صحنه
سياسي كشور حذف ميشود، بلكه ساختار موجود نيز با روي كار آمدن نيروهاي عمدتاً
وفادار به آن تقويت خواهد شد. در عين حال، بخش ديگري از جريان فتنه كه مايل به
حضور در انتخابات نيست، معتقد است با ساختار موجود امكان تغيير وجود ندارد و حضور
آنها تنها منجر به گرم كردن تنور انتخابات ميشود. اين طيف همچنين با يادآوري درخواست عفو و ابراز
ندامت آزاد شدگان تأكيد ميكنند كه چنانچه نظام قصد داشت از موضع ضعف وارد شود،
بايد چهرههاي شاخص از متهمان را بدون درخواست عفو و يا اظهار ندامت آزاد ميكرد
اما حداقل در شرايط كنوني ماجرا به اين نحو نيست و آزاد شدگان عمدتاً از نيروهاي
درجه دو و سه هستند كه خود و خانوادههايشان بارها از اقدامهاي خود اظهار ندامت
كرده و درخواست عفو داشتهاند. اين واكنش به آزادي محكومان نادمي كه درخواست عفو
داشتهاند، موجب شد كه يكي از روزنامههاي متمايل به جريان فتنه امروز در ستون
يادداشت خود بنويسد: «برخي تحليلگران كه عمدتا در خارج از كشور بسر ميبرند با
تفاسير بعضا ناصواب از چگونگي آزادي اين عده از زندانيان به گونهيي داد سخن به
ميان آوردند كه گويي "آزادي" فينفسه بد و زشت است و تحقق نسبي برخي خواستههاي
اصلاحطلبان از جمله آزادي زندانيان امر پسنديدهاي نيست، در حالي كه همين افراد تا
چندي پيش بر لزوم آزادي تمام زندانيان تاكيد داشتند ولي اكنون با نگاه بدبينانه به
اين موضوع سعي در ايجاد ياس و نااميدي ميان خانواده ديگر زندانيان در بند را دارند.
البته پر واضح است همانگونه كه آقاي خاتمي اخيرا مطرح كردهاند تدبير اخير نظام
براي آزادي فعالان سياسي و دانشجويان با تداوم اين روند و برداشتن حصرها و حبسها
ميتواند موجب اميد به آينده از سوي مردم شود. از اين رو استقبال از آزادي زندانيان
نه تنها امر پسنديدهيي است بلكه به جهت اينكه «آزادي» فيالنفسه امري مبارك است
نبايد با برخي ديدگاههايي كه به نظر ميرسد نشاتگرفته از توهم توطئه است جلوي
تداوم آن را از جانب مسوولان سلب كرد. از ياد نبريم كه بعد از انتخابات رياست
جمهوري سال 88 كه جمعي از چهرههاي شاخص اصلاحطلب و روزنامهنگاران بازداشت شدند
عدهيي از شخصيتهاي طراز اول كشور همچون آيتالله هاشمي رفسنجاني و حجتالاسلام
سيدمحمد خاتمي و همچنين برخي مراجع بزرگوار بر ضرورت آزادي زندانيان تاكيد كرده
بودند، حال با گشايش نسبي فضاي سياسي كشور (حتي به بهانه در پيش بودن انتخابات
مجلس) اصلاحطلبان بايد ضمن پافشاري بر خواستههاي معقول خود از طرح برخي سخناني
كه موجب سوءاستفاده كساني كه خواستار ايجاد فضاي امنيتي در كشور هستند خودداري كرده
و مسوولان هم سعي در رفع محدوديتها از فعالان سياسي و روزنامهنگاران كنند تا
زمينه فعاليت همه اقشار جامعه در مناسبات سياسي كشور فراهم شود.» نكته قابل توجه اينكه بر خلاف آنچه كه بخش اول
جريان فتنه و بهعنوان نمونه يادداشت نويس فوق براي دلداري به جريان خود عنوان
ميكنند تا بدنهاشان را براي مشاركت فعال انتخاباتي اقناع كنند، اين اولين بار
نيست كه تعدادي از محكومان امنيتي و فتنه مورد عفو قرار ميگيرند، بهطوري كه بهار
سال 89 نيز تعدادي از محكومان نادم فتنه 88 مورد عفو مشروط قرار گرفتند و اين سيره
نظام اسلامي است كه به مناسبت اعياد مذهبي در قبال افرادي كه از عملكرد خود پشيمان
هستند و درخواست عفو دارند، با رأفت برخورد ميكند. در عين حال، مرزبندي صريح با فتنه و سران آن شرط
ورود به هرگونه فعاليت انتخاباتي است، بهطوري كه آنچنانكه رهبر انقلاب در ديدار
روز هشت خرداد ماه با نمايندگان مجلس تصريح كردند، "جريان موسوم به چپ بهدليل
نداشتن تقواي جمعي تكيهگاه افراد ضد دين و ضد امام حسين(ع) شد"، بنابراين، شرط
فعاليت سياسي مجدد اين افراد مرزبندي با فضاي كلي حاكم بر اين جريان است. در اين زمينه، آزاد كردن افرادي كه اظهار ندامت
كرده و درخواست عفو داشتهاند نيز تفسير ميشود، چرا كه با پي بردن به اشتباه خود
با عوامل اين جريان، مرزبندي كردهاند و نظام اسلامي نيز كه با موفقيت از عهده مهار
فتنه براندازانه با پشتيباني سرويسهاي اطلاعاتي غرب و حدود 20 سال برنامهريزي و
طراحي برآمده، در اوج ثبات با افراد نادم از موضع رأفت و رحمت برخورد
ميكند.
اسماعیل کوثری، در گفتگو با خبرنگار پارلمانی
باشگاه خبرنگاران اعلام بیان وجود اورانیوم در بستر دریاچه ارومیه از سوی آمریکایی
و غربی ها را کذب محض دانست و گفت: مقامات آمریکايي با دروغ پراکنی هایی در صدد
هستند تا مردم انقلابی آذربایجان را نسبت به مرکزیت نظام ایران بدبین
نمایند. وی افزود: دریاچه ارومیه در اثر خشک سالی هايی
كه در چند وقت اخير در کشور و منطقه حاکم بوده خشک شده است و وجود اورانیوم در
بستر این دریاچه دروغی هدفدار براي بر هم زدن نظم عمومي كشور از سوی مقامات آمریکا
علیه ایران می باشد. کوثری احداث سدهایی در اطراف دریاچه ارومیه
برای آبیاری زمین های زراعتی را از دیگر عوامل خشک سالی این دریاچه برشمرد و تصریح
کرد: ایجاد سدها در اطراف دریاچه ارومیه باعث گردید تا ورود مستقیم آب رودخانه های
متعدد به داخل این حوزچه کم شود و این دریاچه با وجود خشک سالی های چند سال اخیر
کشور و منطقه خشک شود. عضو ارشد سازمان مجاهدین خلق (منافقین): «مسئله دفاع از موسوی و کروبی اولین بار
توسط خانم رجوی مطرح شد و ما همواره از امنیت خانم رهنورد و آقای موسوی دفاع کرده
ایم.» "کریم قصیم" ( عضو ارشد مجاهدین خلق) با حضور در برنامه افق که در 31 اگوست
(9شهریور) از تلویزیون صدای آمریکا پخش شد، ضمن ابراز ناخرسندی از باقی ماندن نام
این گروه در فهرست سازمان های تروریستی وزرات امور خارجه آمریکا اظهار داشت: « 35
استاد دانشگاه و فعال سیاسی اپوزیسیون که در اعتراض به خروج نام سازمان مجاهدین از
لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا نامه نوشتند، همگی عمال جمهوری اسلامی
ایران بودند که با احمدی نژاد و هاشمی ثمره در ارتباط هستند!» حماسه نیوز به نقل از کیهان: اظهارات موسوي خوئيني ها در محافل اصولگرايان و درون حاكميت، نشانه اي آشكار از
بن بست فتنه گران و تحركي فريبكارانه براي درآمدن از اين بن بست خودساخته ارزيابي
گرديد.
23تیرماه 1361 مردم ایران در حال راز و نیاز و دعا و شب زندهداری بودند که
رزمندگان اسلام برای تنبیه متجاوز به معشوق لبیک گفتند و مقابل چشمان حیرت زده
دشمن،به 27 كیلومتری خاک دشمن رسیدند. رمضان بود.عطش بود.بوی پیکرهای سوخته از
میدان مین می آمد و آنان که از دیدار حق محروم ماندند با آب كانال پرورش ماهی و نهر
كیتبان و ... وضو گرفتند.7400 نفر از نیرویهای دشمن را کشتند و یا زخمی کردند و
1315 اسیر گرفتند . سید مسعود شجاعی طباطبایی: محور عملیاتی پاسگاه
زید، تیر ماه 1361، در عملیات رمضان و در گرمای شدید شلمچه، رزمنده پیكر پاک یک
شهید را در آغوش گرفته و برای انتقال به پشت جبهه میبرد. در عكس شیرمردی از قافله
عشق مسافر این دیار را در آغوش گرفته است؛ انگار ملائك بال خود را زیر پیكر پاك
شهید گستردهاند و همگی آمدهاند تا سبكبالی عاشق را در لیلة القدر عملیات رمضان
بهدست قافلهسالار و امام شهدا برسانند. این جاذبه عشق است كه قطرات خون امام خود را در گذر زمان همچون ستارگان در دل
كهكشان پاشیده است و رهجویان عشق، چه زیبا این مسیر را دریافتند و راه قبله نور را
با كلمات امام راحل فهمیدند و قدم در وادی شهادت گذاشتند. ای همسفران معراج حسین،
شما برگزیدگان تاریخ خدایید و از این روست كه حسین شما را در معراج عشق پذیرفته
است. راز این انتخاب را كسی خواهد فهمید تا بال در بال كبوتران حرم اُنس بیفكند و
چه زیبا توانستید در این معنا غوطهور شوید. كلام برای درك این معنا عاجز است و
بازكننده این راز، تنها سكوت است و نه كلام. سردار جعفر جهروتی: مرحله دوم عملیات رمضان که
شد، ما نبودیم. یعنی تیپ در سوریه و لبنان بود. وقتی برگشتیم، شهید همت مسوولیت تیم
را برعهده گرفت. من در مرحلة پنجم عملیات مسوولیت مهندسی رزمی را بر عهده داشتم و
مسوولیت گردان تخریب هم به عهده من بود. ماموریت ما جوری بود که روز و شب باید کار
میکردیم.گردان تخریب باید جلوی گردانهای عملکننده راه میافتاد و معبر باز
میکرد و برای مهندسی هم باید 17کیلومتر خاکریز میزدیم تا کاری کنیم که دشمن از
پهلو نتواند سمت ما بیاید و مجبور شود نیروها را دور بزند. روبهروی ما مثلثیها و
کانال پرورش ماهی قرار داشت و سمت راست ما خالی بود. ما در این عملیات با حاج همت مشورت کردیم که بیاییم با وجود طولانی بودن خاکریز،
شب قبل از عملیات یک مقدار از خاکریز را به سمت خاکریز دشمن بزنیم. این کار را شروع
کردیم و همین باعث شد دشمن از عملیات ما مطلع شود. ولی چاره دیگری نداشتیم. این
خاکریز باید بین خط ما و خط عراقیها زده میشد؛ یعنی میان مرز و کانال پرورش ماهی
و مثلثیها. شب قبل از آن مقداری خاکریز زده بودیم و آن شب باید برای ادامه خاکریز
قبلی، خاکریز عراقیها را رد میکردیم و میرفتیم سمت مثلثی سوم. در عكس شیرمردی از قافله عشق مسافر
این دیار را در آغوش گرفته است؛ انگار ملائك بال خود را زیر پیكر پاك شهید
گستردهاند و همگی آمدهاند تا سبكبالی عاشق را در لیلة القدر عملیات رمضان بهدست
قافلهسالار و امام شهدا برسانند آن شب من خودم جلوی بولدوزرها راه افتادم. تصور کنید دشمن از عملیات ما کاملا
مطلع بود و نمیخواست ما به مقصد خودمان برسیم. خاکریز عراق را که رد کردیم، من
برای اولین بار در جبهه جنگ، دیدم که هواپیمای عراقی در شب میآمد و با ریختن منور
تمام منطقه را مثل روز روشن میکرد. از آن طرف هم عراق آتش سنگینی میریخت و این
آتش آنقدر زیاد بود که وقتی ما به پشت میدان مین رسیدیم، اصلا جرات تکان خوردن
نداشتیم. باز همانجا بود که ما برای اولین بار دیدیم دشمن در آن عملیات از
گلولههای آتشزا استفاده میکند؛ گلولههایی که وقتی به بچهها میخورد، بچهها
آتش میگرفتند و میسوختند. حالا رسیده بودیم به میدان مین. آتش دشمن به قدری زیاد بود که بچههای تیپ علی
ابنابیطالب (ع) نتوانستند از میدان مین رد شوند و چیزی حدود 450 نفر از بچهها
آنجا شهید شدند. دیگر از بچههای تخریب هم خبری نبود. همهشان یا شهید شده بودند یا
مجروح. همه چیز آنجا حسابی به هم ریخته بود. من راه افتادم وسط میدان مین. چون هیچ
کسی آنجا نبود. باید سیم تلهها را برای خنثی کردن مینها قطع میکردم، اما سیمچین
همراهم نبود. مجبور شدم با دندان سیم تلهها را باز کنم و هر طور که شده مینها را
خنثی کنم. هوا دیگر داشت روشن میشد. ما یکدفعه دیدیم از پشت سر چند گلولة تانک به سمت
خاکریز آمد. فهمیدیم که پشت سرمان نا امن است. آنجا حدود 30 لودر و بولدوزر داشتیم
که دو تا از بولدوزرهایمان از بین رفته بود و یک لودرمان را هم زده بودند. راننده
لودرها همه خسته بودند و دیگر توان کار کردن نداشتند. آنجا شهید «محسن حیاتپور»
همراه تیپ بیسیم به کمک من آمد. من هم قطبنما را به دست او دادم و گفتم او به جای
من جلوی بولدوزرها حرکت کند. خودم هم چند گونی کمپوت از ماشین تیپ بیسیم برداشتم و
یکی یکی باز میکردم و به رانندههای بولدوزر میدادم تا بخورند و به کارشان ادامه
بدهند.راننده ها خسته شده بودند.در میان همه آنها یک جوان 16، 17 ساله بسیجی که
راننده لودر بود ایستاد و گفت من حاضرم خاکریز را ادامه بدهم. این در حالی بود که
لودرها را چون زیاد بالا میآمدند عراقیها میزدند و باید قبل از لودر، بولدوزر
منطقه را دپو میکرد . اما این جوان که اصفهانی هم بود مصرانه میخواست کار کند و
سرسختی او غیرت بقیه رانندهها را هم تحریک کرد و همه بعد از او آماده شدند تا کار
کنند. تا دو کیلومتر خاکریز دوجداره را ادامه دادیم که یکدفعه لودر نوجوان 16 ساله
را زدند و او همانجا شهید شد. امیر سرتیپ غلامعلی جانگداز: ما در عملیات رمضان یک ابتکار هم به خرج دادیم و صدای لودر و بولدوزر را ضبط
کردیم. در منطقهای که مهندسی ما کار نمیکرد این صدا را پخش کردیم تا دشمن گمراه
شود؛ به این خاطر که به شدت روی بچههای مهندسی ما شلیک میکردند. سردار عباس سرخیلی: عملیات رمضان دارای
قرارگاههای «قدس، فجر، فتح و نصر» بود و من به عنوان مسئول تیپ زرهی قرارگاه قدس
مشغول به كار شدم. قرارگاه قدس در عملیات رمضان دارای دو تیپ بعثت به فرماندهی شهید
امینی و تیپ 41 ثارالله به فرماندهی حاج قاسم سلیمان بود. عملیات رمضان برخلاف عقبنشینیهایش موفق بود، چرا كه توانستیم از دژ مرزی ایران
تا پاسگاه «زید» به فاصله 10 كیلومتر وارد خاك عراق شویم و تا پشت دیوارهای شهر
بصره و كانال پرورش ماهی پیشروی كنیم. عراق دارای جدیدترین استحكامات مثلثی شكل
بود كه به صورت مثلثی و كیلومتری آنها را ایجاد كرده بود. مثلثهای زرهی دشمن به
شكلی طراحی شده بود كه ضلع دوم آن نامعلوم بود و این نكته را میرساند كه توان
نظامی روسها و اسرائیلیها، عراقیها را در این عملیات مورد حمایت قرار داده است.
كانال پرورش ماهی با داشتن 30 كیلومتر طول و یك كیلومتر عرض در نزدیكی «تنومه و
بصره» به عنوان بزرگترین مانع برای پیشروی ما محسوب شد. این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان خاطراتی از شهید «ناهیدی» در عملیات رمضان
خاطرنشان كرد: شهید ناهیدی، اهل تهران بود و علاوه بر اینكه در دانشگاه درس
میخواند با لباس بسیجی به جبهه میآمد و با ابتكارات خودش توانست خدمات زیادی را
انجام دهد. زمانی كه در قرارگاه نصر با حسن باقری كار میكردم شهید ناهیدی با
نامهای كه از رحیم صفوی در دست داشت به ما ملحق شد و با كوچكترین امكانات و به
تنهایی توانست 2 عدد توپ را با ماشین كشنده در «دار خوئین» به دست ما برساند تا در
عملیات مورد استفاده قرار دهیم و انگیزه بالای او به همراه شهید یزدانی برای سایر
نیروها مثالزدنی بود. عملیات رمضان برخلاف عقبنشینیهایش
موفق بود، چرا كه توانستیم از دژ مرزی ایران تا پاسگاه «زید» به فاصله 10 كیلومتر
وارد خاك عراق شویم و تا پشت دیوارهای شهر بصره و كانال پرورش ماهی پیشروی كنیم.
عراق دارای جدیدترین استحكامات مثلثی شكل بود كه به صورت مثلثی و كیلومتری آنها را
ایجاد كرده بود. مثلثهای زرهی دشمن به شكلی طراحی شده بود كه ضلع دوم آن نامعلوم
بود و این نكته را میرساند كه توان نظامی روسها و اسرائیلیها، عراقیها را در
این عملیات مورد حمایت قرار داده است امیر بازنشسته تراب ذاكری، افسر اطلاعات قرارگاه كربلا
در عملیات رمضان: ما سرمست پیروزیهای گذشته بودیم و دشمن را به درستی احصا نكردیم در حالی كه
رژیم بعث با انجام تغییرات عمده پس از عملیات بیتالمقدس، زمین را به كلی مسلح كرده
و به بازسازی توان تحلیل رفته خود پرداخت.هماهنگی در این عملیات به درستی وجود
نداشت و فرماندهان عملیات دچار اشكالاتی مانند وحدت فرماندهی شدند و این امر در
ستادها نیز به چشم میخورد. عملیات رمضان در سه مرحله طراحی شده بود اما در 5 مرحله
اجرا شد. در این عملیات توانستیم دستاوردهای بزرگی از جمله انهدام بخش عمدهای از تجهیزات
زرهی دشمن، نفوذ به عمق خاک عراق و نشان دادن عزم جمهوری اسلامی ایران برای تنبیه
متجاوز را به دست آوردیم، اما نتوانستیم هدف اصلی این عملیات یعنی تصرف شهر بصره را
محقق كنیم. ابطحی هفته گذشته در مصاحبه ای تاکید کرده بود:
تندروی های جنبش سبز به اصلاح طلبان خیلی ضربه زد. سایت «جرس» وابسته به محسن کدیور
بلافاصله پس از این اظهارات ضمن ترور شخصیت ابطحی مدعی شده بود وی زیر فشار و شکنجه
کم آورده، این بار مدعی شد ابطحی شهید زنده جنبش سبز است و نوشت: شهید را معنای
بسیار است، حاضر، ناظر، محسوس و مشهود، نمونه و سرمشق، میداندار و کانون گرم هر
قضیه. نیز جانباز را هم معنای بسیار است و چه زیباتر از آن که او را «شهید زنده» می
نامند. باید از جرسی ها پرسید ابطحی چه طور می شود هم شهید
زنده و جانباز فتنه سبز باشد و هم متهم شود که او و دوستانش بیشترین ضربه را به
همین جریان زده اند؟! گفتنی است اظهارات ابطحی با استقبال بسیاری از فریب
خوردگان فتنه سبز روبرو شد به طوری که نفی سخنان مستدل وی از سوی اپوزیسیون امکان
پذیر نبود. و اما گفته می شود محمدعلی ابطحی اطلاعات مهمی از دو سفر کدیور به
اسرائیل و برخی از روابط آنچنانی مهاجرانی با لابی صهیونیست ها، دارد کدیور از ترس
افشای این اطلاعات خود را ناچار به تحویل گرفتن ابطحی می داند.
حاج علی عابدینی در لحظات
آغازین عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و....
روزهای پایانی آبان سال 1362 بعد از عملیات والفجر 4 نشست هایی با حضور فرمانده
لشکر 41 ثارالله و با شرکت فرماندهان تیپ ها و گردان ها و سایر مسئولین در قرارگاه
لشکر واقع در شهرستان کامیاران برگزار شد در این نشست ها به مدت یک هفته عملکرد
لشکر از عملیات رمضان تا والفجر 4 مورد بررسی قرار گرفت. تا آن تاریخ گردانهای لشکر فاقد کد شناسایی بودند و به نام شناخته می شدند در
یکی از این نشستها مقرر شد گردان های لشکر 41 ثارالله همزمان با سایر یگانهای رزم
سپاه کد گذاری شوند. به این منظور در جلسه ای که حجت الاسلام شوشتری امام جمعه وقت زرند و فرماندهان
و مسئولین لشکر در آن حضور داشتند کدهای مورد نظر توسط حاج قاسم سلیمانی جهت تبرک و
تیمن میان صفحات قران مجید گذاشته شد. پس از تفال به قرآن کد 410 به گردان حضرت
رسول (ص) به فرماندهی رضا عباس زاده اختصاص یافت. رضا عباس زاده اولین فرمانده گردان 410 در عملیات بدر به شهادت رسید. پس از وی
حاج احمد امینی هدایت گردان 410 را به دست گرفت. و حاج علی عابدینی به عنوان جانشین
انتخاب گردید. والفجر 8 نقطه اوج کار گردان 410 بود که از مدتها قبل از آن نام غواص را نیز یدک
می کشید . فرماندهان و پرسنل گردان در آن عملیات با شجاعت و از خود گذشتگی چشم ها
را خیره کردند. حاج احمد امینی در ساعات اولیه عملیات والفجر 8 در نخلستان های شهر فاو بر اثر
انفجار گلوله توپ یا خمپاره به شهادت رسید و علی عابدینی جانشین وی در ادامه عملیات
هدایت گردان را به دست گرفت. حاج علی عابدینی در لحظات آغازین عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و محمود امینی
برادر حاج احمد به عنوان فرمانده انتخاب شد. دفتر جنگ که بسته شد، حاج محمود، اما از قافله ای که هم قطارانش را به سر منزل
شهادت می رساند جا ماند و شاید خدا چنین می خواست که او بماند تا همرزمان او
درآینده وجود حاج محمود و حاج احمد را جستجو کنند و چه زیبا، برادر، پرچم فرماندهی
را از دست برادر گرفت و بعد از جنگ هم یک فرمانده باقی ماند... پرسنل گردان 410 به عنوان گردان خط شکن چنان نقش ارزنده ای در عملیاتها داشتند
که حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر 41 ثارالله (در زمان جنگ) در مورد گردان 410 گفته
است: گردان 410 یک ستاره درخشان در لشکر 41 ثارالله بود.
ستاره زهره ای بود که همه نور آن را می دیدند ...دلیل برجستگی این (گردان) یکی
فرماندهان آن بودند و دیگری بچه هایی که آنجا تجمع کرده بودند که عصاره به تمام
معنای فضیلت های مختلف بود ....وقتی وارد گردان می شدیم نمی توانستیم تصور کنیم که
اینجا حوزه علمیه است ،یا نشانه های کوچکی از صدر اسلام است یا فضای کعبه است که
تعدادی مشغول طواف ذکر و دعا هستند.... و اکنون روایتی از خلوص بچه های گردان 410 : گردان 410 در سد دز تمرین میكرد. هوا و آب سرد بود. با اینكه روحانی كاروان
بودم، برای اینكه در حال و هوای كار و فعالیت بچهها قرار بگیرم با آنها وارد آب
میشدم. موقعیكه شناكنان با تمرین میرفتیم، اگر سؤالی میكردم بچهها پاسخ
میدادند، ولی هنگام برگشتن کسی جوابم را نمیداد و نمیدانستم چرا؟ بعداً فهمیدم
بچهها هنگام بازگشت، جهت را به گونهای انتخاب میكنند كه رو به قبله باشند و
همانطور كه برمیگردند، نمازشب میخواندند. برنامه تمرین به شكلی تنظیم شده بود كه
بچهها نزدیك اذان صبح برمیگشتند و برای اینكه نماز شب را ازدست ندهند، هنگام
مراجعت، نماز میخواندند. (راوی حجه الاسلام شیخ محمد حسین جلالی) فرآوری کننده : رها آرامی
بخش فرهنگ پایداری
تبیان ارگان رسمي سازمان سيا اعلام كرد براندازي جمهوري اسلامي از طريق انقلاب رنگي،
حمله نظامي يا تركيبي از اين دو امكان ندارد. حماسه نیوز به نقل از کیهان: سايت راديو فردا در تحليلي كه از سوي «مجيد- م» از اعضاي فراري حلقه كيان نوشته
شده، تصريح كرد: مدل حمله نظامي براي براندازي، بسيار پرهزينه و با امكان موفقيت
اندك است. بنابراين امكان تكرار مدل عراق و افغانستان در ايران وجود ندارد. مدل
ليبي نيز با توجه به اين كه امكان اقدام نظامي و سياسي اقوام عليه جمهوري اسلامي
وجود ندارد منتفي است. مدل عراق و افغانستان و ليبي در ايران تكرار نخواهد
شد. حماسه نیوز به نقل از کیهان: هرچند كه الهه هيكس چند سال پيش خبر داده بود عبادي از طريق عبدالكريم لاهيجي
(يكي از همراهان گروهك منافقين و همكار استخبارات صدام) به وي معرفي و از آن طريق
براي دريافت جايزه صلح نوبل پيشنهاد شده، اما عبادي از ارتباط بيشتر با منافقين خبر
داده است. او در مصاحبه با يكي از رسانه هاي ضدانقلابي فاش كرد برادرشوهرش جزو
اعدامي هاي گروهك منافقين بوده است. روز قدس در واقع همايشي جهاني براي احياي اسلام ، قدس ، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان ، سرزمین اصلى و وطن میلیون ها آوارهء مسلمان فلسطینى است كه استكبار جهانى توسط صهیونیسم جنایتكار، از سال 1948آن سرزمین را از دست ساكنانش خارج ساخت و تحت سلطهء نیروهاى اشغالگر قدس قرارداد. این توطئه از همان اولین سال هاى اجرا، با مقاومت مردم مسلمان فلسطین و اعتراض مسلمانان و انسان هاى آزاده و بیدار دل جهان مواجه شد و به شكل مبارزات پیگیر وسیاسى ـ نظامى ، چهره خود را نشان داد. ملت بزرگوار و مسلمان ایران نیز پس از پیروزى انقلاب شكوهمنداسلامى مسألهء آزاد سازى فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحهء آرمان هایش قرارداده و همه ساله روزقدس را به روز فریاد كشیده بر سر ستمكاران تاریخ تبدیل كرده است . پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، امام امت در اولین فرصت روزى را براى نجات قدس از چنگال صیهونیستهاى جنایتكار، به عنوان روز قدس تعیین نمودند و پیامى كه به همین مناسبت صادر نمودند،فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم من طى سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم كه اكنون ، این روزها به حملات وحشیانهء خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى پیاپى خانه و كاشانه ایشان را بمباران مى كند. والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته روح الله الموسوی الخمینی و به این سان پیام پیامبر گونه امام راحلمان ، نور امید به دل مظلومان فلسطینى تاباند و میلیون ها انسان آواده ومبارزه را براى مقابله عملى با توطئه هاى رژیم اشغالگر قدس و آمریكاى جهانخوار مصمم تر و استوارتر كرد. روز قدس روز جهانى است ، روزى نیست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد روز مقابله مستضعفین بامستكبرین است. راهپيمايي تهراني روز جهاني قدس خواستار تعطيلي سفارت انگليس در تهران شدند.
راهپیمایی روز جهانی قدس با حضور پرشور مردم ایران اسلامی از دقایقی پیش در سراسر کشور آغاز شد. راهپیمایی روز جهانی قدس، همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از دقایقی پیش و با حضور پرشور مردم کشورمان در تهران و سراسر کشور آغاز شد. در طلیعه غلبه خون بر شمشیر در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در ماهمبارک رمضان ۱۳۵۸در پیامی برخاسته از ایدئولوژی مبانی فریاد اسلام ناب محمدی (ص) جمعه آخر این ماه را به عنوان روز جهانی قدس تعیین و از همه مسلمانان جهان دعوت کردند تا در این روز فریاد مظلومیت و حقطلبی ملت مظلوم فلسطین را به گوش تمامی جهانیان برسانند. قدس متعلق به مسلمين است و بايد به آنان برگردد به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، راهپيمايي روز جهاني قدس از ساعت 10:30 صبح امروز در تهران و ديگر شهرهاي كشورمان آغاز شده است. جمهوري اسلامي ايران با افتخار به حمايت از نهضت مقدس ملت مظلوم فلسطين ادامهخواهد داد.
تا روز آزادی قدس فریاد خواهیم زد روز قدس روز تقویت فرهنگ مبارزه بیامان با
صهیونیسم جهانی است روز قدس در
کنار هم، هزاران کاروان آزادی به راه میاندازیم مرگ بر
اسرائیل مرگ بر
آمریکا مرگ بر ضد
ولایت فقیه مسیر شماره 1: مسجد امام حسین (علیهالسلام)، میدان امام حسین،
خیابان انقلاب، دانشگاه تهران مسیر شماره 2: مسجد جامع ابوذر، میدان ابوذر، خیابان ابوذر،
خیابان شهید برادران حسنی(قلعهمرغی)، خیابان قزوین، خیابان کارگر، میدان انقلاب،
دانشگاه تهران مسیر شماره 3: مسجد دارالسلام، میدان منیریه، خیابان ولیعصر
(عجلالله تعالی فرجه الشریف)، خیابان انقلاب، دانشگاه تهران مسیر شماره 4: مسجد امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف)،
خیابان آزادی، تقاطع خیابان بهبودی، میدان انقلاب، دانشگاه تهران مسیر شماره 5: مسجد حضرت ابوالفضل (علیهالسلام)، میدان توحید،
خیابان توحید، خیابان آزادی، میدان انقلاب، دانشگاه تهران مسیر شماره 6: مسجدالمهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، خیابان
ستارخان، سهراهی تهران ویلا مسیر شماره 7: مسجدالجواد(علیهالسلام)، میدان هفتمتیر، خیابان
کریمخان، میدان ولیعصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، بلوار کشاورز، دانشگاه تهران
" ساعت شروع مراسم راهپیمایی
10:30 صبح است. "شورای هماهنگی
تبلیغات اسلامی ستاد مرکزی قدس و انتفاضه" "سید عبدالله نظام" روحانی شیعه و رییس جمعیت
"محسنیه" گفت: روز قدس که حضرت امام خمینی (ره) آن را در آخرین جمعه ماه رمضان
اعلام کردند، یادآور مساله فلسطین و قدس است. به
گزارش پايگاه اطلاعرساني دفتر مقام معظم رهبري، در چهارمین دیدار رمضانی رهبر معظم
انقلاب با نخبگان کشور، صدها نفر از استادان و اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها، عصر
امروز در دیدار با حضرت آیت الله خامنه ای، به تبادل نظر درباره مسائل دانشگاهی –
علمی – پژوهشی – اجتماعی – فرهنگی – سیاسی و اقتصادی پرداختند. حماسه
نیوز به نقل از فارس، در هفته های اخیر نیز دانشجویان – «شعرا و
ادیبان» و فعالان اقتصادی در جلسات جداگانه با ایشان دیدار و گفتگو کرده
بودند. در
آغاز جلسه عصر امروز، 14 نفر از اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها، بیش از 2 ساعت،
درباره مسائل مختلف اعلام نظر و «پیشنهادها – انتقادها و راه حلهای خود» را مطرح
کردند. کارشناس بهائي صداي آمريکا در ابطال دروغگويي گردانندگان شوراي سبز اميد که
اقدام به مصادره روز قدس به نام منتظري کرده اند، مدعي شد: «ابراهيم يزدي موجب
بهوجود آمدن اين روز شده است.» کارشناس بهائي صداي آمريکا در تاريخ 22 آگوست( 31 مرداد) طي مقاله اي در سايت
پارس ديلي نيوز، براي ابطال دروغگويي گردانندگان شوراي سبز اميد به دروغ عجيبي
متوسل شد! با اينکه مسلمانان در همين روزها خود را براي
برگزاري هر چه با شکوهتر روز جهاني قدس آماده مي کنند و شهر لندن روز يکشنبه شاهد
حضور چشمگير مسلمانان به همراه غير مسلمانان در مراسمي به همين مناسبت بود، حسن
داعي کارشناس بهائي صداي آمريکا مدعي شد: «همزمان با فرارسيدن مراسم ارتجاعي و ضد
ايراني "روز قدس"، شوراي هماهنگي راه سبز اميد که خود را سخنگوي جنبش مردم ايران
معرفي مي کند، در تلاش براي رونق بخشيدن به اين نمايش ورشکسته، به يک دروغگويي جديد
متوسل شده است.» وي در ادامه با اشاره به شعار طرفداران جنبش سبز در
روز قدس سال 88 در حمايت از رژيم صهيونيستي و رسوايي آنها به واسطه آن و توجيهات
کديور براي پاک کردن اين لکه ننگ، در مصاحبه با صداي آمريکا افزود: «سال گذشته نيز
محسن کديور در مقابل ميليونها بيننده تلويزيوني به وارونه کردن شعار مردم پرداخت و
گفت که تظاهر کنندگان ايراني در خيابانها فرياد مي زدند "هم غزه هم لبنان، جانم
فداي ايران".» در حالي که همه مسلمانان جهان به تبعيت از دستور
تاريخي حضرت امام (ره) در روز جهاني قدس ا
انتخاب فیلم برای اسکار به مهمترین دغدغه این
روزهاب سینمای انقلابی کشور تبدیل شده و کمتر کسی به فکر رعایت شدن و یا نشدن حجاب
بازیگران زن سینمای کشور است.
شاید ریشه چنین بیتوجههایی را بتوان در آن
چه طی سالهای اخیر در رسانههای غربی به عنوان یک اصل جا افتاده، جستجو کرد. اصلی
که حجاب را نماد عقب افتادگی و برهنگی را به عنوان تمدن و پیشرفت معرفی میکند.
در
همین راستا کمپانیهای فیلمسازی غرب از طریق ساخت فیلم و شبکههای ماهوارهای از
طریق ساخت برنامههای متعدد سعی کردند تا این اصل را به مخاطبان ایرانی خود القا
کنند و در این میان نیز برخی از بازیگران ایرانی چون گلشیفته فراهانی با برداشتن
حجاب و حضور در صحنههای غیراخلاقی، آنان را در مسیر ضد اسلامی شان یاری
دادند.
تا چندی پیش گستره موضوع بیحجابی بیشتر به
جشنهای سینمایی، مراسم انتخاب بازیگران برتر و . . . محدود میشد و نه به فیلمهای
سینمایی در حال اکران. در همین حال انتقاد بسیاری از مردم انقلابی و مسئولان با
بصیرت کشور کارساز نشد تا جایی که عدم رعایت شئونات اسلامی در سینما فراگیر و به
نوعی عرف سینما تبدیل شد.
در این روزهای اخیر نیز برخی از مسئولان کشور
انتقادات فراوانی به وضعیت حجاب، عفاف و آرایش بازیگران داشتند که در این گزارش به
برخی از آنان اشاره میشود.
محمدتقی رهبر نماینده مردم اصفهان در مجلس
شورای اسلامی با ابراز انزجار از برخی سهلانگاریها در نظارت بر اکران فیلمهای
سینمایی گفت: آرایش برخی از بازیگران سینمای ایران حتی از آرایش و گریم بازیگران
هالیوود و فیلمهای غربی نیز بیشتر بوده که این مسأله بسیار رنجآور است.
پروین سلیحی مشاور امور بانوان سازمان صدا و
سیما با اشاره به اینکه با وجود تأکید مسئولان این سازمان در خصوص عدم آرایش چهره
زنان بازیگر همچنان شاهد حضور چهرههای آرایش شده بازیگران زن هستیم، اظهار داشت:
نسبت به این موضوع نباید بیتفاوت بود، متأسفانه هماکنون تکثر و تعدد برنامهها
موجب شده است که در برخی از آنها شاهد چهرههای آرایش شده باشیم، اگر اعتقاد داریم
که این رفتار خلاف شرع است پس اغماض در مقابل آن چه معنایی دارد؟
جواد
آرینمنش عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان این که در سریالهای تلویزیونی با توجه
به الزامات موجود، رعایت حجاب و شئونات اسلامی توسط بازیگران زن بیشتر از سینما
دیده میشود، اظهار داشت: بازیگری که در یک سریال تلویزیونی نقش خوبی را بازی
میکند، به عنوان قهرمان داستان در بین مردم جا باز میکند؛ متأسفانه همین بازیگر
در جلسات و انظار عمومی چهره و رفتاری متفاوت از سریالهایی که در آن نقش بازی کرده
است، از خود نشان میدهد و همین مسئله باعث میشود تا ذهنیت مردم نسبت به او عوض
شود.
یکی از این فیلمهای سینمایی که با انتقادات
فراوانی در زمینه رعایت حجاب و عفاف روبرو است فیلم زنان ونوسی مردان مریخی به
کارگردانی کاظم راست گفتار است فیلمی که از عید فطر با دراختیار داشتن ۲۳ سینما در
تهران به روی پرده های سینما رفته است.
تصاویر مرتبط نشان دهنده عدم رعایت حجاب و
عفاف و همچنین آرایش بسیار زننده بازیگران این فیلم سینمایی است؛
انتظار میرود مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامی و معاونت سینمایی به جای آن که تمام هم و غم خودش را صرف انتخاب فیلم برای
ارسال به جشنواره معلومالحال اسکار کنند، کمی نیز به فکر سینمای اسلامی باشند و
نگذارند کشتی سینمای ایران به باتلاق فرو رود.
از
وظیفه خطیر مسئولان فرهنگی جامعه که بگذریم این سوال به وجود می آید که: آیا
بازیگران سینمای اصلا اعتقادی به رعایت شئونات اسلامی در فیلمها و یا انظار عمومی
دارند یا آن قدر بازی کردن و چهره شدن برایشان مهم است که حاضرند به دور از
اعتقاداتشان به هر شکل و شمایلی در بیایند؟
بنا
بر این گزارش در فیلم سینمایی «زنان ونوسی، مردان مریخی» امین حیایی، بهاره رهنما،
شیلا خداداد، امیرحسین رستمی، سحر زکریا، اکرم محمدی و شراره رخام بازی میکنند.
د
محمد دهقان در گفتگو با
خبرنگار پارلمانی مهر با اشاره به مسکوت ماندن طرح رسیدگی به اموال و دارایی های
مسئولان و کارگزاران نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهارداشت: «طراحان این طرح
جمعی از نمایندگان مجلس هفتم شورای اسلامی بودند».
نماینده مردم چناران و
طرقبه در مجلس شورای اسلامی افزود: «طراحان کارشناسی سنگینی روی این طرح با همکاری
مرکز پژوهش ها و شورای نگهبان صورت داده و تلاش جدی در راستای تامین نظرات شورای
نگهبان مبذول داشتند.»
وی با اشاره به اینکه طرح رسیدگی به اموال و دارایی
های مسئولان و کارگزاران نظام در مجلس هفتم شورای اسلامی به تصویب رسید اما در
شورای نگهبان رد شد گفت: «شورای نگهبان این مصوبه مجلس شورای اسلامی را بر اساس
ماده 143 قانون اساسی حصری تلقی کرد و معتقد بود با تصویب این قانون قوه قضائیه
تنها می تواند دارایی رهبری، رئیس جمهور و وزیران را بررسی کند و امکان بررسی اموال
سایر مسئولین وجود ندارد».
عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس شورای اسلامی
تصریح کرد: «در مجلس هشتم سعی کردیم ابهامات شورای نگهبان رابر طرف کرده و اعلام
اموال مسئولان را از شرایط تصدی مسئولیت ها قرار دادیم».
دهقان با اشاره به
اینکه ریاست مجلس شورای اسلامی مفاد این طرح را به اطلاع مقام عالی رتبه نظام
رسانده و ایشان از طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام
ابراز رضایت کرده بودند افزود: «نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز پس از ابراز رضایت
ایشان با آرای قاطع طرح را مجددا در صحن علنی مجلس به تصویب رساندند».
عضو
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: «این طرح مجددا از طرف شورای نگهبان رد شد و با
اصرار مجلس شورای اسلامی به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شد».
دهقان با
تاکید بر اینکه این طرح 3 بار در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و بالاترین حجم
کارشناسی روی آن صورت گرفته است از مجمع تشخیص مصلحت نظام خواست هر چه سریع تر
بررسی این طرح را در دستور کار خود قرار دهد.
وی با اشاره به اینکه مسئولین
باید بدانند که اموال و دارایی هایشان تحت نظارت قوه قضائیه است افزود: «اینگونه
قوانین بازدارنده بوده و به معنای فاسد بودن مسئولان نظام نیست».
دهقان با
اشاره به اینکه در اکثر کشورهای جهان نوعی رژیم نظارتی بر اموال مسئولان در حال
اجرا است که از علل مهم سطح پایین فساد در این کشورهاست گفت: «در جمهوری اسلامی نیز
فساد اداری در سطح پایینی قرار دارد اما در کشور اسلامی نباید هیچ فسادی وجود داشته
باشد.»
وی تاکید کرد: «از مجمع تشخیص مصلحت نظام تقاضا داریم طرح رسیدگی به
اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام را خارج از نوبت بررسی کند زیرا نوبت
بررسی طرح ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیار طولانی است».
دهقان با اشاره
به اینکه مجلس شورای اسلامی کنوانسیون رفع فساد را به تصویب رسانده است گفت: «طرح
رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام نیز در راستای همین
کنوانسیون بوده و یکی از ملزومات پیوستن به این کنوانسیون است».
عضو هیئت
رئیسه مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: «زمانی که مردم متوجه شوند که بر مسئولان نظام
نظارت وجود دارداعتماد آنها به مسئولان افزایش می یابد».
وی با اشاره به
اولویت جنبه های پیشگیری از فساد این طرح اظهار داشت: «اجرای این طرح وجه الهام بخش
جمهوری اسلامی را در سطح بین المللی در مبارزه با فساد افزایش می دهد».
به
گزارش خبرنگار پارلمانی مهر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز پیش از این با
بررسی نحوه رسیدگی به اموال و دارایی مسئولان و مقامات سیاسیحکومتی در کشورهای
دیگر اعلام کرده است: «افشای اموال و دارایی مسئولان به عنوان یک راه حل موثر در
امر مبارزه با معضل فساد در همه کشورها پذیرفته شده است.
دفتر مطالعات حقوقی
این مرکزضمن بررسی نحوه رسیدگی به دارایی مسئولان و مقامات عمومی در کشورهای مختلف
جهان تصریح کرد که افشای اموال و داراییها به عنوان راهحلی موثر در امر مبارزه با
معضل فساد در همه کشورها پذیرفته شده است و«کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه فساد»
نیز مهر تاییدی بر این مدعاست.
به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر طرح رسیدگی به
دارایی مسئولان نظام که پس از تصویب در مجلس هفتم مورد ایراد شورای نگهبان قرار
گرفته بود، درمجلس هشتم نیز مورد بررسی قرار گرفت.
با اصرار مجلس بر مصوبه
پیشین خود، طرح رسیدگی به دارایی مقامات و مسئولان نظام علیرغم نظر مخالف شورای
نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد.
نخستین ایراد شورای نگهبان به
دامنه شمول اصل 142 قانون اساسی معروف به اصل «از کجا اوردهاید» بود. چون در طرح
مجلس علاوه بر رهبری و رئیسجمهور و اعضای هیات دولت، مسئولان دیگری را در دستگاه
قضا و کلیه اعضای قوه مقننه را نیز شامل میشد.
کمیسیون قضایی در نظر گرفته
بود که ارائه لیست اموال مسئولان و همسر و فرزندان تحت تکفل آنها، به عنوان شرط
استخدام در نظر گرفته شود تا ایراد شورای نگهبان رفع گردد. نمایندگان به این
اصلاحیه رای دادند و مصوبش کردند.
دومین ایراد شورای نگهبان به این بود که
مجلس نمیتواند برای دستگاههای تحت نظارت رهبری، قوانین الزام آور تصویب
کند.
کمیسیون قضایی این ماده را اینگونه اصلاح کرده بود که افراد منصوب مقام
معظم رهبری ، با اذن ایشان موظفند دارایی خود، همسر و فرزندان خود را قبل و بعد از
خدمت به مرجعی که معظمله تعیین میکنند، ارائه دهند. این اصلاحیه نیز مصوب
شد.
بر اساس طرح مذکور، مسئولان مشمول باید فهرست اموال و دارایی خود، همسر
و فرزندان تحت تکفل خود را طبق اظهارنامهای که دستگاه قضا تنظیم میکند، به قوه
قضاییه ارائه دهند. این فهرست باید کلیه اموال غیرمنقول و حقوق متعلق به آنها،
مطالبات و دیون، سرمایهگذاری و اوراق بهادار، موجودی حسابهای مختلف در بانکها،
موسسات مالی اعتباری و نظایر آنها و هرگونه منبع درآمدی دیگر و اموال منقول با ارزش
را باید شامل شود. مسئولان مربوطه باید هر چهار سال یک بار یا در پایان دوره (اگر
از چهار سال کمتر باشد) تغییرات صورت داراییهای مذکور را نیز ارائه دهند
د
از سارا پیلین تا جعفر پناهی در جشنواره تورنتو
«جشنواره بین المللی فیلم تورنتو» سال ٢٠١١ همچنین میزبان مستندهای در مورد سارا پیلین، نامزد احتمالی ریاست جمهوری ایالات متحده و یک روز از زندگی جعفر پناهی، فیلمساز سرشناس ایرانی در بند خواهد بود.
«این یک فیلم نیست»، ساخته جعفر پناهی، و مجتبی میرطهماسب، برای اولین بار در بخش سینمای جهان «جشنواره بین المللی فیلم تورنتو» به طور رایگان[!] برای علاقه مندان نشان داده می شود . این مستند زندگی جعفر پناهی و وضعیت سینمای امروز ایران را بررسی می کند.
برپایه گزارش های روز پنج شنبه رسانه های کانادا و جهان، مقامات جمهوری اسلامی مجتبی میرطهماسب را ممنوع الخروج کرده اند و از سفر وی به کانادا ممانعت به عمل آورده اند. این در حالی است که مطبوعات کانادا از اجازه سفر جعفر پناهی و دختر وی به تورنتو برای اولین اکران جهانی اثر مشترک این فیلمساز سرشناس زندانی و مجتبی میرطهماسب خبر دادند.
«جدایی نادر از سیمین» اثر اصغر فرهادی نیز از جمله دیگر فیلم های ساخته کارگردان های ایرانی است که در بخش «سینمای معاصر جهان» بزرگترین رویداد فرهنگی و هنری صنعت فیلم و سینمای سال ٢٠١١ کانادا اکران خواهد شد.
«به امید دیدار» جدیدترین اثر محمد رسول اف نیز از جمله دیگر فیلم های ایرانی است که برای اولین بار اکران می شود. محمد رسول اف در این فیلم زندگی یک وکیل جوان را به تصویر می کشد که در شرایطی که همسرش خارج از ایران و در تبعید به سر می برد، خود با یک بارداری ناخواسته و پیچیدگی های اداری و نظام مردسالاری ایران، با مشکلات بسیاری برای ترک کشور مادری اش دست به گریبان است.
رویگردانی شجریان از فتنه گران
سایت آزادگی: صادق باشیم! جنبش سبز تمام شد و جز خاطرهای از آن نمانده است! + سند
//
بر اساس این گزارش؛ این کابر سایت آزادگی در تاریخ10سپتامبر(19شهریور) چنین نوشت:« می شنویم که جنبش سبز با طراوت و سرزنده و یا شاید چون آتش زیر خاکستر است، ولی بگذارید با هم صادق باشیم! دو سال بیشتر از دهمین انتخابات ریاست جمهوری گذشت ودیگرخبری از تقلبِ بزرگ نیست، سران همان جنبش بیش از دویست روزی به حبس اند و قیامتی هم نشد، مشکلات زمانمان یا شوشولِ فرنود است ویاقیمت سکه وفلان گوشی جدید موبایل ویا آب بازی چند دختر و پسر،انگار همه شرایط حال را پذیرفته اند.»
وی اضافه کرد:« هزاران نفر ازصدقه سری نا آرامیهای دوسال پیش وچه به راستی وچه از روی کلک، اقامت کشورهای دیگر را گرفتند و البته اکثرشان هم تازه یاد ادامه تحصیل افتادند و(مثلا در آکسفورد) به دانشگاه می روند و هر ازگاهی هم نوشتهای در وبلاگشان به روز میشود، از آن دستبندهای سبز به جز تعدادی در دست چند زن و مرد پیر آواره خبری نیست و اپوزیسیون هم یا در تلاشند که خود را به کسی یا جایی بچسبانند و یا رابطهای بجویند تا اگر رژیمی تغییر کند، پستی برایشان آماده باشد.»
این حامی نا امید و مایوس جریان شکست خورده سبز در پایان افزود:«بگذارید صادق باشیم! جنبش سبز مرده است وجز خاطرهای از آن نمانده است،خاطرهای که گرچه برخی را عزادار کرد، مشاورانی رنگ و وارنگ و رجل سیاسی مان را خوشبخت که از این کشور به آن کشور روند (و درحین تفرّج و سرگرم شدن) در دانشگاهی و برای 10-20 نفری حرف بزنند و تشویق شوند.
خوش خیالی است امید به سرانجام رسیدن بهارِ عربی داشته باشیم و خوش خیالی تر آن است که امید به چنین اپوزیسیونی ببندیم!»
113
منتظری: در شرایط فعلی طرح مسئله امام موسی صدر به نفع آمریکاست!!
رجانیوز در این باره می نویسد: برخی اعضای خانواده امام موسی صدر در گفتگوهای رسانه ای انگشت اتهام را به سمت جلال الدین فارسی، شهید محمد منتظری و محسن رفیق دوست گرفتند و کوشیدند تا از آب گل آلود ماجرای سقوط قذافی ماهی گیری کنند.
اما در این میان فراموشی مراکز اصلی حمایت از قذافی در تهران توسط این افراد موجب شد تا علامت سوال بزرگی در برابر انگیزه این مطالبات به وجود آید. فراموشی رابطه نزدیک آیت الله منتظری و نزدیکانش با قذافی و رابطه صمیمانه مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی با سیف الاسلام قذافی از نمونه های این فراموشی بود.
به هر حال، مطلعین تاریخ انقلاب اسلامی می دانند که تمام سرنخ های روابط ایران و لیبی پس از انقلاب به بیت الله منظری بر می گردد به گونه ای که صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر می گوید در سالهای ابتدایی انقلاب درخواست های هیات پی گیری وضعیت امام موسی صدر به جای طرابلس از دفتر آیت الله منتظری می آمد.
مهدی هاشمی معدوم و نزدیکانش مانند شیخ الشریعه (محمدحسین شریعتی معروف به شریعت اردستانی) از مهمترین سمپاتها و عوامل قذافی در ایران بودند به گونه ای که شیخ الشریعه در جلساتی می گوید: رهبر جهان اسلام معمر قذافی ست.
در شب اعدام مهدي هاشمي تلويزيون ليبي به دفاع از مهدي هاشمي فيلمی از حضور او در لیبی را پخش كرد و بلافاصله قذافي هم به نشانه اعتراض چندين انقلابي را اعدام كرد و خانه هايشان را با بولدوزر خراب كرد!
مهدی هاشمی خود درباره ریشه روابطش با لیبی می گوید: ما چه در زمانی که در سپاه بودیم بطور خفیف تر، بعدش هم بطور جدی تر، یک سری مشکلات داخلی نظام و بن بست ها و اشکالات و نارضایی هایی که وجود دارد با سعد مجبر، نماینده قذافی در ایران مطرح می کردیم و در حقیقت یک شناختی از بافت معادلات کشور را مرتب به اینها می دادیم... بیشتر نقاط ضعف را می گفتیم. این در یک محور زمانی که با سفارت لیبی رابطه داشتیم...
لیبیایی ها از کانال ما در جریان مسائل کشور و نقاط ضعف نظام و رژیم و مسؤولین قرار می گرفتند و این قول را هم به ما داده بودند که بالاخره اگر شما و طیف و تفکر شما به حاکمیت برسد ما حمایت صددرصد می کنیم از شما. یک همچون قول حمایت کلی را از همان اول به ما داده بودند که این آخر هم باز خود سعد مجبر با من مطالب را اعتراف کرد.....
در محور لیبی اگر بخواهیم خلاصه بکنیم باید بگوییم همان دیدگاه های ضد حضرت امام و نظام و اعتراضات و اشکالاتی که ما داشتیم به مجموعه نظام، به همراه یک سری اخبار و جریاناتی که در هر مقطعی در تحولات داخلی به دستمان می رسید اینها را به نحوی منتقل می کردیم و در قبالش هم لیبی این تعهد را کرده بود که بطور صد در صد و همه جانبه با ما همکاری کند.
جرس: بنی صدر 25 راهکار برای زمین زدن ایران ارائه کرد!
//
نیز درتاریخ10سپتامبر(19شهریور) در اقدامی هماهنگ با این سیاست نخ نما شده نوشت:«در پی موج جدید هشدارها و تهدیدات نظامی صورت گرفته علیه جمهوری اسلامی،ابوالحسن بنی صدر ضمن اعلام خطر نسبت به این موضوع، با ارائه ٢5 راه حل پیشنهادی، خواستار عدم دخالت نظامی و سیاسی غرب در ایران و در عوض "برقراری منطقی" شرایط بین المللی برای تغییر وضعیت موجود شد[!]»
بر اساس این گزارش؛ جرس اضافه کرد:«این راه حل های پیشنهادی از سوی ابوالحسن بنی صدر، در ادامۀ اظهارات چند روز پیش وی در خصوص لزوم پرهیز از اجرای پروژه لیبی برای ایران و دیگر کشورهای منطقه می باشد.»
سایت وابسته به عطاء الله مهاجرانی در ادامه به بازگویی توهمات بنی صدر در مورد جامعه اسلامی ایران پرداخته و افزود:«بنی صدر می گوید جامعه ایرانی یکی از آن جامعه هایی است که با این رژیم استبدادی مخالف است و تغییر را میخواهد.»
این درحالی است که مردم انقلابی ایران با حضور ده ها میلیونی خود در خیابان ها در طی دو سال گذشته همانند روزهای 9 دی و 22 بهمن بارها حمایت خود را از نظام اسلامی ابراز داشته اند که به باور تحیلگران این حضور حماسی مردم که نتیجه روشنگری های رهبر معظم انقلاب و مدیریت صحیح ایشان در زمان فتنه بود مهمترین عامل برای شکست فتنه و توطئه دشمنان محسوب می شود.
در حالی که بنی صدر 25 راهکار برای زمین زدن نظام اسلامی و تضعیف کشور به غربی ها ارائه کرد، درپایان برای رفع اتهام وطن فروشی وخیانت از خود، اضافه کرد:«جامعه ایران وقتی مطمئن شود که دنیا موافق با تحول این رژیم به دموکراسی است و مزاحمتی هم برای همه ملت ایران ایجاد نمی شود، رژیم را بطور واقعی تضعیف میکند به ترتیبی که به حقوق مردم هم صدمه وارد نشود و زندگی آنها به لحاظ اقتصادی و غیر آن سخت نشود، ترس و بیم زندگی آنها را فلج نکند، البته جنبش میکنند، هیچ هم محتاج این نمیشوند که آقایان[غربی ها] لطف فرموده نیروی عملیات ویژه و هواپیماهای خود را برای "کن فیکون" کردن یک کشور بفرستند، بعد از "کن فیکن" کردن بگویند، حالا کشور آزاد شد، برای ساختن میآییم! خب بهتر است که نه خراب کنید، نه بسازید، بگذارید که مردم خود خویشتن را آزاد کنند، ملتی هم که خود خویشتن را آزاد نمیکند، البته لایق دموکراسی نمیشود. برخی از این راه حل ها را هم غرب اجرا می کند اما نه برای کمک به دموکراسی، بلکه برای منافع خودش.»
"آقاي خاتمي رنگ عوض نكن! نظام هيچكدام از ما را نميپذيرد"
حقاني: در فتنه 88 همه طیفهای مخالف نظام حضور داشتند
فیلترینگ اینترنت ادعاهای دروغین دموکراسی کشورهای غربی را فاش کرد
خبرگزاری فارس: سرکوب مردم توسط دولت انگلیس در حوادث اخیر، سیاستهای دوگانه دموکراسیهای غربی در استفاده از اینترنت به صورت آزاد را زیر سوال برد و تناقضهای موجود در نظامهای غربی را آشکار ساخت.
به گزارش فارس، روزنامه "وال استریت ژورنال" در گزارشی به قلم "اوگنی موروزوف" نوشت: به دنبال حوادث لندن و نروژ، سیاستمداران غربی خواهان کنترل بیشتری بر فضای اینترنت شدند؛ از سوی دیگر، دولتهای اقتدارگرا نیز نظاره گر این تحولات هستند. تکنولوژی باعث تقویت همه طرفهای درگیر در خشونتهای اخیر از جمله آشوب گران، گروههای خود سر و دولت شده است.
سرکوب اینترنت، به سبک غربی
آیا اغتشاشگران جوانی که در لندن، منچستر و شهرهای دیگر بریتانیا به خیابانها ریختند، پیش بینی میکردند که تصاویر آنها توسط کاربران اینترنت که مشتاق شناسایی آنها هستند، مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد؟ بلافاصله پس از شورشها، گروههای اغتشاشگر سایبری به سراغ فیسبوک، فلیکر و سایر شبکههای اجتماعی اینترنتی رفتند تا تصاویر مربوط به خشونتها را مشاهده و بررسی کنند. حتی برخی از متخصصین کامپیوتر داوطلبانه با استفاده از نرم افزارهای شناسایی چهره به دنبال مقایسه چهرههای آشوب گران با چهرههایی هستند که در اینترنت موجود هستند.
فاصله تبدیل شدن انسان معمولی دنیای دیجیتال به انسانهای سرکش بسیار کم است
جوانان شورشی همانند "لودیتها" نیستند ("لودیتها" اعضای گروههای کارگری انگلیس در قرن نوزدهم بودند که مخالف انقلاب صنعتی بودند و ماشین آلات را تخریب میکردند چون بر این عقیده بودند که ماشین، در آمد آنها را به مخاطره میاندازد). آنها از گوشیهای بلکبری برای ارسال پیامهای خود استفاده کردند و از پایگاههای اینترنتی قابل رویت و قابل ردگیری همچون فیسبوک و توییتر اجتناب ورزیدند. گفته میشود آنها بسیاری از فروشگاههای لوازم الکترونیکی فانتزی را غارت کردند. به نظر میرسد فاصله تبدیل شدن انسان معمولی دنیای دیجیتال به انسانهای سرکش دنیای دیجیتال بسیار کم است.
آیا فیلترینگ فیسبوک و توییتر باعث کاهش تنشها خواهد شد؟
به محض اینکه نقش شبکههای اجتماعی در شورشهای لندن مورد ارزیابی قرار گرفت، سیاستمداران بریتانیایی این موضوع را بررسی میکنند که آیا ممنوعیت یا سانسور موقت سایتهایی نظیر فیسبوک و توییتر، باعث کاهش تنشها خواهد شد یا اوضاع را ملتهبتر خواهد کرد. آنچه مسلم است این است که تکنولوژی باعث تقویت همه طرفهای درگیر در خشونتهای اخیر شده است؛ آشوبگران، گروههای اغتشاشگر، دولت و حتی شهروندان عادی که مشتاق کمک به بهبود وضع موجود هستند. اما این تقویت و قدرتنمایی برای تمامی آنها به یک شکل نیست. به عنوان مثال پلیس بریتانیا که مجهز به آخرین تکنولوژی شناسایی میباشد، از طریق تصاویر گرفته شده توسط دوربینهای تلویزیونی مداربسته خود، بررسی رونوشتهای چت و اطلاعات منطقه جغرافیایی به اقدامات پلیسی خود میپردازد و احتمالا بسیاری از مجرمین را شناسایی خواهد کرد.
دست دموکراسیهای غربی رو شد
دولتهای اقتدارگرا از نزدیک نظارهگر این تحولات هستند. رسانههای دولتی چین، به علت نبود کنترلها به سبک چینی بر رسانههای اجتماعی، آشوبها را مورد انتقاد قرار دادند. این رژیمها مشتاقند ببینند مقامات غربی چه نوع رویهای را برای مقابله با این تکنولوژیهای روبه تکامل در پیش خواهند گرفت. آنها امیدوارند سرکوب این شورشها حداقل به اثبات جزئی سیاستهای سرکوب گرایانه آنها منجر شود.
دسترسی به اینترنت در غرب محدود میشود
برخی از مقامات انگلیسی سریعا از بلک بری تقاضا کردند تا سرویس پیام رسانی خود را برای جلوگیری از تشدید آشوبها به حالت تعلیق درآورند. روز سه شنبه، دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا اعلام کرد که دولت باید دسترسی به شبکههای اجتماعی را برای افرادی که خشونت و بی نظمی را طرح ریزی میکنند، محدود کند.
پس از قتل عام اخیر در نروژ، بسیاری از سیاست مداران اروپایی از نظرات ضدمهاجرتی که به صورت ناشناس در محیط اینترنت قرار میگیرد و باعث افراط گرایی میشود ابراز نگرانی کردند. آنها در حال حاضر به دنبال راهکارهایی هستند که بتواند دسترسی افراد به اینترنت به صورت ناشناس را محدود کنند.
تولیدکنندگان ابزارهای نظارتی و جاسوسی اکنون خود گرفتار شدهاند
آیا اینترنت واقعا نیاز به قوانین، مقررات و تکنولوژیهای خاصی دارد که دولتها بتوانند کنترل بیشتری بر آن داشته باشند؟ زمانی که پلیس مخفی مصر میتواند تکنولوژی غربی که به آنها اجازه شنود تماسهای "اسکایپ" مخالفین را میدهد، خریداری کنند، بعید به نظر میرسد سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اروپا وسیلهای برای شنود تماسهای یک انزواطلب نروژی در اختیار نداشته باشند.
ما چنین طرحهای جدی را فقط به خاطر اینکه اقدامات تروریستی ما را از توانایی درست فکر کردن محروم میکنند، تحمل میکنیم. ما به خاطر این گرایش جهانی که تصور میکند تکنولوژی، نیروی رهایی بخش است دچار غفلت شدهایم، اما از این موضوع نیز غفلت کردهایم که پیش از این، دولتها قدرت بیشتری نسبت به افراد داشتند.
دموکراسی غربی به مثابه رژیمهای دیکتاتور
چالشهای داخلی که به واسطه اینترنت ایجاد شدهاند نیازمند پاسخی محتاطانه و حساب شده در غرب است. رهبران پکن، تهران و دیگر نقاط جهان منتظر اقدامات اشتباه ما هستند. در واقع اشتباهات ما مجوز بینالمللی برای سرکوب شهروندان در این کشورها را صادر خواهد کرد. آنها همچنین به دنبال ابزارها و استراتژیهایی هستند که نظارت دیجیتالی خود را افزایش دهند.
پس از آشوبهای خشونت بار سال 2009، مقامات چینی تردیدی نداشتند که دسترسی به اینترنت در منطقه "سین کیانگ" را برای مدت 10 ماه قطع کنند. اگر غرب، اقدامات مشابهی را برای برخورد با بی نظمی در پیش بگیرد، در این صورت آنها قطعا از این بهانه رسمی برای انجام چنین اقدامات شدیدی علیه شهروندانشان استقبال خواهند نمود. به همین ترتیب، هر طرحی از طرف آمریکا یا اروپا برای جمع آوری اطلاعات رفتاری اشخاص در اینترنت - تلاش برای شناسایی هویت تروریستها از طریق ردگیری پیامهای آنها در توییتر یا فعالیت در شبکههای اجتماعی- به احتمال زیاد باعث پیشرفت صنعت دادهکاوی (دیتا مینینگ) خواهد شد. زمان زیادی طول نخواهد کشید تا چنین ابزارهایی راه خود را به سمت کشورهای سرکوب گر پیدا کند.
غربیها اول باید تناقضات درونی سیستم خود را حل کنند
اما در اینجا موضوع دیگری نیز وجود دارد که در معرض خطر قرار دارد. برای بقیه کشورهای جهان، تلاش دولتهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا برای ترویج دموکراسی در جهان اغلب به عنوان ریاکاری و تزویر شناخته شده است. چگونه غرب میتواند دیگران را مورد خطاب قرار دهد در حالی که با تناقضات اجتماعی داخلی خود در حال دست و پنجه نرم کردن است؟ کشورهای دیگر تا زمانی میتوانستند با این ریاکاری کنار بیایند که غرب در ترویج آرمانهای خود در جهان محکم و استوار ایستاده بود. اما ادامه دادن این سیاست یک بام و دو هوا در عصر اینترنت سختتر شده است.
در رابطه با نگرانی غرب برای توقف خشونت و جرائم تجاری مانند کپی رایتهای غیرقانونی و اشتراک گذاری فایلها، سیاست مداران غربی ابزارهای جدیدی را برای بررسی ترافیک اینترنتی و تغییرات در زیرساختهای اینترنت پیشنهاد کردهاند تا بدین وسیله نظارت بر اینترنت آسانتر و بیشتر شود. آنچه که آنها درک نمیکنند این است که چنین ابزارهایی میتواند بر سرنوشت مخالفان در کشورهای دیگر مانند چین و ایران تاثیر گذار باشد. به همین ترتیب، چگونگی رفتار سیاست مداران غربی با موضوع ناشناس ماندن در اینترنت، بر سیاست سایتهایی چون فیسبوک تاثیر گذار خواهد بود و به نوبه خود، بر رفتار سیاسی کسانی که در خاورمیانه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند اثر خواهد گذاشت.
آمریکا و اروپا باید صدور دموکراسی را متوقف کنند
آیا آمریکا و اروپا باید تظاهر و تمایل به ترویج دموکراسی در جهان را رها کنند؟ یا اینکه آنها باید به فکر چگونگی افزایش انعطاف پذیری نهادهای سیاسی خود در مواجه با اینترنت باشند؟ در مجموع میتوان گفت که شواهد کمی درباره استفاده از این تکنولوژیها در مسیری اصولی و درست وجود دارد.
چرا ضدانقلاب اینقدر .... است.
یکی از عوامل آمریکا در آشوب های خیابانی تیرماه 1378، با فرصت طلب خواندن احمد باطبی، ترویج کنندگان وی را به خیانت نسبت به اپوزیسیون جمهوری اسلامی متهم کرد و دلایلی را به ادعای خود برشمرد.
امیر عباس فخرآور که در ایران با نشریاتی چون خرداد و مشارکت همکاری داشت و پس از فتنه سال 78 از کشور گریخت، در آمریکا به ملاقات برخی مقامات ضد ایرانی دولت بوش رفت.
وی به تازگی در مقاله ای که پایگاه «خبرنامه سبز» منتشر کرده، نوشابه امیری و مسعود بهنود و دیگر گردانندگان سایت روزنت را به خیانت متهم می کند و به انتقاد از مصاحبه امیری با احمد باطبی می پردازد. او در مقاله خود می نویسد: به برخی دروغ های شاخدار باطبی در این مصاحبه دقت کنید و خودتان قضاوت کنید که آیا جا داشت خانم خبرنگار تذکری به مصاحبه شونده می داد که شعور مخاطب را نادیده نگیرد. باطبی می گوید خاطرات آن روزهای دستگیری اش یادش نیست! دقیقا نمی داند جلوی کوی دانشگاه تهران بوده است یا دانشگاه تهران!، با رگبار مسلسل دانشجویان را هدف می گرفتند!، باطبی گلوله ای را می بیند که به سمتش می آید و سپس جاخالی می دهد و گلوله به سردر دانشگاه تهران می خورد و کمانه کرده به دوست باطبی که کنارش ایستاده است اصابت می کند که البته باطبی اسم این دوستش را هم هیچگاه به خاطر نمی آورد!، سپس باطبی می بیند که همه گلوله در استخوان کتف دوستش فرو نرفته است و با انگشت گلوله را درمی آورد!، سؤال من از نوشابه امیری این است که آیا تا به حال خودش برای یک بار هم که شده این مصاحبه را با دقت خوانده است؟ آیا از کس دیگری هم در کوی دانشگاه شنیده است که رگبار مسلسل روی دانشجویان گرفته باشند؟ آیا امکان دارد کسی گلوله را ببیند و جاخالی بدهد؟ و از همه مهمتر اینکه آیا در طول تاریخ علم پزشکی شنیده است که کسی از روی لایه های پوست، زیر پوست و عضلات بتواند گلوله ای را که در استخوان فرو رفته ببیند و سپس با انگشتش گلوله را دربیاورد؟ باطبی می گوید که پیراهن خونی، پیراهن همین دوست گلوله خورده اش بوده است که وی پس از خارج کردن گلوله با انگشتش پیراهنش را درآورده و روی زخم می گیرد و خون روی پیراهن از همین جا آمده است؟! راستی چرا خانم خبرنگار از باطبی نمی پرسد که پس جای سوراخ گلوله چرا روی این پیراهن دیده نمی شود؟ باطبی پیراهن را بالا برده و در برابر نور خورشید گرفته است و پیراهن کاملا سالم است و جای گلوله در آن نیست! البته این مصاحبه تنها جایی نیست که باطبی دروغهای شاخدار می گوید. باطبی بارها و بارها در صدای آمریکا از این خالی ها بسته است.
فخرآور با بیان اینکه باطبی نه تنها دانشجو و مبارز راه آزادی نبود بلکه حتی نتوانست دیپلم دبیرستان بگیرد و ترک تحصیل کرد، می افزاید: او در زمان حادثه کوی دانشگاه تهران در کلاسهای فوق برنامه تابستانی که موسسه جهاد دانشگاهی برقرار می کند شرکت می کرد و در یکی از همین روزها وقتی از کلاس بیرون آمد با جمعیت دانشجویان مواجه شد و برای ترساندن آنان تی شرت خون آلودی را که در گوشه خیابان افتاده بود بالای دست برد. در این هنگامه، جمشید بایرامی که مشغول تهیه عکس از اعتراضات دانشجویان بود، عکسی گرفت که مسیر زندگی باطبی را تغییر داد. باطبی اشتباها در بین انبوه دانشجویان بازداشت شده قرار گرفت و به زندان افتاد. در همان ساعات اولیه با التماس به نگهبانها می گفت که عضو فعال بسیج است و اشتباهی دستگیر شده است ولی چند روزی طول کشید تا تحقیقات انجام دهند و آزاد شود. در آستانه آزادی عکس جمشید بایرامی در هفته نامه اکونومیست منتشر شد و حکم آزادی باطبی معلق ماند. پس از آن باطبی که سطح پایین دانش عمومی و تزلزل شخصیتی اش کاملا آشکار بود به شکار آسان نیروهای اطلاعاتی تبدیل شد تا در نقش خبرچین وزارت اطلاعات ایفای نقش کند. به واسطه این خوش خدمتی هم زندان را برایش آسان کردند به گونه ای که مرخصی های فراوان و طولانی مدت دریافت می کرد. آذرماه سال 1383 پس از ازدواج سوم از سوی قاضی، دو سال مرخصی ازدواج دریافت کرد و توانست با توصیه عمادالدین باقی در همین ایام مرخصی در سازمان آگهی های روزنامه شرق و سپس با سفارش ایرج جمشیدی در روزنامه آسیا حقوق بگیر شود. پس از فراری شدن اینجانب و حضور موفق و پرصدایم در واشنگتن [!] باطبی از زندان آزاد شده و با حمایت وزارت اطلاعات به آمریکا سفر می کند تا پروژه تخریب اینجانب و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی را دنبال کند.
فخرآور به استناد کتاب خاطرات اکبر محمدی تصریح کرد که این مهره فعال در فتنه سال 78، 20 بار از باطبی به عنوان نفوذی و خبرچین یاد کرده است. وی همچنین با انتشار عکس های تفریح و خوشگذرانی و علافی باطبی در آمریکا، عکس 30 تن از عناصر مخالف را بازدداشت شده را منتشر کرد و تصریح نمود که این عده توسط احمد باطبی لو داده و دستگیر شده اند.
خاطرنشان می شود فخرآور خود در محافل ضدانقلاب به عنوان نفوذی سیستم امنیتی جمهوری اسلامی شناخته می شود و بازگشت برادر وی به ایران بر ابهام ها در این باره افزوده است
سیدمصطفی آزمایش علت درگیری اخیر در شهرستان "کوار"(در ۴۵ کیلومتری شیراز) را که با تیراندازی دراویش گنابادی به سمت مردم همراه بود، رویدادهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم دانسته است.رقابت سبزها و منافقین برای نزدیکی به آمریکا
جانشین فرمانده عملیاتی پژاک به هلاکت رسید
مجید کاویانی متولد شهر بانه است که از سال ۱۹۹۹ میلادی به صفوف تروریستهای پکک ملحق شده و بعد از تاسیس فرقه تروریستی پژاک توسط پکک در سال ۲۰۰۳ میلادی، در این فرقه مشغول فعالیتهای تروریستی بوده است. سمکو بهعنوان جانشین فرمانده کل نیروهای (پژاک) مشغول به خوشخدمتی و انجام عملیاتهای تروریستی در ایران بود که در درگیریهای اخیر کشته شد.
فرمانده کل گروهک تروریستی پژاک با انتشار بیانیهای این خبر را تایید کرد.
وی در این بیانیه اعلام کرده است که روز شنبه دوازدهم شهریورماه و در دومین مرحله از حملات سپاه پاسداران به قندیل فرمانده گریلا مجید کاویان با کد سمکو و جانشین فرماندهی کل نیروهای شرق کردستان در حال فرماندهی عملیات در کوتامان همراه با گریلا روژهات بوتان بر اثر اصابت ترکش توپ کشته شد.سرنوشت پژاک درس عبرتی برای ضد انقلابها
این مسئول خاطرنشان کرد: تصور ناتوانی نیروهای نظامی کشور به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برابر ضد انقلاب داخلی و دشمنان خارجی، یک خیال خام و از روی سادگی و خوشباوری است.
اکبریان در بخش دیگری از سخنان خود به تحرکات کورکورانه گروهک تروریستی پژاک در مرزهای غربی کشور اشاره کرد و گفت: در ابتدا تروریستها با حمایت آشکار کشورهای غربی به مرزهای ایران نفوذ کرده و اقدامات کوری علیه هموطنانمان انجام دادند.
وی افزود: در این زمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مرزبانهای کشورمان به آنها فرصت یک ماهه داد و امیدوار بودیم گروهک تروریستی پژاک عاقلانه رفتار کرده و از این فرصت برای رهایی از سرنوشتی که در انتظارش است، استفاده کند.
نماینده مردم کرج در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: پس از پایان ماه مبارک رمضان و فرصت یک ماهه به گروهک پژاک، حملات قاطع سپاه علیه تروریستها آغاز شد و امروز تروریستها و حامیان آنها از مرزهای ایران اسلامی فراری شدهاند.
وی تاکید کرد: سرنوشت شومی که تروریستهای عضو گروهک پژاک گرفتار آن شدهاند، درس عبرتی برای تمام ضد انقلابها است.
اکبریان گفت: پاسخ سپاه به تحرکات تروریستها به اندازهای قاطعانه و کوبنده بود که فرصت رهایی نیافته و پس از چند ساعت درخواست آتشبس دادند.
وی با تاکید بر اینکه سرنوشت شوم پژاک درس عبرتی برای تمام ضد انقلابها و دشمنان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران است، گفت: مدافعان ایران اسلامی در ارتش و سپاه و حتی نیروهای مردمی هر تهدیدی را با قدرت تمام و کوبنده پاسخ میدهند.
اکبریان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا سپاه باید درخواست آتش بس تروریستهای عضو پژاک را بپذیرد؟ گفت: آنها در منطقه بوده و به طور کامل بر اوضاع مسلط هستند.
وی در پایان تاکید کرد: بنابراین فرماندهان سپاه به دلیل اشرافی که بر موضوع دارند، باید در این زمینه اظهار نظر کرده و تصمیمگیری کنند و به طور قطع تصمیم آنها مورد قبول مردم قرار خواهد گرفتسایت فتنه: ابطحی را جدی نگیرید
وقتی سریال های رسانه ملی ضد فرهنگ حجاب می
شوند
افشاگری شریعتمداری
تفاوت
«تابلو»ها و «شناسنامه»ها مي تواند به عنوان يك سرنخ گره گشا براي كشف هويت واقعي
احزاب و گروه هاي سياسي به كار گرفته شود. مثلا كساني كه با صراحت اعلام كرده اند
تقليد از مراجع كار ميمون است، چگونه مي توانند در پوشش حمايت از مرجعيت، زير
تابلوي دفاع از فلان مرجع جدا شده از نظام و انقلاب سينه بزنند؟!
حسين
شريعتمداري، مدير مسئول روزنامه كيهان كه صبح ديروز در همايش سراسري اساتيد بسيجي
در مشهد مقدس شركت كرده بود، گفت: تحركات اخير دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي
آنها نظير اصحاب فتنه 88 و حلقه انحرافي قبل از آن كه كاربرد داخلي داشته باشد، با
هدف مخدوش كردن الگوي انقلاب اسلامي براي ملت هاي مسلمان و در حال انقلاب منطقه
برنامه ريزي شده است. وي افزود؛ انقلاب اسلامي بسياري از عقبه هاي سخت و نفس گير را
با اقتدار پشت سر گذاشته است و امروزه نه فقط به اعتراف صريح دشمنان، بلكه به گواهي
رخدادها و شواهد ملموس و محسوس، در اوج اقتدار به سر مي برد و به قول حضرت آقا؛
مقطع كنوني يكي از درخشان ترين مقاطع حيات تاريخي ملت ايران است، بنابراين «جريان
انحرافي» و «بني فتنه» بسيار حقيرتر از آنند كه در مقابل اقتدار كم نظير و پايگاه
مردمي گسترده نظام، عددي به حساب آمده و توان عرض اندام داشته باشند. مدير مسئول
كيهان گفت؛ اگرچه نبايد از تحرك جريانات ياد شده غافل بود و نبايد آنها را به حال
خود رها كرد ولي رسالت كنوني مردم و نظام بسيار فراتر از تحركات اينگونه گروه هاي
مرده و يا در حال مرگ است.
شريعتمداري در بخش ديگري از سخنان خود به ابعاد
پيچيده فتنه 88 اشاره كرد و اين فتنه را از آنجا كه تمامي دشمنان بيروني و داخلي
نظام به ميدان آمده بودند، با جنگ احزاب قابل مقايسه دانست و گفت؛ سران فتنه اگرچه
افراد بي عرضه و مأموران بي اختيار بودند ولي اين توطئه كه از حمايت همه جانبه مالي
و سياسي و بين المللي آمريكا و انگليس و اسرائيل برخوردار بود مي توانست
قدرتمندترين حكومت ها را نيز با آسيب جدي روبرو كند، اما ديديم كه چگونه در مقابله
با نظام مقتدر و مردمي جمهوري اسلامي ايران، از پاي درآمده و به گل نشست. مدير
مسئول كيهان افزود؛ براي طراحي فتنه 88، دهها تن از برجسته ترين برنامه ريزان
آمريكايي و انگليسي جنگ نرم، بارها به ايران آمده و با عوامل فتنه، جلسات مخفي
طولاني داشته اند. شريعتمداري در ادامه سخنان خود به نام برخي از اين برنامه ريزان
كه به گفته وي يك گلّه اعزامي بوده اند اشاره كرده و گفت؛ در پاييز سال 1378 يعني
سه ماه بعد از شكست فتنه 18 تير ماه 78، «جان كين» نظريه پرداز معروف كودتاهاي
مخملي و رئيس مركز مطالعات دموكراسي دانشگاه وست مينستر لندن به تهران آمد و با
برخي از اعضاي حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب جلسات توجيهي طولاني داشت. در
خرداد سال 1383، «ريچارد رورتي» از رهبران برجسته بخش عمليات سري سازمان «سيا» و
متخصص جنگ هاي علمي و عقيدتي وارد ايران شد. رورتي در جلسات مخفي با مدعيان
اصلاحات، پروژه اي با عنوان بررسي وضعيت آشفته جبهه اصلاحات را كليد زد و ساعت ها
براي آموزش مدل جنگ نرم بر پايه فلسفه پراگماتيسم با آنان به گفت وگو نشست. در
تابستان همان سال، مايكل ايگناتيف رهبر ليبرال هاي پارلمان كانادا نيز با دستور كار
مشاوره به اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات سال 84 به ايران آمد و تا پايان دور
دوم انتخابات رياست جمهوري نهم در ايران حضور داشت و پس از پيروزي اصولگرايان با لب
هاي آويزان به انگليس و سپس كانادا بازگشت. تموتي گارتن اش، از رهبران صهيونيست
سرويس جاسوسي MI6 انگليس و از تئوريسين هاي بلندآوازه انقلاب هاي مخملي در
شهريورماه 1384 وارد تهران شد. برنامه كاري او، طراحي پروژه اي براي انتخابات سال
88 بود كه جزئيات آن را در جلسات پي درپي با مدعيان اصلاحات در ميان گذاشت. تموتي
گارتن اش، واضع نظريه «فشار از پايين و چانه زني از بالا» است كه حجاريان به نام
خود ارائه كرده بود. سعيد حجاريان و مصطفي تاجزاده و بشيريه از سال 1376، با ستايش
از «گارتن اش»، تئوري هاي جنگ نرم او را دنبال مي كردند. «يورگن هابرماس» نظريه
پرداز آلماني كودتاهاي مخملي و تنها عضو باقيمانده «مكتب فرانكفورت» در ارديبهشت
ماه سال 1381 با پروژه آمريكايي- اسرائيلي، «گذار به دموكراسي از چين تا ايران»
وارد تهران شد. او معروفترين نظريه پرداز «نافرماني مدني» است. «مانوئل كاستلز»
تئوري پرداز «جنگ سايبري» و شبكه سازي رسانه اي در سال 1385 به تهران آمد، و «جان
هيك» كه به پدر پلوراليسم ديني و احياء اصلاحات معروف است در اسفند ماه 1383 به
ايران آمد. شريعتمداري در ادامه به نام تعداد ديگري از اين نظريه پردازان آمريكايي
و اروپايي كه براي زمينه چيني فتنه 88 به ايران آمده و با مدعيان اصلاحات جلسات
مخفي و مكرر داشته اند اشاره كرد و افزود؛ بسياري از ملاقات ها نظير ملاقات خاتمي
با جرج سوروس صهيونيست و ملاقات هاي پي درپي مدعيان اصلاحات با «اليزابت چني» در
«دوبي» و هلند و انگليس خارج از ايران صورت پذيرفته بود.
شريعتمداري در ادامه به
فهرستي از روزنامه نگاران زنجيره اي كه بعد از فتنه 88 به آمريكا و اروپا و اسرائيل
گريخته و آشكارا به خدمت سرويس هاي اطلاعاتي اين كشورها درآمده اند اشاره كرد و
پرسيد؛ با اين همه سند آشكار آيا سران و عوامل اصلي فتنه هنوز هم مي توانند ادعا
كنند كه وطن فروش و عامل بيگانگان نبوده اند؟!
مدير مسئول كيهان در بخش ديگري از
سخنان خود درباره انتخابات و آرايش نيروها گفت؛ اگرچه محورهاي اصلي در آرايش كنوني
نيروها تقريبا باقي خواهد ماند ولي برخي از تغييرات در آرايش كنوني قابل پيش بيني
است. وي افزود؛ در حال حاضر 4 گروه در صحنه حضور دارند. اصولگرايان كه از عقبه اي
گسترده و آزمون داده برخوردارند. مدعيان اصلاحات كه فقط تعداد اندكي از آنها،
صلاحيت نامزد شدن دارند و بقيه به دليل همراهي با فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 بايد
منتظر مجازات باشند و كمترين شايستگي براي نمايندگي ندارند. جريان انحرافي كه «حلقه
انحرافي» نام مناسب تري براي آن است، اگرچه در حد و قواره يك گروه سياسي نيست ولي
مي توان با تسامح از آن به عنوان سومين گروه ياد كرد، چرا كه از رانت هاي مالي و
سياسي دولت برخوردار است و گروه چهارم شامل مجموعه اي از سفارتخانه هاي اروپايي است
كه «انتخابات مجلس نهم» از چند ماه قبل، به عنوان اصلي ترين ماموريت به آنان ابلاغ
شده است. مدير مسئول كيهان گفت؛ بيشترين فعاليت سفارتخانه هاي اروپايي روي حمايت از
فتنه گران و «حلقه انحرافي» متمركز شده و مخصوصا به اظهارنظرهاي نسنجيده و ساده
لوحانه برخي از كساني كه به غلط خود را اصولگرا مي نامند، عميقا دل بسته اند. جريان
فتنه به وضوح از مرگ خود باخبر است و فعاليت اصلي اين جريان كه با همكاري «حلقه
انحرافي» صورت مي پذيرد، اختلاف افكني و در مواردي نيز، دميدن در توهم اختلاف ميان
اصولگرايان است. حلقه انحرافي و جريان فتنه اگرچه به ظاهر خود را دو گروه جداگانه
معرفي مي كنند ولي اين دو گروه نقاط استراتژيك مشتركي با يكديگر دارند و مي توان
گفت؛ حلقه انحرافي و بني فتنه در صحنه انتخابات ترانه دوصدايي مي خوانند و اين جداي
از پيوندهاي پنهان اين دو گروه با يكديگر است. مدير مسئول كيهان درباره اصولگرايان
گفت؛ برخلاف آنچه رسانه هاي بيگانه و دو گروه انحرافي و فتنه گر تبليغ مي كنند
اختلاف اصولگرايان با يكديگر عمدتا سليقه اي است و البته بايد مراقب نفوذ عوامل
وابسته به خواص رفوزه در فتنه 88 بود.
شريعتمداري در ادامه به چند نمونه از
شگردهاي عمليات رواني دشمن با ذكر مصاديق امروزي آن پرداخت كه آدرس غلط، انگاره
سازي، حركت از پله دوم و جنگ تابلوها از جمله آنها بود.
من دعا میکنم، به جای آمین کف بزنید!
در یکی از این مراسم ها که چهار شنبه شب، در
بوستان ولیعصر (عج) شهر ری برگزار شد، شهرداری تهران از هشت خواننده مبتذل برای
برگزاری کنسرت دعوت کرد. این خواننده ها نیز در مراسم یادشده به اجرای موسیقی های
مبتذل و تحریک کننده پرداختند.
بنابر گفته شاهدان عینی، در این مراسم که
بیشتر به پارتی شبیه شده بود تعدای دختر و پسر با ظاهرهای زننده در این جشن حضور
پیدا کرده بوده و به رقص و آواز پرداخته اند و حتی برخی از بانوان اقدام به کشف
حجاب کرده بودند اما مسوولان برگزاری مراسم نیز هیچ گونه اعتراضی به این حرکات
زننده نکرده اند.
مجری مراسم : من دعا می کنم شما به
جای آمین کف بزنید!
نکته قابل تامل آنجاست که مجری برنامه نیز در
انتها رو به حاضرین کرده و گفته: " من دعا می کنم و شما به جای آمین کف بزنید. "
همچنین مجری مراسم نیز شدیدا آمادگی داشته در مقابل هرگونه اعتراضی فضا را متشنج
کند.
شنیده شده که تعدای از حاضرین در این مراسم با ماموران نیروی انتظامی
که قصد برخورد با اینگونه حرکات زننده را داشته اند درگیر شده اند، که در این
درگیری سه تن از ماموران ناجا مجروح شدند.
یکی از شاهدان عینی در گفت و گو
با خبرنگار مشرق با بیان اینکه چهارشنبه شب وضع زننده ای در بوستان ولیعصر (عج)
برقرار شده بود گفت: ما قبل از برگزاری این مراسم جشن و در ماه مبارک رمضان نیز
اعتراضاتی را نسبت به نحوه برگزاری مراسم شب های رمضان انجام داده بودیم ولی حداقل
در مراسم های قبلی یک گروه تواشیح نیز برای خالی نبودن عریضه می آوردند، اما در روز
عید فقط خواننده ها بالای جایگاه بودند.
این شاهد ادامه داد: در پنجاه متری
محل برگزاری این مراسم شهدای گمنام دفن شده اند و برخی از مردم در زمان اجرای این
مراسم بر سر مزار شهدا حاضر شدند و از شهدا بابت برگزاری چنین چشن هایی ابراز
شرمندگی کردند.
به گفته وی شهرداری تهران در حالی مدعی انجام کار فرهنگی در
سطح شهر تهران است که بودجه کل کانون های فرهنگی مساجد تهران و شهرری، 300 میلیون
تومان است اما شهرداری برای برگزاری این جشن ها مبلغ 10 میلیارد تومان هزینه کرده
است.
گفتنی است در ایام ماه مبارک رمضان تعدادی از مردم شهرری در حوالی
شهرداری اقدام به برگزاری محفل قرآنی کرده بودند که عوامل شهرداری با حدود 20 نیرو
به این مراسم حمله ور شده و بنرها و تبلیغات مراسم قرآنی را جمع آوری کرده اند و
مسوولان نیز مدعی شده اند که در شعاع یک کیلومتری شهرداری هیچ گونه مراسم فرهنگی
نباید برگزار شود!
همچنین تعدادی از جوانان شهرری در حرکتی اعتراضی، اقدام
به جمع آوری طوماری برای برخورد با عوامل برگزاری اینگونه مراسمات کرده اند و قرار
است تا چند روز آینده تجمعی در مقابل شهرداری برگزار شود.
رقص و پایکوبی مختلط در پارک
لاله!
همچنین در مراسم های دیگر شهرداری به مناسبت عید فطر، نیز
حرکات مشابهی انجام شده است. در مراسمی که در پارک لاله تهران برگزار شد، یک
خواننده گروه مبتذل، اقدام به برگزاری کنسرت کرده و تعدادی دختر و پسر همراه با
آهنگ های خوانده شده اقدام به رقص و پایکوبی کرده اند که در این مورد نیز مسوولان
شهرداری هیچ اعتراضی به وضع پیش آمده نکردند.
خواننده ای که به این مراسم
دعوت شده بود از خواننده های مبتذل بوده و با ظاهری عجیب ( رنگ کردن قسمتی از موها
و آرایشی زنانه) به روی سن حاضر شده است. وی در قسمتی از اجرای خود اقدام به
بازکردن موهای بافته شده اش کرده و خطاب به حاضرین می گوید: " امشب می خوایم
بترکانیم!"
گفتنی اعضای گروه تواشیح محراب که به این که مراسم دعوت شده
بودند در اعتراض به حضور عناصر منحرف در این جشن، از اجرا خودداری کرده
اند.
یکی از شاهدان این مراسم نیز در گفت و گو با خبرنگار مشرق درباره وضعیت
مراسم جشن عیدسعید فطر در پارک لاله، گفت: تعدادی دختر و پسر در جلوی جایگاه مجری
در حال رقص بودند و تعدادی دیگر به صورت دسته ای حرکات موزون انجام می
دادند.
برگزاری مراسم های به اصطلاح فرهنگی توسط شهرداری تهران در شب های
ماه مبارک رمضان در گذشته نیز مورد اعتراض دلسوزان و مردم متعهد قرار گرفته بود ولی
شهردار تهران در پاسخ به اعتراضات گفته: " تمام این حرکات و خبرها حاشیه سازی است.
"
حال باید دید که مسوولان شهرداری تهران چه پاسخی برای اینگونه کارهای
فرهنگی!!! دارند و آیا باز شهردار تهران عکس ها و فیلم هایی که از این مراسم ها
منتشر می شود را توطئه می خواند؟
"مجتبي هاشمي":ضدانقلاب حرفهايم را تحريف
كرد
زهرارهنورد از لیست100 نفره خط
خورد!
آنگ سان سوچی رهبر مخالفان در برمه، آنجلینا جولی بازیگر
سینمای هالیوود، سارا پیلین فرماندار ایالت آلاسکای آمریکا و کریستین امانپور،
خبرنگار از دیگر زنان این فهرست 100 نفره هستند.
جوانترین زن این فهرست 100 نفره، لیدی گاگا، خواننده آمریکایی
با 25 سال و مسنترین زن نیز ملکه الیزابت دوم، ملکه بریتانیا با 85 سال سن
است.»
این سایت اضافه کرد: «یکصد زنی که توسط این مجله آمریکایی به عنوان
قدرتمندترین زنان جهان معرفی شده اند، در مجموع 30 تریلیون دلار ثروت در اختیار
دارند. زنانی که در این فهرست قرار دارند، در بخشهای میلیاردرها، کسب و کار، هنر و
شهرت، رسانه و مطبوعات، فعالیتهای غیرانتفاعی و سیاست تقسیمبندی شدهاند.
در
این فهرست زنانی از کشورهای آرژانتین، استرالیا، برزیل، چین، کاستاریکا، فرانسه،
آلمان، هند، اندونزی، اسرائیل، ایتالیا، اردن، لیبریا، میانمار، نیوزلند، نیجریه،
عربستان سعودی[!!]، سنگاپور، آفریقای جنوبی، اسپانیا، تایوان، تایلند، ترکیه،
بریتانیا و آمریکا حضور دارند. 65 نفر از زنان حاضر در این فهرست نیز آمریکایی
هستند.
رتبههای چهارم تا دهم این فهرست به ترتیب در اختیار «ایندرا نویی
مدیرعامل شرکت پپسی، شریل ساندبرگ مدیر اجرایی فیسبوک، ملیندا گیتس یکی از دو
بنیانگذار و صاحب کرسی در بنیاد خیریه ملیندا و گیتس، سونیا گاندی رئیس حزب کنگره
ملی هند، میشل اوباما همسر رئیسجمهور آمریکا، کریستین لاگارد مدیرکل صندوق
بینالمللی پول و ایرنه روزنفلد مدیرعامل شرکت کرافت فودز قرار دارد.
آنگ سان
سوچی رهبر مخالفان در برمه، آنجلینا جولی بازیگر سینمای هالیوود، سارا پیلین
فرماندار ایالت آلاسکای آمریکا و کریستین امانپور، خبرنگار از دیگر زنان این فهرست
100 نفره هستند.
این در حالیست که پیش از این مجله بینالمللی سیاست خارجی
فارین پالیسی( Foreign Policy ) در شمارهی دسامبر 2009، خود در گزارشی ویژه فهرستی
صد نفره را منتشر کرده بود و بر اساس آن "بن برنیک" رئیس بانک فدرال آمریکا بهخاطر
دفع یک رکود اقتصادی جدید رتبهی اول و پس از وی، "باراک اوباما" رئیسجمهور آمریکا
بهدلیل بازسازی نقش آمریکا در جهان در رتبهی دوم به دست آورده
بودند.
همچنین اشخاصی همچون "بیل و هیلاری کلینتون" در رتبهی ششم، "بیل
گیتس" در رتبهی دوازدهم، "دیک چنی" در رتبهی سیزدهم، "پاپ بندیکت شانزدهم" در
رتبهی هفده، "جورج سوروس" (رئیس انستیتو جامعه باز) در رتبه سی و هشت، "هنری
کیسینجر" در رتبهی 55، "فرانسیس فوکویاما" در رتبه شصت و پنج و"آدام میچنیک" در
رتبهی هشتاد و نه، قرار داشتند و نکته بسیار مهم این بود که در این فهرست، اختصاص
رتبهی سوم این لیست به "زهرا رهنورد" [!!!] بهدلیل جایگاه وی بهعنوان مغز متفکر
برای انقلاب سبز ایران و کمپین انتخاباتی شوهرش، میرحسین موسوی بود.
به نظر
می رسد که با گذشت زمان و نا امید شدن غرب از کار آمد بود اپوزیسیون به ویژه اشخاصی
همچون میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان دیگر مجله های غربی نمی توانند افرادی
همچون زهرا رهنورد را در لیست خود بگنجانند و افرادی همچون لیدی گا گا و آنجلینا
جولی جای آنها را گرفته اند.
توهمفتنهگران دربارهآزادي محكومان پساز
درخواستعفو و ابراز ندامت
پشت پرده سناريوي آمريكا در مطرح كردن وجود
اورانیوم در بستر دریاچه ارومیه
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
مجلس شوراي اسلامي،گفت: دریاچه ارومیه در اثر خشک سالی هايی كه در چند وقت اخير در
کشور و منطقه حاکم بوده خشک شده است و وجود اورانیوم در بستر این دریاچه دروغی
هدفدار از سوی مقامات آمریکا علیه ایران می باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد:
شبکه های آمریکایی همواره در صدد هستند تا از هر فرصتی برای جنجال سازی و سیاه
نمایی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بپردازند لذا با مطرح کردن اتهامات بي پایه و
اساس در تلاش می باشند تا فضای شهر ارومیه را ملتهب کرده و از آن بهره برداری های
سیاسی نمایند./ع
منافقین؛ حامیان پر و پا قرص جنبش سبز
اشاره وی به نامه
ای بود که امضاء کنندگان آن معتقد بودند خروج نام مجاهدین خلق از لیست گروه های
تروریستی، به جنبش سبز ضربه می زند چرا که این گروه نزد مردم ایران منفور هستند و
نزدیکی آنها به جنبش سبز باعث بی حیثیت شدن آن جنبش خواهد گردید.
"کریم قصیم" در
پاسخ به مجری برنامه که مدعی شد مجاهدین به جنبش سبز و مواضع آن نزدیک نیستند،
عنوان کرد: «مسئله دفاع از موسوی و کروبی اولین بار توسط خانم رجوی مطرح شد و ما
همواره از امنیت خانم رهنورد و آقای موسوی دفاع کرده ایم.»
گفتنی است در همان
اولین روزهای پس از انتخابات، دلسوزان نظام به سران فتنه هشدار دادند که اردوکشی
خیابانی زمینه ساز سوءاستفاده دشمن و تهدید آرامش شهروندان و اخلال در امنیت ملی
خواهد شد اما حب مقام و خودرأیی موسوی و کروبی مانع پذیرش نصایح مشفقانه توسط آنها
شد و متاسفانه سازمان های تروریستی مانند مجاهدین خلق (منافقین) و سرویس های جاسوسی
بیگانه با فرصت طلبی، فضای پایتخت را به سمت آشوب و تجاوز به جان و مال مردم سوق
د
وقتی سریال های رسانه ملی ضد فرهنگ حجاب می
شوند
افشاگری شریعتمداری
تفاوت
«تابلو»ها و «شناسنامه»ها مي تواند به عنوان يك سرنخ گره گشا براي كشف هويت واقعي
احزاب و گروه هاي سياسي به كار گرفته شود. مثلا كساني كه با صراحت اعلام كرده اند
تقليد از مراجع كار ميمون است، چگونه مي توانند در پوشش حمايت از مرجعيت، زير
تابلوي دفاع از فلان مرجع جدا شده از نظام و انقلاب سينه بزنند؟!
حسين
شريعتمداري، مدير مسئول روزنامه كيهان كه صبح ديروز در همايش سراسري اساتيد بسيجي
در مشهد مقدس شركت كرده بود، گفت: تحركات اخير دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي
آنها نظير اصحاب فتنه 88 و حلقه انحرافي قبل از آن كه كاربرد داخلي داشته باشد، با
هدف مخدوش كردن الگوي انقلاب اسلامي براي ملت هاي مسلمان و در حال انقلاب منطقه
برنامه ريزي شده است. وي افزود؛ انقلاب اسلامي بسياري از عقبه هاي سخت و نفس گير را
با اقتدار پشت سر گذاشته است و امروزه نه فقط به اعتراف صريح دشمنان، بلكه به گواهي
رخدادها و شواهد ملموس و محسوس، در اوج اقتدار به سر مي برد و به قول حضرت آقا؛
مقطع كنوني يكي از درخشان ترين مقاطع حيات تاريخي ملت ايران است، بنابراين «جريان
انحرافي» و «بني فتنه» بسيار حقيرتر از آنند كه در مقابل اقتدار كم نظير و پايگاه
مردمي گسترده نظام، عددي به حساب آمده و توان عرض اندام داشته باشند. مدير مسئول
كيهان گفت؛ اگرچه نبايد از تحرك جريانات ياد شده غافل بود و نبايد آنها را به حال
خود رها كرد ولي رسالت كنوني مردم و نظام بسيار فراتر از تحركات اينگونه گروه هاي
مرده و يا در حال مرگ است.
شريعتمداري در بخش ديگري از سخنان خود به ابعاد
پيچيده فتنه 88 اشاره كرد و اين فتنه را از آنجا كه تمامي دشمنان بيروني و داخلي
نظام به ميدان آمده بودند، با جنگ احزاب قابل مقايسه دانست و گفت؛ سران فتنه اگرچه
افراد بي عرضه و مأموران بي اختيار بودند ولي اين توطئه كه از حمايت همه جانبه مالي
و سياسي و بين المللي آمريكا و انگليس و اسرائيل برخوردار بود مي توانست
قدرتمندترين حكومت ها را نيز با آسيب جدي روبرو كند، اما ديديم كه چگونه در مقابله
با نظام مقتدر و مردمي جمهوري اسلامي ايران، از پاي درآمده و به گل نشست. مدير
مسئول كيهان افزود؛ براي طراحي فتنه 88، دهها تن از برجسته ترين برنامه ريزان
آمريكايي و انگليسي جنگ نرم، بارها به ايران آمده و با عوامل فتنه، جلسات مخفي
طولاني داشته اند. شريعتمداري در ادامه سخنان خود به نام برخي از اين برنامه ريزان
كه به گفته وي يك گلّه اعزامي بوده اند اشاره كرده و گفت؛ در پاييز سال 1378 يعني
سه ماه بعد از شكست فتنه 18 تير ماه 78، «جان كين» نظريه پرداز معروف كودتاهاي
مخملي و رئيس مركز مطالعات دموكراسي دانشگاه وست مينستر لندن به تهران آمد و با
برخي از اعضاي حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب جلسات توجيهي طولاني داشت. در
خرداد سال 1383، «ريچارد رورتي» از رهبران برجسته بخش عمليات سري سازمان «سيا» و
متخصص جنگ هاي علمي و عقيدتي وارد ايران شد. رورتي در جلسات مخفي با مدعيان
اصلاحات، پروژه اي با عنوان بررسي وضعيت آشفته جبهه اصلاحات را كليد زد و ساعت ها
براي آموزش مدل جنگ نرم بر پايه فلسفه پراگماتيسم با آنان به گفت وگو نشست. در
تابستان همان سال، مايكل ايگناتيف رهبر ليبرال هاي پارلمان كانادا نيز با دستور كار
مشاوره به اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات سال 84 به ايران آمد و تا پايان دور
دوم انتخابات رياست جمهوري نهم در ايران حضور داشت و پس از پيروزي اصولگرايان با لب
هاي آويزان به انگليس و سپس كانادا بازگشت. تموتي گارتن اش، از رهبران صهيونيست
سرويس جاسوسي MI6 انگليس و از تئوريسين هاي بلندآوازه انقلاب هاي مخملي در
شهريورماه 1384 وارد تهران شد. برنامه كاري او، طراحي پروژه اي براي انتخابات سال
88 بود كه جزئيات آن را در جلسات پي درپي با مدعيان اصلاحات در ميان گذاشت. تموتي
گارتن اش، واضع نظريه «فشار از پايين و چانه زني از بالا» است كه حجاريان به نام
خود ارائه كرده بود. سعيد حجاريان و مصطفي تاجزاده و بشيريه از سال 1376، با ستايش
از «گارتن اش»، تئوري هاي جنگ نرم او را دنبال مي كردند. «يورگن هابرماس» نظريه
پرداز آلماني كودتاهاي مخملي و تنها عضو باقيمانده «مكتب فرانكفورت» در ارديبهشت
ماه سال 1381 با پروژه آمريكايي- اسرائيلي، «گذار به دموكراسي از چين تا ايران»
وارد تهران شد. او معروفترين نظريه پرداز «نافرماني مدني» است. «مانوئل كاستلز»
تئوري پرداز «جنگ سايبري» و شبكه سازي رسانه اي در سال 1385 به تهران آمد، و «جان
هيك» كه به پدر پلوراليسم ديني و احياء اصلاحات معروف است در اسفند ماه 1383 به
ايران آمد. شريعتمداري در ادامه به نام تعداد ديگري از اين نظريه پردازان آمريكايي
و اروپايي كه براي زمينه چيني فتنه 88 به ايران آمده و با مدعيان اصلاحات جلسات
مخفي و مكرر داشته اند اشاره كرد و افزود؛ بسياري از ملاقات ها نظير ملاقات خاتمي
با جرج سوروس صهيونيست و ملاقات هاي پي درپي مدعيان اصلاحات با «اليزابت چني» در
«دوبي» و هلند و انگليس خارج از ايران صورت پذيرفته بود.
شريعتمداري در ادامه به
فهرستي از روزنامه نگاران زنجيره اي كه بعد از فتنه 88 به آمريكا و اروپا و اسرائيل
گريخته و آشكارا به خدمت سرويس هاي اطلاعاتي اين كشورها درآمده اند اشاره كرد و
پرسيد؛ با اين همه سند آشكار آيا سران و عوامل اصلي فتنه هنوز هم مي توانند ادعا
كنند كه وطن فروش و عامل بيگانگان نبوده اند؟!
مدير مسئول كيهان در بخش ديگري از
سخنان خود درباره انتخابات و آرايش نيروها گفت؛ اگرچه محورهاي اصلي در آرايش كنوني
نيروها تقريبا باقي خواهد ماند ولي برخي از تغييرات در آرايش كنوني قابل پيش بيني
است. وي افزود؛ در حال حاضر 4 گروه در صحنه حضور دارند. اصولگرايان كه از عقبه اي
گسترده و آزمون داده برخوردارند. مدعيان اصلاحات كه فقط تعداد اندكي از آنها،
صلاحيت نامزد شدن دارند و بقيه به دليل همراهي با فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 بايد
منتظر مجازات باشند و كمترين شايستگي براي نمايندگي ندارند. جريان انحرافي كه «حلقه
انحرافي» نام مناسب تري براي آن است، اگرچه در حد و قواره يك گروه سياسي نيست ولي
مي توان با تسامح از آن به عنوان سومين گروه ياد كرد، چرا كه از رانت هاي مالي و
سياسي دولت برخوردار است و گروه چهارم شامل مجموعه اي از سفارتخانه هاي اروپايي است
كه «انتخابات مجلس نهم» از چند ماه قبل، به عنوان اصلي ترين ماموريت به آنان ابلاغ
شده است. مدير مسئول كيهان گفت؛ بيشترين فعاليت سفارتخانه هاي اروپايي روي حمايت از
فتنه گران و «حلقه انحرافي» متمركز شده و مخصوصا به اظهارنظرهاي نسنجيده و ساده
لوحانه برخي از كساني كه به غلط خود را اصولگرا مي نامند، عميقا دل بسته اند. جريان
فتنه به وضوح از مرگ خود باخبر است و فعاليت اصلي اين جريان كه با همكاري «حلقه
انحرافي» صورت مي پذيرد، اختلاف افكني و در مواردي نيز، دميدن در توهم اختلاف ميان
اصولگرايان است. حلقه انحرافي و جريان فتنه اگرچه به ظاهر خود را دو گروه جداگانه
معرفي مي كنند ولي اين دو گروه نقاط استراتژيك مشتركي با يكديگر دارند و مي توان
گفت؛ حلقه انحرافي و بني فتنه در صحنه انتخابات ترانه دوصدايي مي خوانند و اين جداي
از پيوندهاي پنهان اين دو گروه با يكديگر است. مدير مسئول كيهان درباره اصولگرايان
گفت؛ برخلاف آنچه رسانه هاي بيگانه و دو گروه انحرافي و فتنه گر تبليغ مي كنند
اختلاف اصولگرايان با يكديگر عمدتا سليقه اي است و البته بايد مراقب نفوذ عوامل
وابسته به خواص رفوزه در فتنه 88 بود.
شريعتمداري در ادامه به چند نمونه از
شگردهاي عمليات رواني دشمن با ذكر مصاديق امروزي آن پرداخت كه آدرس غلط، انگاره
سازي، حركت از پله دوم و جنگ تابلوها از جمله آنها بود.
من دعا میکنم، به جای آمین کف بزنید!
در یکی از این مراسم ها که چهار شنبه شب، در
بوستان ولیعصر (عج) شهر ری برگزار شد، شهرداری تهران از هشت خواننده مبتذل برای
برگزاری کنسرت دعوت کرد. این خواننده ها نیز در مراسم یادشده به اجرای موسیقی های
مبتذل و تحریک کننده پرداختند.
بنابر گفته شاهدان عینی، در این مراسم که
بیشتر به پارتی شبیه شده بود تعدای دختر و پسر با ظاهرهای زننده در این جشن حضور
پیدا کرده بوده و به رقص و آواز پرداخته اند و حتی برخی از بانوان اقدام به کشف
حجاب کرده بودند اما مسوولان برگزاری مراسم نیز هیچ گونه اعتراضی به این حرکات
زننده نکرده اند.
مجری مراسم : من دعا می کنم شما به
جای آمین کف بزنید!
نکته قابل تامل آنجاست که مجری برنامه نیز در
انتها رو به حاضرین کرده و گفته: " من دعا می کنم و شما به جای آمین کف بزنید. "
همچنین مجری مراسم نیز شدیدا آمادگی داشته در مقابل هرگونه اعتراضی فضا را متشنج
کند.
شنیده شده که تعدای از حاضرین در این مراسم با ماموران نیروی انتظامی
که قصد برخورد با اینگونه حرکات زننده را داشته اند درگیر شده اند، که در این
درگیری سه تن از ماموران ناجا مجروح شدند.
یکی از شاهدان عینی در گفت و گو
با خبرنگار مشرق با بیان اینکه چهارشنبه شب وضع زننده ای در بوستان ولیعصر (عج)
برقرار شده بود گفت: ما قبل از برگزاری این مراسم جشن و در ماه مبارک رمضان نیز
اعتراضاتی را نسبت به نحوه برگزاری مراسم شب های رمضان انجام داده بودیم ولی حداقل
در مراسم های قبلی یک گروه تواشیح نیز برای خالی نبودن عریضه می آوردند، اما در روز
عید فقط خواننده ها بالای جایگاه بودند.
این شاهد ادامه داد: در پنجاه متری
محل برگزاری این مراسم شهدای گمنام دفن شده اند و برخی از مردم در زمان اجرای این
مراسم بر سر مزار شهدا حاضر شدند و از شهدا بابت برگزاری چنین چشن هایی ابراز
شرمندگی کردند.
به گفته وی شهرداری تهران در حالی مدعی انجام کار فرهنگی در
سطح شهر تهران است که بودجه کل کانون های فرهنگی مساجد تهران و شهرری، 300 میلیون
تومان است اما شهرداری برای برگزاری این جشن ها مبلغ 10 میلیارد تومان هزینه کرده
است.
گفتنی است در ایام ماه مبارک رمضان تعدادی از مردم شهرری در حوالی
شهرداری اقدام به برگزاری محفل قرآنی کرده بودند که عوامل شهرداری با حدود 20 نیرو
به این مراسم حمله ور شده و بنرها و تبلیغات مراسم قرآنی را جمع آوری کرده اند و
مسوولان نیز مدعی شده اند که در شعاع یک کیلومتری شهرداری هیچ گونه مراسم فرهنگی
نباید برگزار شود!
همچنین تعدادی از جوانان شهرری در حرکتی اعتراضی، اقدام
به جمع آوری طوماری برای برخورد با عوامل برگزاری اینگونه مراسمات کرده اند و قرار
است تا چند روز آینده تجمعی در مقابل شهرداری برگزار شود.
رقص و پایکوبی مختلط در پارک
لاله!
همچنین در مراسم های دیگر شهرداری به مناسبت عید فطر، نیز
حرکات مشابهی انجام شده است. در مراسمی که در پارک لاله تهران برگزار شد، یک
خواننده گروه مبتذل، اقدام به برگزاری کنسرت کرده و تعدادی دختر و پسر همراه با
آهنگ های خوانده شده اقدام به رقص و پایکوبی کرده اند که در این مورد نیز مسوولان
شهرداری هیچ اعتراضی به وضع پیش آمده نکردند.
خواننده ای که به این مراسم
دعوت شده بود از خواننده های مبتذل بوده و با ظاهری عجیب ( رنگ کردن قسمتی از موها
و آرایشی زنانه) به روی سن حاضر شده است. وی در قسمتی از اجرای خود اقدام به
بازکردن موهای بافته شده اش کرده و خطاب به حاضرین می گوید: " امشب می خوایم
بترکانیم!"
گفتنی اعضای گروه تواشیح محراب که به این که مراسم دعوت شده
بودند در اعتراض به حضور عناصر منحرف در این جشن، از اجرا خودداری کرده
اند.
یکی از شاهدان این مراسم نیز در گفت و گو با خبرنگار مشرق درباره وضعیت
مراسم جشن عیدسعید فطر در پارک لاله، گفت: تعدادی دختر و پسر در جلوی جایگاه مجری
در حال رقص بودند و تعدادی دیگر به صورت دسته ای حرکات موزون انجام می
دادند.
برگزاری مراسم های به اصطلاح فرهنگی توسط شهرداری تهران در شب های
ماه مبارک رمضان در گذشته نیز مورد اعتراض دلسوزان و مردم متعهد قرار گرفته بود ولی
شهردار تهران در پاسخ به اعتراضات گفته: " تمام این حرکات و خبرها حاشیه سازی است.
"
حال باید دید که مسوولان شهرداری تهران چه پاسخی برای اینگونه کارهای
فرهنگی!!! دارند و آیا باز شهردار تهران عکس ها و فیلم هایی که از این مراسم ها
منتشر می شود را توطئه می خواند؟
"مجتبي هاشمي":ضدانقلاب حرفهايم را تحريف
كرد
زهرارهنورد از لیست100 نفره خط
خورد!
آنگ سان سوچی رهبر مخالفان در برمه، آنجلینا جولی بازیگر
سینمای هالیوود، سارا پیلین فرماندار ایالت آلاسکای آمریکا و کریستین امانپور،
خبرنگار از دیگر زنان این فهرست 100 نفره هستند.
جوانترین زن این فهرست 100 نفره، لیدی گاگا، خواننده آمریکایی
با 25 سال و مسنترین زن نیز ملکه الیزابت دوم، ملکه بریتانیا با 85 سال سن
است.»
این سایت اضافه کرد: «یکصد زنی که توسط این مجله آمریکایی به عنوان
قدرتمندترین زنان جهان معرفی شده اند، در مجموع 30 تریلیون دلار ثروت در اختیار
دارند. زنانی که در این فهرست قرار دارند، در بخشهای میلیاردرها، کسب و کار، هنر و
شهرت، رسانه و مطبوعات، فعالیتهای غیرانتفاعی و سیاست تقسیمبندی شدهاند.
در
این فهرست زنانی از کشورهای آرژانتین، استرالیا، برزیل، چین، کاستاریکا، فرانسه،
آلمان، هند، اندونزی، اسرائیل، ایتالیا، اردن، لیبریا، میانمار، نیوزلند، نیجریه،
عربستان سعودی[!!]، سنگاپور، آفریقای جنوبی، اسپانیا، تایوان، تایلند، ترکیه،
بریتانیا و آمریکا حضور دارند. 65 نفر از زنان حاضر در این فهرست نیز آمریکایی
هستند.
رتبههای چهارم تا دهم این فهرست به ترتیب در اختیار «ایندرا نویی
مدیرعامل شرکت پپسی، شریل ساندبرگ مدیر اجرایی فیسبوک، ملیندا گیتس یکی از دو
بنیانگذار و صاحب کرسی در بنیاد خیریه ملیندا و گیتس، سونیا گاندی رئیس حزب کنگره
ملی هند، میشل اوباما همسر رئیسجمهور آمریکا، کریستین لاگارد مدیرکل صندوق
بینالمللی پول و ایرنه روزنفلد مدیرعامل شرکت کرافت فودز قرار دارد.
آنگ سان
سوچی رهبر مخالفان در برمه، آنجلینا جولی بازیگر سینمای هالیوود، سارا پیلین
فرماندار ایالت آلاسکای آمریکا و کریستین امانپور، خبرنگار از دیگر زنان این فهرست
100 نفره هستند.
این در حالیست که پیش از این مجله بینالمللی سیاست خارجی
فارین پالیسی( Foreign Policy ) در شمارهی دسامبر 2009، خود در گزارشی ویژه فهرستی
صد نفره را منتشر کرده بود و بر اساس آن "بن برنیک" رئیس بانک فدرال آمریکا بهخاطر
دفع یک رکود اقتصادی جدید رتبهی اول و پس از وی، "باراک اوباما" رئیسجمهور آمریکا
بهدلیل بازسازی نقش آمریکا در جهان در رتبهی دوم به دست آورده
بودند.
همچنین اشخاصی همچون "بیل و هیلاری کلینتون" در رتبهی ششم، "بیل
گیتس" در رتبهی دوازدهم، "دیک چنی" در رتبهی سیزدهم، "پاپ بندیکت شانزدهم" در
رتبهی هفده، "جورج سوروس" (رئیس انستیتو جامعه باز) در رتبه سی و هشت، "هنری
کیسینجر" در رتبهی 55، "فرانسیس فوکویاما" در رتبه شصت و پنج و"آدام میچنیک" در
رتبهی هشتاد و نه، قرار داشتند و نکته بسیار مهم این بود که در این فهرست، اختصاص
رتبهی سوم این لیست به "زهرا رهنورد" [!!!] بهدلیل جایگاه وی بهعنوان مغز متفکر
برای انقلاب سبز ایران و کمپین انتخاباتی شوهرش، میرحسین موسوی بود.
به نظر
می رسد که با گذشت زمان و نا امید شدن غرب از کار آمد بود اپوزیسیون به ویژه اشخاصی
همچون میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان دیگر مجله های غربی نمی توانند افرادی
همچون زهرا رهنورد را در لیست خود بگنجانند و افرادی همچون لیدی گا گا و آنجلینا
جولی جای آنها را گرفته اند.
توهمفتنهگران دربارهآزادي محكومان پساز
درخواستعفو و ابراز ندامت
پشت پرده سناريوي آمريكا در مطرح كردن وجود
اورانیوم در بستر دریاچه ارومیه
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
مجلس شوراي اسلامي،گفت: دریاچه ارومیه در اثر خشک سالی هايی كه در چند وقت اخير در
کشور و منطقه حاکم بوده خشک شده است و وجود اورانیوم در بستر این دریاچه دروغی
هدفدار از سوی مقامات آمریکا علیه ایران می باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد:
شبکه های آمریکایی همواره در صدد هستند تا از هر فرصتی برای جنجال سازی و سیاه
نمایی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بپردازند لذا با مطرح کردن اتهامات بي پایه و
اساس در تلاش می باشند تا فضای شهر ارومیه را ملتهب کرده و از آن بهره برداری های
سیاسی نمایند./ع
منافقین؛ حامیان پر و پا قرص جنبش سبز
اشاره وی به نامه
ای بود که امضاء کنندگان آن معتقد بودند خروج نام مجاهدین خلق از لیست گروه های
تروریستی، به جنبش سبز ضربه می زند چرا که این گروه نزد مردم ایران منفور هستند و
نزدیکی آنها به جنبش سبز باعث بی حیثیت شدن آن جنبش خواهد گردید.
"کریم قصیم" در
پاسخ به مجری برنامه که مدعی شد مجاهدین به جنبش سبز و مواضع آن نزدیک نیستند،
عنوان کرد: «مسئله دفاع از موسوی و کروبی اولین بار توسط خانم رجوی مطرح شد و ما
همواره از امنیت خانم رهنورد و آقای موسوی دفاع کرده ایم.»
گفتنی است در همان
اولین روزهای پس از انتخابات، دلسوزان نظام به سران فتنه هشدار دادند که اردوکشی
خیابانی زمینه ساز سوءاستفاده دشمن و تهدید آرامش شهروندان و اخلال در امنیت ملی
خواهد شد اما حب مقام و خودرأیی موسوی و کروبی مانع پذیرش نصایح مشفقانه توسط آنها
شد و متاسفانه سازمان های تروریستی مانند مجاهدین خلق (منافقین) و سرویس های جاسوسی
بیگانه با فرصت طلبی، فضای پایتخت را به سمت آشوب و تجاوز به جان و مال مردم سوق
د
رو (گفت و
شنود)
گفت: آقاي
خاتمي گفته است «براي هر انسان باوجداني، سرگذشت دردناك فلسطين مهم است».
گفتم:
حالا، اگر كسي چند بار به طور مخفيانه و آشكار با «جرج سوروس» صهيونيست و دشمن
تابلودار مردم مظلوم فلسطين، ملاقات كرده باشد چي؟!
گفت: چه عرض كنم؟! چنين شخصي
به قول آقاي خاتمي، يا «انسان» نيست و يا «وجدان» ندارد.
گفتم: حالا اگر همين
افراد در روز قدس به سفارش مستقيم وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، به نفع اسرائيل شعار
داده باشند چي؟!
گفت: در آن صورت، وجدان و انسانيت و از اين چيزها كه حتما
ندارند.
گفتم: ولي تا دلت بخواهد «رو» دارند!
ميتينگ اصلاح
طلبان براي برائت دسته جمعي از فتنه سبز
اما همين اظهارات غالباً در محافل ضد انقلاب با سانسور مواجه شد تا از
ضربات پي درپي به روحيه عناصر وابسته به اپوزيسيون ممانعت شود. با اين حال برخي
رسانه هاي وابسته به ضد انقلاب طاقت نياورده و به اين اظهارات پرداختند. شبكه
بالاترين در واكنش به اظهارات دبير مجمع روحانيون نوشت: آقايان و خانم هاي اصلاح
طلب! اين نوع از اعلام برائت كردنتان از جنبش سبز ديگر دارد لوس ميشود كه يكروز
ابطحي بيايد و از ما اعلام برائت كند و فردايش منتجب نيا و پس فردايش خوئيني ها و
پس اون فردايش فلاني و فلاني ها. خب اگر مي خواهيد از جنبش سبز اعلام برائت كنيد،
مرد و مردانه بيايد و در بين خودتان (همه اصلاح طلبان) يك ميتينگ سياسي برگزار كنيد
و در پايان آن مراسم هم يك بيانيه بدهيد و همگي تان هم با اسم و رسم زير آن را امضا
كنيد و در آن بيانيه هم به روشني بگوييد كه چرا از جنبش سبز اعلام برائت كرده ايد
(مثلا چون جنبش سبز برانداز است، خواستار جدائي دين از حكومت است، به خميني و
آرمانهايش احترام نميگذارد، ولايت فقيه را قبول ندارد و جمهوري ايراني را بجاي
جمهوري اسلامي ميخواهد و...) تا بدين ترتيب در آينده جاي هيچگونه سفسطه براي كسي
باقي نماند و مخالفان هم بتوانند با خيال راحت و صورت اصولي تكليفشان را با شما
اصلاح طلبان مشخص كنند (هر چند كه هم اكنون هم خيلي از مخالفان تكليفشان را با
شماها مشخص كرده اند).
بالاترين همچنين تصريح كرد كه اصلاح طلبان در انتخابات
گذشته هيچ وزني نداشته اند و جريان هاي معارض رژيم از بغض جمهوري اسلامي به حمايت
از اصلاح طلبان پرداخته بودند.
شبكه وابسته به اپوزيسيون در تحليل ديگري يادآور
شد: پس از اظهار وفاداري كردن قاطع اصلاح طلباني چون محمد خاتمي، منتجب نيا و
كواكبيان به جمهوري اسلامي، اينك محمد موسوي خوئيني ها دبيركل مجمع روحانيون مبارز
هدف اصلاح طلبان را حفظ جمهوي اسلامي دانسته است! در واقع اصلاح طلبان نقش
اپوزيسيون را بازي مي كنند و اين دروغ توسط رسانه هاي غربي هم تبليغ مي شود. اما
اين فقط بازي رژيم است.
در ادامه اين نوشته آمده است: بايد با عبور از اصلاح
طلبان، به دنبال بديل هاي واقعي و جدي براي رژيم
بود.
5 خاطره از
عملیات رمضان
ابطحياز سفر
كديور بهاسرائيل اطلاعاتدارد
دستاوردهاي
جديد وزارت اطلاعات در حوزه سايبري و ضدجاسوسي
حجت الاسلام حيدر مصلحي در گفت وگو با مهر، در خصوص دستاوردهاي
اطلاعاتي ايران اظهار داشت: وزارت اطلاعات در چند ماه اخير دستاوردهاي مختلفي در
ابعاد گوناگون داشته است كه در حوزه سايبري با توجه به برنامه ريزي هاي استكبار
دستگاه اطلاعاتي كشور توانسته است موفقيت خوبي در اين زمينه بدست بياورد و نقشه هاي
دشمنان را با ناكامي مواجه كند.
وي افزود: همچنين در حوزه ضدجاسوسي به
توانمنديهاي بسيار خوبي رسيده ايم و توانسته ايم بسياري از تحركات و اقدامات دشمن
را در اين زمينه خنثي و نفوذ معناداري را در مجموعه هاي دشمن داشته باشيم.
وزير
اطلاعات همچنين در خصوص فرا رسيدن هفته دولت اظهار داشت: هفته دولت با شهادت شهيدان
باهنر و رجايي مصادف شده است و اين بيانگر اين است كه موفقيت دولت زماني حاصل مي
شود كه در آن ايثارگري، از خودگذشتگي و تلاش خالصانه وجود داشته باشد كه با لطف
خداوند در اين دولت و در ميان وزرا اين حالات وجود
دارد.
نماز شب در
آب
آغاز فعاليت
هاي ستادهاي انتخاباتي در تهران از نيمه مهرماه
مرتضي تمدن در
گفتگو با باشگاه خبرنگاران با بيان اينكه ستادهاي انتخاباتي استان فعاليت خود را از
نيمه مهرماه سال جاري آغاز خواهند كرد، خاطرنشان كرد: اين ستادها با هدف آماده سازي
و برگزاري انتخابات و مهيا كردن حضور و مشاركت مردم تشكيل مي
شود.
راديو فردا:
انقلاب رنگي در ايران قابل تكرار نيست
در ادامه اين تحليل آمده است: مدل انقلاب رنگي نيز در ايران به زودي قابل
تكرار نيست. جنبش سبز، انقلاب رنگي به انجام نارسيده بود و حكومت چشم هايش باز شده
است.
نويسنده متوهم آنگاه مدعي شد صرفا امكان اجراي مدل مصر و تونس در ايران
وجود دارد، بي آن كه متذكر اين واقعيت شود كه رژيم هاي مصر و تونس دست نشانده
آمريكا و غرب بودند و دقيقا به همين دليل مورد خشم ملت هاي مسلمان قرار گرفتند؛
همان طور كه ملت مسلمان و مستقل ايران نيز دشمن شماره يك آمريكا و رژيم صهيونيستي
به شمار مي روند و در مقاطعي نظير 9 دي 1388، 22 بهمن سال هاي 88 و 89 و همچنين
راهپيمايي كم سابقه روز قدس امسال نشان دادند پاي نظام و انقلاب ايستاده
اند.
رهبر فرزانه انقلاب در اوج فتنه آشوبگران تاكيد كرده بودند مستكبران به عبث
مي كوشند از آشوبگري، كاريكاتور انقلاب بسازند حال آن كه ملت ايران خود، انقلابي
هستند و مقابل تحركات دشمن ايستاده اند.
فرح نگهدار:
البته، درسته! ولي من نان خور انگليسم!
مواجب
بگير رسمي سازمان جاسوسي انگليس پس از مشاهده آشوب هاي لندن تأكيد كرد: اين شورش ها
كمك مي كند غرب را واقعي و نه با شيفتگي ببينيم.
فرخ نگهدار رئيس گروهك منحله
فدائيان خلق تا پيش از فروپاشي رژيم شوروي، با كاگ ب همكاري داشت و به عنوان فردي
جاه طلب و فرصت طلب ارزيابي شده بود اما به دنبال فروپاشي اين بلوك، وي در زمره چپ
هاي ليبرال شده درآمد و ضمن اقامت در لندن، كوشيد خود را به MI6 انگليس و شبكه
دولتي بي بي سي نزديك كند.
وي همزمان با اصلاح طلبان در ارتباط بود و پس از رفتن
عناصري چون مهاجراني به لندن در كنار كساني چون بهنود به عضويت در حلقه مهاجراني
درآمد.
اين چپ سابقاً دو آتشه هر چند كه طي سالهاي اخير لحني توجيه گرانه و
ستايشگرانه نسبت به غرب داشته اما اكنون در مصاحبه با سايت «مردمك» مي گويد: شورش
هاي انگليس كمك مي كند غرب را نه با شيفتگي بلكه واقعي ببينيم. انگليس بعد از
پرتغال، در ميان تمام كشورهاي رشد يافته سرمايه داري در اروپا و حتي آمريكا،
بالاترين ضريب اختلاف طبقاتي را دارد. در طي دهه هاي اخير به دليل سلطه نئومحافظه
كاران بر اقتصاد بريتانيا، اين شكاف طبقاتي عميق تر هم شده است. قطعاً اين شورش ها
نه تنها براي ما بلكه براي مردم جهان يك پديده جدي و قابل مطالعه است. اين تصوير
غيرواقعي از غرب در ذهن ها بايد تصحيح مي شد. مسحور شدن در برابر نظام دمكراتيك غرب
تا آنجا بود كه بسياري از فعالان سياسي و اجتماعي ايران تصور مي كردند كه چنين
تلاطم ها و اعتراض ها و دردهايي در دل جامعه غرب وجود ندارد. در ايالات متحده
آمريكا و بريتانيا هم فقر هست، بدبختي هست، شورش هست. اعتراض هست و اين ها را نمي
توان با آرزوپروري و مثل آن زمان كه چپ ها اتحاد جماهير شوروي را كعبه آمال خود و
بري از هرگونه نقطه ضعف مي شناختند، ناديده گرفت. اين ذهنيت خودفريبانه را بايد دور
ريخت. از اين نظر اين شورش ها مي تواند درس بزرگي براي ما باشد كه دچار شيفتگي و
خودباختگي در برابر غرب نشويم و واقعيت همه جهان را همان گونه كه هست،
ببينيم.
اين چهره انگلوفيل در مصاحبه خود تلاش فراوان و ناكامي را به كاربست تا
اوضاع را در لندن عادي و طبيعي نشان دهد و چنين وانمود كند كه به رغم كشته شدن 5
نفر و بازداشت بيش از 2 هزار نفر، سركوب و شدت عملي از سوي پليس صورت نگرفته
است!!
ارتباط دوقبضه
بانوي صلح با تروريست ها
اين سلطنت طلب فراري با شهيد! خواندن منافق
مذكور مدعي شد نامبرده هيچ جرمي مرتكب نشده و صرفا روزنامه مجاهدين (منافقين) را به
فروش مي رسانده است.
چند سال پيش خبري منتشر شد مبني بر اينكه گروهك موسوم به
كانون مدافعان حقوق بشر در هماهنگي با دفتر معاون جنگ طلب جرج بوش (ديك چني) تاسيس
شده است. عبادي رئيس اين گروهك منحله در زمان حضور در ايران بود و در واقع به واسطه
اين گروهك، اقدام به جعل سند نقض حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي مي كرد. اين جعليات
معمولا توسط گروهك منافقين به دولت آمريكا تحويل داده مي شد تا مقدمات تبليغات منفي
عليه جمهوري اسلامي فراهم شود.
يادآور مي شود سران گروهك تروريستي منافقين با
وجود ارتكاب هزاران جنايت عليه شهروندان و مقامات جمهوري اسلامي، به هنگام بازداشت
يا هلاكت اعضاي خود با ژستي فريبكارانه ادعا مي كنند كه اين افراد مظلوم واقع شده و
صرفا در كار فروش روزنامه يا در حال گذر اتفاقي از محل وقوع جرم! بوده اند حتي اگر
به همراه سلاح و بمب دستگير شده باشند.
از بين بردن باطل ،
بيداري مستضعفان درمقابل مستكبران و طاغوتها است .
من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كردن دست این غاصب وپشتیبانان آن ، به هم بپیوندند; و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان را كه ازایام قدر است و مى تواند تعیین كنندهء سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان " روز قدس " انتخاب و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند ازخداوند متعال پیروى مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم .
پیام امام خمینى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ نقطهء عطفى در تاریخ مبارزات ملت فلسطین شد و مسلمانان جهان را براى مقابله با جنایت پیشگان تاریخ ، به یكپارچگى و وحدت كلمه دعوت كرد.
امام خمینى (ره ) با اعلام آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان به عنوان <روز قدس> بر مبارزهء پایان ناپذیرمستضعفین با جهانخواران ظالم تأكید كردند و فرمودند:
مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در تهران و تمامی استانها و شهرستانها و در بیش از 550 شهر کشور به سمت میعادگاههای نمازجمعه برگزار شده است.
مردم روزهدار کشورمان از همان دقایق اولیه آغاز روز جهانی قدس، با حضور در مسیرهای از پیش تعیین شده و با سر دادن شعارهای "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر صهیونیسم" به حمایت از مردم مظلوم فلسطین پرداختند.
در پایان مراسم راهپیمایی تهران، محمود احمدینژاد رئیسجمهور کشورمان به عنوان سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه و حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خاتمی به عنوان خطیب نمازجمعه به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت.
در اين راهپيمايي كه اقشار مختلف مردم حضور دارند شعارهايي همچون «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر اسرائيل»، «الله اكبر، خامنهاي رهبر»، «اين همه لشكر آمده به عشق رهبر آمده» و ... سر ميدهند.
راهپيمايان همچنين تصاويري از بيت المقدس و عكسهايي از مقام معظم رهبري و بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در دست دارند.
تعدادي از راهپيمايان در شعارهايي همچون «مرگ بر انگليس» و «سفارت انگليس تعطيل بايد گردد» خواستار تعطيلي سفارت انگلستان در تهران شدند.
قرار است محمود احمدينژاد رياست جمهوري اسلامي ايران در پيش از خطبههاي نماز جمعه به ايراد سخن بپردازد.
روز قدس
منتظرت هستم
پنجشنبه سوم شهریور 1390
فراخوان
حضور پرشکوه امت اسلامی ایران در راهپیمایی روز قدس سال 90
فلسطین،
قلب جغرافیایی جهان اسلام است
هر حاکمیتی غیر از حاکمیت فلسطین و حاکمیت مسلمانان بر کشور
فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: اسرائیل
باید محو بشود....
قدس قلب
تپنده امت اسلامی است
شماری از روحانیان شیعه، سنی و دروزی سوریه در گفت وگو با خبرنگار
ایرنا در دمشق به مناسبت در آستانه فرا رسیدن روز جهانی قدس، دیدگاه و نقطه نظرات
خود را درباره این روز بیان کردند.
وی افزود: این روزی خاص است که
باید آن را مورد توجه قرار داد و آن را نمادی برای وحدت کلمه میان مسلمانان برای
آزادی قدس دانست.
نظام شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس را ضربه ای به صهیونیست
ها و نشانگر زنده بودن ملت فلسطین برای گرفتن حقوق خود از صهیونیست های اشغالگر
برشمرد.
شیخ " نبیل حلباوی " روحانی شیعه و پژوهشگر اسلامی نیز در این ارتباط
گفت: روز جهانی قدس، سمبل دفاع از مقدسات اسلامی است. این روز از سوی بنده صالح
خداوند که همان امام خمینی (ره) است، اعلام شد و روز مقابله مسلمانان با مستکبران و
صهیونیست ها است.
وی افزود: این روز مطرح شد تا مساله فلسطین در قلب و دل همه
مسلمانان زنده باشد و فراموش نشود.
حلباوی با تاکید بر وحدت کلمه میان
مسلمانان، ابراز امیدواری کرد که اتحاد ایران اسلامی، سوریه و حزب الله برای نابودی
دشمن صهیونیستی و آزادسازی فلسطین در سایه لطف الهی استمرار یابد.
شیخ "
عبدالسلام راجح " روحانی اهل سنت و نماینده مجلس سوریه نیز گفت: این روز از آن جهت
اهمیت دارد که به نام روز جهانی قدس است و در دل همه ما جای دارد و دارای قداست و
احترام خاصی می باشد.
وی افزود: قدس از نظر ما از هر مذهب، قلب جهان اسلام است
لذا باید سمبلی برای وحدت اسلامی در برابر صهیونیست ها باشد.
شیخ " کمیل نصر "
روحانی دروزی گفت: قدس سملبی مقدس و دارای جایگاهی والا در قلب مسلمانان و مسیحیان
از دیرباز تا کنون است.
وی با اشاره به دیدگاه مشترک این دو دین آسمانی نسبت به
قدس و فلسطین، افزود: غرب از مسیحیت واقعی به دور است چرا که اگر دارای مسیحیت
واقعی بود باید از قدس دفاع می کرد.
نصر با انتقاد از چند دستگی عربی در قبال
مساله قدس، این چند دستگی، دوری از قرآن و تفرقه را عامل مشکلات کنونی به ویژه در
فلسطین و عراق دانست که در آن بر اثر توطئه صهیونیستی – آمریکایی تاکنون بسیاری از
مردم کشته شده اند.
به گفته این روحانی سوری، دشمنان می خواهند امت اسلامی را
تضعیف کنند لذا باید روز جهانی قدس را به عنوان سمبل وحدت پاس داشت.
آخرین جمعه
ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی (ره ) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به عنوان
روز قدس نامگذار شده است.
در این روز در شمار زیادی از کشورهای جهان، مردم با
برگزاری برنامه هایی نظیر راهپیمایی ، همایش و نظایر آن خشم و انزجار خود را از
اشغال قدس توسط رژیم صهیونیستی و ادامه آن و همچنین نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان
اعلام می کنند.
روز قدس
پشتوانه امنیت کشور و حافظ دستاوردهای انقلاب است
حضرت
آیت الله خامنه ای پس از شنیدن و تأمل در سخنان استادان دانشگاه، سخنان مهمی در
زمینه پیشرفت علمی کشور و نقش دانشگاهها و همچنین اهمیت روز قدس بیان کردند.
حضرت
آیت الله خامنه ای با اشاره به نزدیک بودن روز قدس افزودند: روز قدس یک روز بین
المللی اسلامی و روز بزرگ و مهمی است که ملت ایران و دیگر ملتهای مسلمان، حرف حقی
را که استکبار حداقل شصت سال برای خاموش کردن آن سرمایه گذاری کرده بود، فریاد می
کنند.
ایشان
تأکید کردند: تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران و اعلام روز قدس و تبدیل سفارت
رژیم صهیونیستی در تهران به سفارت فلسطین، حرکت تهاجمی بود که در مقابل توطئه شصت
ساله استعمار برای محو فلسطین از نقش جغرافیای جهان، ایستاد.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: روز قدس پشتوانه امنیت کشور نیز است و هر
ایرانی که روز قدس به خیابان می آید، در واقع به امنیت کشور و ملت و حفظ دستاوردهای
انقلاب کمک کرده است.
حضرت
آیت الله خامنه ای افزودند: به لطف خداوند امسال نیز روز قدس در کشور و در کشورهای
اسلامی با عظمت تر برگزار خواهد شد.
حضرت
آیت الله خامنه ای همچنین در سخنان خود پیشرفتهای علمی را از ارکان و ستونهای اصلی
ایستادگی با شکوه و پر عظمت ملت ایران در مقابل جبهه استکبار خواندند و تأکید
کردند: این پیشرفتهای علمی که به ملت بزرگ ایران، اعتماد به نفس، سربلندی، قوت
اراده و شجاعت استقامت بخشیده است، مرهون دانشگاه و دانشگاهیان
است.
رهبر
معظم انقلاب، با اشاره به تهدیدهای مستمر «نظامی ـ امنیتی ـ اجتماعی و سیاسی»
دشمنان، ترور دانشمندان کشور، تحریم ایران و تلاش سلطه جویان برای فتنه انگیزی در
داخل و وادار کردن نظام اسلامی به تعظیم در مقابل نظام سلطه افزودند: ملت ایران در
مقابل جبهه دشمنان، با کمال قدرت و استقامت ایستاده است و به پشتوانه پیشرفتهای
علمی و عملی کشور، به سلطه طلبان و زیاده خواهان جهانی، قاطعانه «نه» گفته
است.
ایشان
دانشگاه را مبدأ پیشرفتهای علمی و عزت و آبروی ملت ایران خواندند و تأکید کردند:
دشمن بدون تردید از این مرکز مهم قدرت افزایی ایران غافل نیست و غافل نخواهد
شد.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی علم زدایی و دین زدایی از دانشگاهها را 2 هدف اصلی جبهه سلطه
گران دانستند و در تشریح روشهای علم زدایی افزودند: ترور دانشمندان ایران از جمله
این روشهاست اما روش اصلی و پیچیده دشمن این است که دانشجو و استاد و دانشگاه را به
کارهای غیرعلمی سرگرم کند تا آرزوی ملی ایرانیان، یعنی شکوفایی علمی تحقق
نیابد.
حضرت
آیت الله خامنه ای تلاش بی وقفه و پرشتاب برای پرکردن فاصله علمی کشور با قافله علم
و دانش را کاملاً ضروری خواندند و تأکید کردند: باید به نهضت علمی، روح تازه ای
بدمیم و همه ظرفیتهای دانشگاهی و کلیه استادان و دانشجویان برای جهش علمی کشور،
وارد این میدان سرنوشت ساز شوند.
ایشان
در همین زمینه، نقشه جامع علمی را ترسیم کننده منظومه علمی مورد نیاز کشور برشمردند
و افزودند: باید با تکیه بر علم نافع، میان نیازهای کشور و فعالیت بخشهای مختلف
علمی، هماهنگی ایجاد شود.
گسترش
فرهنگ نوآوری به ظرفیت چند میلیونی استاد و دانشجو، تشکیل منظومه کامل علمی، تلاش
برنامه ریزی شده برای اجرای نقشه جامع علمی و دخالت دادن «حقیقی و نه تشریفاتی»
دانشگاهها در حل مسائل کشور از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب در بحث پیشرفت علمی
کشور مطرح کردند.
ایشان
توجه به چرخه ایده علمی تا مصرف را نیز بسیار مهم دانستند و افزودند: دولت و
دانشگاهها با همکاری متقابل، روند شکل گیری ایده در ذهن نخبگان تا تبدیل آن به علم
و سپس فناوری و بعد صنعت را سازمان دهی کنند.
حضرت
آیت الله خامنه ای پس از تبیین ابعاد نقشه دشمن برای علم زدایی از دانشگاهها به هدف
دوم جبهه استکبار یعنی دین زدایی از مراکز علمی پرداختند.
ایشان
خاطرنشان کردند: ملت ایران خوشبختی واقعی و امنیت حقیقی و معنوی می خواهد و تحقق
این هدف بسیار مهم بدون علم و یا با علمِ بدون دین ممکن نیست بنابراین جامعه و در
رأس آن دانشگاه باید به معنای حقیقی متدین باشد.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی برای جلوگیری از برداشت ظاهری و سطحی از تعبیر «دانشگاه متدین و
دینی» تأکید کردند: دانشگاه متدین یعنی دانشگاهی که از معرفت عمیق دینی، ایمان عمیق
و «باور ژرف از دین و معارف دینی» برخوردار باشد که در این زمینه نقش استادان،
بسیار مهم است.
حضرت
آیت الله خامنه ای دانشجویان را «زمامداران فکر و علم و آینده کشور» خواندند و
خاطرنشان کردند: سلطه گران می خواهند نسل جوان دانشجو را به «بی ایمانی، ولنگاری
عقیدتی و هرزه پویی ذهنی» سوق دهند که وظیفه همه بویژه استادان دانشگاههاست که با
این طرح شوم، مقابله کنند.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی دانشمندان جوان و متدین را بن بست شکنان پیشرفتهای بدست آمده
برشمردند و خاطرنشان کردند: جوانان متدین ما در عرصه های صنایع دفاعی، سلولهای
بنیادی، انرژی هسته ای، هوا فضا، ابررایانه ها و دیگر عرصه ها بسیار خوش درخشیده
اند و با کمک دیگر دانشمندان کشور را به پیش می برند.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی با اظهار خرسندی فراوان از دیدار با نخبگان علمی و دانشگاهی
کشور، مطالب ارائه شده در این دیدار را بسیار پرمغز و سنجیده خواندند و افزودند: در
میان مطالبی که در این جلسه مطرح شد، حرفهای نو و پیشنهادهای جالبی نیز وجود داشت
که در مجموع نشان دهنده گرایش برگزیدگان علمی و دانشگاهی برای ارائه فکر و اندیشه
است.
ایشان
با اشاره به سخنان یکی از اساتید دانشگاه درخصوص خلاء نهاد آینده نگر در کشور،
افزودند: هدف از برگزاری نشست های اندیشه های راهبردی، پرکردن این خلاء است و باید
پیرو این نشست ها، کارهای بزرگی با همکاری اهل فکر انجام شود.
حضرت
آیت الله خامنه ای تأکید کردند: یکی از نیازهای کنونی جامعه برگزاری جلساتی با حضور
افراد برگزیده و صاحب اندیشه و طرح دیدگاهها و افکار آنان در سطح جامعه است، تا این
اندیشه ها به تدریج به گفتمان عمومی جامعه تبدیل شوند.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی یکی از مسائل ضروری و مهم برای جامعه دانشگاهی بویژه اساتید و
همچنین حوزویان را آشنایی با واقعیات کشور و داشتن اطلاعات و تحلیل صحیح از شرایط
کشور دانستند و افزودند: رسانه های دیداری و شنیداری بیگانه، حجم انبوهی از اطلاعات
و تحلیل های معیوب، ناقص و غیرواقعی را پمپاژ می کنند که اگر دانشگاهیان و حوزویان،
دارای اطلاعات واقعی نباشند، ممکن است تحت تأثیر این تحلیل های مسموم قرار
گیرند.
حضرت
آیت الله خامنه ای یکی از راههای مطلع شدن دانشگاهیان از واقعیات کشور را حضور
مستمر مسئولان در دانشگاهها برشمردند و تأکید کردند: مسئولان باید با مجامع
دانشگاهی و اساتید محترم جلسات پرسش و پاسخ بگذارند و ضمن پذیرفتن انتقادهای
دلسوزانه، از دیدگاههای صاحبنظران و نخبگان علمی نیز استفاده کنند.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مسئولان باید انتقادهای عالمانه و سازنده و تند
و تیز نخبگان را بپذیرند و آنرا مخالفت با نظام تعبیر نکنند.
حضرت
آیت الله خامنه ای افزودند: حتی بسیاری از انتقادهای گزنده نیز از روی دلسوزی است و
مسئولان باید قدردان نخبگان و صاحبنظرانی باشند که چنین انتقادهای دلسوزانه ای را
مطرح می کنند.
ایشان
در عین حال به دانشگاهیان و اساتید توصیه کردند: در انتقادها، مرز میان انتقاد
سازنده و تخریب رعایت شود و سخنان به گونه ای نباشد که جدول دشمن را کامل کند و
زمینه گسترش بدبینی در جامعه را فراهم آورد.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی یکی دیگر از نکات ضروری برای دانشگاهیان و اساتید را آگاهی از
مسائل و واقعیات منطقه و جهان بویژه تحولات اخیر منطقه دانستند و خاطرنشان کردند:
تحولات کنونی در منطقه، حوادثی عظیم، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی یکی از نتایج حوادث اخیر منطقه را، مشخص شدن نادرستی تئوریهای
سیاسی و اقتصادی غربی خواندند و خاطرنشان کردند: حوادث منطقه و شرایط بداقتصادی
کشورهای غربی در مجموع نشان می دهند تئوریهای سیاسی و اقتصادی غرب ناقص و عقیم است،
بنابراین باید در جهت تقویت بیش از پیش فکر و اندیشه اسلامی گام
برداریم.
در
آغاز این دیدار، استادان و اعضای هیأتهای علمی به تشریح دیدگاههای علمی، دانشگاهی،
پژوهشی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود پرداختند.
-
دکتر سیدضیاءالدین تابعی – استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز
-
دکتر غلامرضا جمشیدی ها – استاد رشته تاریخ دانشگاه تهران
-
دکتر حسن دانایی فرد – استاد رشته مدیریت دولتی در دانشگاه تربیت
مدرس
-
دکتر اشرف معینی – دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
-
دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی – استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه
طباطبایی
-
دکتر حمیدرضا فرتوک زاده – دانشیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر
-
دکتر الهام امین زاده – استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه
تهران
-
دکتر رضا راعی – دانشیار رشته مدیریت مالی دانشگاه تهران
-
دکتر سیدرضا مجدزاده – استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
-
دکتر داود پرچمی – استادیار جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی
-
دکتر زین الدینی – استاد دانشگاه صنعتی اصفهان
-
دکتر رنجبر – رئیس مجمع نخبگان اساتید بسیجی و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت
مدرس
-
دکتر علیرضا جهانگیریان – عضو هیأت علمی دانشکده هوا فضای دانشگاه صنعتی
امیرکبیر
-
و دکتر عبدالحمید نقره کار – دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و
صنعت
مهمترین
محورهای سخنان استادان دانشگاهها در دیدار با رهبر انقلاب عبارتست
از:
-
ارزیابی واقع بینانه از فعالیتهایی که تاکنون با عناوین مختلف برای ایجاد تحول در
علوم انسانی صورت گرفته است.
-
نبود فلسفه مبتنی بر مبانی دینی و بومی در برخی علوم از جمله علوم
پزشکی
-
طراحی¬نظام مدیریتی¬جمهوری¬اسلامی به¬عنوان چارچوب علمی¬وتخصصی¬انتخاب
مدیران
-
ضرورت انسجام، هم افزایی و ارتقای ظرفیت سطوح مختلف سیاست گذاری
ملی
-
لزوم نظریه پردازی اسلامی – ایرانی به عنوان چارچوب حل مشکلات و مسائل «ملی، منطقه
ای و جهانی»
-
تأسیس فرهنگستان و دانشگاههای تخصصی علوم انسانی
-
تقویت کرسی های نظریه پردازی و ایجاد پژوهشگاهها و قطبهای تخصصی نظریه
پردازی
-
اهمیت تدوین سند تحول علوم انسانی
-
تأسیس نهادی آینده نگر که بطور مستمر سیاستها و تصمیمات فعلی را براساس منافع آینده
کشور ارزیابی کند
-
برخورد فعال حقوقی برای پاسخگو کردن مجامع و مراکز بین المللی در قبال سیاستها و
اقدامات خود
-
توجه بیشتر به ظرفیت دیپلماسی عمومی در حوزه روابط بین الملل
-
برنامه ریزی برای تدریس حقوق فضا همگام با پیشرفتهای کشور در بخش هوا –
فضا
-
بی نتیجه ماندن تحریم ها بر اثر ایستادگی هوشمندانه نظام و مردم
-
بهره برداری مناسب از فرصتهای نوظهور «اجتماعی، اقتصادی و سیاسی» در منطقه و جهان
در چارچوب احیای تمدن اسلامی
-
فرهنگ سازی برای تبدیل گفتمان علمی به گفتمان مسلط جامعه
-
توجه به نقشه جامع علمی کشور در هرگونه تصمیم گیری و سیاست گذاری
-
اهمیت پارکهای علم و فناوری در جذب شرکتهای دانش بنیان
-
رویکرد نهادگرایانه علمی، راه اصلی توسعه و پیشرفت
-
تأسیس شبکه ابداعات و اختراعات
-
پیشنهاد تأسیس صندوق ملی حمایت از اولویت های علمی و فناوری
-
و توجه به سنتهای اصیل اسلامی ایرانی در معماری و
شهرسازیعقب نشيني
تاريخي دبير مجمع روحانيون به طور هماهنگ سانسور شد؟
سخنان
غيرمترقبه محمد موسوي خوئيني ها دبيركل مجمع روحانيون با سكوت و سانسور توسط برخي
رسانه هاي همسو (كلمه و جرس و امروز و نوروز و...) مواجه شده است. همزمان برخي
محافل ضد انقلاب به وي به خاطر اين اظهارات حمله كرده و آن را فرصت طلبي
خواندند.
موسوي خوئيني ها اخيراً در پاسخ يكي از مخاطبان وبلاگ خود شعار «جمهوري
ايراني» را تخطه كرده و مدعي پايبندي اصلاح طلبان به جمهوري اسلامي و ولايت فقيه
شد. مخاطب پرسشگر موسوي خوئيني ها تصريح كرده بود كه به عنوان يك اصلاح طلب به برخي
مواضع اصلاح طلبان نظير جمهوري ايراني يا شعار عليه رهبري ايراد دارد و اينكه «چرا
اصلاح طلبان خود را در مظان اتهام قرار مي دهند.» موسوي خوئيني ها در پاسخ تأكيد
كرده بود «هدف اصلاح طلبان فقط جمهوري اسلامي است و آنها نه تنها با شعار عليه
رهبري مخالفند بلكه در چارچوب نظامي دست به كار سياسي زده اند كه تمام اصول قانون
اساسي آن را از جمله اصل مربوط به رهبري ، همگي يك كل منسجم را تشكيل مي دهند.» وي
همچنين گفته بود: ما با شعار جمهوري ايراني مخالفيم و هرگز از شعار جمهوري اسلامي
در كنار استقلال و آزادي عقب نشيني نخواهيم كرد.
انتشار اين سخنان كه محكوميت
ضمني فتنه سبز و آشوب هاي خياباني سال 88 را در خود داشت، از يك سو با سانسور مطلق
توسط كلمه، جرس، نوروز، گويانيوز، بي بي سي ، راديو فردا، راديو زمانه، پارلمان
نيوز، ايلنا و... مواجه شد به نحوي كه حتي يك خط از اين اعلام موضع غيرمنتظره را
بازتاب ندادند اما از سوي ديگر برخي رسانه هاي ضد انقلاب به موسوي خوئيني ها حمله
كردند. وبلاگ ميزان از همكاران شبكه بالاترين در اين باره نوشت: آقاي موسوي خوئيني،
ممنون از اينكه حساب سبزها را از اصلاح طلبان جدا كرديد، كاري به زندانيان سياسي كه
بعد از انتخابات همه سبز شدند ندارم اما شما چه هزينه اي در حوادث تقلب انتخاباتي
داده اي؟ آيا سهرابت را كشته اند؟ آيا ندايت غرق به خون بوده؟ آقاي خوئيني هر نامي
كه مي خواهي براي گروه كوچك از حاكميت رانده و از مخالفان جامانده ات بگذار ولي ما
چشم به دهان كسي ندوخته ايم.
موسوي از همان ابتدا از جنس شما نبود شما برويد به
دنبال پس مانده اقتدارگرايان، شايد چند روز ديگر به خفت و خواري نقش اپوزيسيون را
بازي كنيد.
اين شبكه ضد انقلابي در واكنش مشابهي يادآور شد: موسوي خوئيني ها
دبيركل مجمع روحانيون مبارز در اظهار نظري گوهر بار فرموده اند: «اصلاح طلبان نه
تنها با شعار عليه رهبري مخالفند بلكه آنان در چارچوب نظامي دست به كار سياسي زده
اند كه تمام اصول قانون اساسي آن و از جمله اصول مربوط به رهبري، همگي يك كل منسجم
را تشكيل مي دهند و از يك اعتبار برخوردارند.» جاي تعجب اينجاست كه چرا در حين
اتفاقات 2 سال گذشته هيچ مخالفتي با شعار عليه ولايت فقيه نداشتيد ولي بعد از حدود
2 سال دم برآورديد؟ بوي كباب آمده؟ نزديكه انتخاباته؟ دنبال سهم خواهي هستيد؟ نان
به نرخ روز خور شده ايد؟
آرش بهمني از روزنامه نگاران زنجيره اي فراري نيز با
انتقاد از پاسخ هاي قبلي موسوي خوئيني ها به سؤالات در وبلاگش، نوشت: نحوه پاسخ
دادن موسوي خوئيني ها به سؤالات اما، در اين مدت شبهات زيادي را باعث شده
است.
اينكه چطور آقاي موسوي خوئيني، هنوز نمي داند جنبش سبز چيست و هنوز از
منشور آن خبر ندارند و اين جنبش را تنها در راهپيمايي 25 خرداد معرفي كرده و البته
لطف كرده و عدم مخالفت خود را با نام گذاري اعتراض به نتايج انتخابات به جنبش سبز
اعلام كرده اند، هيچ معنايي ندارد، جز اينكه ايشان با توجه به نزديك شدن به زمان
انتخابات، مايل نيستند خود و نيروهاي پيراموني شان را حول جنبش سبز تعريف
كنند.
وي مي افزايد:سؤالات بسياري مي توان از آقاي موسوي خوئيني ها پرسيد، اما
توصيه ام به ايشان اين است كه همان سكوت سابق خود را ادامه دهند. اين گونه لااقل مي
توانيم خاطرات خوب خود از روزنامه سلام و مديرمسئول اش را حفظ كنيم. خدا را، خدا
را، باز هم سكوت كنيد آقاي موسوي خوئيني ها .
شايان ذكر است دنده عقب گرفتن فردي
كه به عنوان دبير كل مجمع روحانيون، مرد خاكستري فتنه سبز لقب گرفته و از عناصر
تحريك كننده فتنه تير ماه 78 نيز به شمار مي رود، در محافل ضدانقلاب به عنوان نشانه
روشني از اطمينان به مرگ فتنه سبز و تحرك اصلاح طلبان براي بستن بي سر و صداي اين
پرونده در جهت زمينه سازي براي امكان تجديد حيات سياسي و فرار از مجازات ها و
مؤاخذه هاي احتمالي محسوب مي گردد و دقيقاً به همين دليل هم هست كه رسانه هاي اصلي
نقش آفرين در فتنه و آشوب سال 88 ضمن اتخاذ استراتژي واحد، اقدام به سانسور سخنان
مهم موسوي خوئيني ها كرده اند.
تاكتيك
(گفت و شنود)
گفتم: انقلابيون ليبي خانه به خانه دنبالش مي گردند ولي هنوز پيدايش نكرده
اند.
گفت: يعني آب شده و به زمين فرو رفته؟
گفتم: چه عرض كنم؟!
گفت: پيام
فرستاده كه من فرار نكرده ام، بلكه به طور تاكتيكي پنهان شده ام و برمي
گردم.
گفتم: يارو در جريان يك مانور نظامي از هواپيما بيرون پريد ولي هر كاري
كرد چترش باز نشد و در حالي كه داشت با مخ به طرف زمين مي آمد پيش خودش گفت؛ حالا
شانس آوردم كه مانوره!
چوپان
دروغگو به جنگ دروغگويان ميرود!